با چند روش ساده استعدادهای کودکتان را شناسایی کنید


انسان با توانايي‌هاي ذاتي بالقوه‌اي به دنيا مي‌آيد که در طول زندگي و گذر عمر، درصدي از اين توانايي‌ها بالفعل و توانايي‌هاي اکتسابي نيز به آن افزوده مي‌شود. وقتي کودک به دنيا مي‌آيد، کاملا ناتوان است، اما به تدريج هر کودکي علاقه‌مندي‌هاي خود را در رفتار خود بروز مي‌دهد.
ممکن است فرزند شما عاشق ورزش کردن باشد يا عاشق تعمير وسايل خانه يا اينکه هنر فوق‌العاده‌اي در حفظ اشعار تبليغاتي داشته باشد. تمام اين رفتارها و رفتارهاي ديگري که در ادامه درباره آنها صحبت خواهيم کرد، علامت و نشانه‌هايي است که والدين براساس آن مي‌توانند استعداد و علايق کودکان خود را کشف کنند و همين کشف استعداد مي‌تواند در امور مهم زندگي کودک ازجمله پر کردن اوقات فراغتش، انتخاب رشته تحصيلي مناسب و انتخاب شغل و حرفه به او و والدينش کمک کند.
مهارت تفکر منطقي
کودکان برخوردار از تفکر منطقي به بازي‌هاي اعداد علاقه‌مند هستند. بعضي از آنها فکر مي‌کنند که روزي بزرگ‌ترين عدد دنيا را کشف کنند. درس رياضي براي آنها شيرين‌ترين درس است که بعدها جاي خود را به جبر و هندسه مي‌دهد.
برخي از ويژگي‌هاي اين کودکان در ادامه آورده مي‌شود:
1- معمولا در مورد نحوه کار ماشين‌آلات و دستگاه‌ها سوال مي‌کند
2- واحدهاي سنجش مانند ميلي‌متر و ميکرومتر يا اعداد بزرگ مانند ميليون را به خوبي مي شناسد
3- وقتي وسيله‌اي را تعمير مي کنيد با علاقه کنار شما مي‌ايستد
4- درباره علت حوادث طبيعي مثل رعد و برق، برف و باران و ديگر پديده هاي فيزيکي زياد سوال مي‌کند
5- از اصطلاحات منطقي مانند بنابراين، علاوه بر اين يا اين طور نيست زياد استفاده مي‌کند
6- به رويدادهاي فيزيکي علاقه نشان مي‌دهد مثلا چرا لامپ خراب مي‌شود؟ چرا لامپ روشنايي مي‌دهد؟ و...
7- طرز کار وسايلي مانند آبميوه‌گيري، جاروبرقي و دستگاه‌هاي برقي را به خوبي مي‌داند
استعداد ورزشي
ممکن است برخي والدين بگويند که فرزند ما خيلي پرجنب وجوش است و تحرک را دوست دارد، آيا اين کار به معناي اين است که کودک ما استعداد ورزشي دارد؟
بايد گفت کودکي استعداد ورزشي دارد که:
1- موفقيت‌هاي ورزشي او بالاتر ازميانگين معمول باشد و بتواند در برنامه‌هاي ورزشي منطبق با جديدترين استانداردهاي علمي ورزش بين‌المللي در گروه نوجوانان کسب موفقيت کند.
2- از تعادل جسمي خوبي برخوردار است مثلا خوب بالانس مي‌زند يا روي يک پا مي ايستد.
3- در يک پياده‌روي مي‌تواند مسافت زيادي را طي کند.
4- به ياد گرفتن ورزش‌هاي جديد علاقه نشان مي‌دهد.
5- حرکات دراز و نشست و حرکات کششي مانند بارفيکس زدن را خوب انجام مي‌دهد
6- دوست دارد در يک تيم ورزشي شرکت کند.
مهارت‌هاي علمي و فني
اگر کودکي داراي استعداد فني باشد کار کردن با آچار و ديگر ابزار براي او راحت است و مشکلات فني را مي تواند به راحتي برطرف کند. دقت به اين موضوع هم مهم است که حتي يک دندانپزشک، يک جراح، يک موسيقيدان، يک معمار و نقاش هم براي موفقيت در کارش بايد دست‌هاي پرتحرک و هنرمندي داشته باشد و نيازمند انگشت‌هايي ماهر و کارکشته است.
برخي ويژگي‌هاي اين کودکان شامل رفتارهاي زير است:
1- از کاردستي خوشش مي‌آيد.
2- مي‌تواند يک ميخ را با چکش بکوبد يا يک پيچ را با آچار سفت کند.
3- به کار کردن با مواد مختلف مانند پارچه، چوب و کاغذ تمايل دارد.
4- با ايده‌هاي شخصي خودش کاردستي مي‌سازد.
5- از انجام تعميرات کوچک و کارهاي فني لذت مي‌برد. به کارهاي فني يا تعويض گلدان و... علاقه‌مند است.
6- ايده‌هاي ابتکاري براي تزيين اتاقش دارد.
7- وسايل به دردنخور را به قصد تعمير يا استفاده از قطعاتش نگه مي‌دارد.
8- با علاقه به کارهاي ساختماني نگاه مي‌کند.
9- براي تعمير وسايل مثلا يک اسباب بازي خراب ايده‌هاي جالبي دارد.
مهارت تجسم فضايي
منظور از تجسم فضايي توانايي تصور سه بعدي اجسام و اشکال در ذهن و همچنين تجسم نقش‌ها و طرح‌هاي پيچيده در ذهن و ترسيم مجدد آنهاست.
کودکاني که مهارت تجسم فضايي دارند مي‌توانند در مشاغلي مانند برنامه‌ريزي شهري، معماري، طراحي داخلي، ترسيم يا مدل تصويري مانند نقشه‌کشي، مهندسي ساختمان يا مهندسي الکترونيک موفق ‌شوند.
اين مهارت‌ها با رفتارهاي زير شناخته مي‌شود:
1- فاصله‌ها را خوب تخمين مي‌زند.
2- با نقشه و مقياس خوب کار مي‌کند.
3- رابطه بين فاصله و بزرگي اجسام را درک مي‌کند.
4- در يک اتاق تاريک با چشمان بسته به خوبي مي‌تواند مسير خود را انتخاب کند.
5- مي‌تواند يک نقشه از آپارتمان يا خانه‌تان را رسم کند.
6- اشياء موجود در اتاق را مي‌تواند از حفظ رسم کند.
7- مي‌تواند تصوير يک مکعب يا اجسام سه بعدي را به خوبي رسم کند.
8- مي‌تواند با رعايت نسبت و مقياس چيزي را نقاشي کند.
9- از کلماتي که رابطه مکاني اشياء را نسبت به هم نشان مي‌دهد مانند زير، بالا، کنار و روبه‌رو به درستي استفاده مي‌کند.
مهارت تعامل اجتماعي
منظور از توانمندي‌هاي اجتماعي و تعامل در جامعه، شناخت روحيه و احساسات دروني خود و ديگران و برخورد صحيح و متناسب با آن است.
اين کودکان در مشاغلي که به خدمات اجتماعي مربوط مي‌شود مانند معلمي که به خوبي مي‌تواند مشکلات کودکان را حل کند و آنها را هنگام مشاجرات آرام کند، مشاوره، مددکاري اجتماعي و... مي‌توانند موفق باشند.
برخي از رفتارهاي زير نشانه‌اي از اين مهارت در کودکان است:
1- تعدادي دوستان خوب در مدرسه دارد.
2- صلح طلب و مسالمت‌جو است. اغلب از درگير شدن پرهيز مي‌کند.
3- بازي هاي دسته‌جمعي و تکاليف گروهي را دوست دارد.
4- تلاش مي‌کند دوستاني را که با هم دعوا کرده‌اند آشتي دهد.
5- با حيوانات و گياهان همدردي مي‌کند.
6- با ديگر انسان‌ها احساس تفاهم و همدلي دارد.
7- اسباب‌بازي‌هايش را با رغبت با ديگران تقسيم مي‌کند.
8- از هديه دادن لذت مي‌برد.
مهارت گفتاري
اين دسته از کودکان مطالعه و صحبت کردن را دوست دارند، کاربرد کلمات را به خوبي مي‌دانند، زبان‌هاي بيگانه را نسبتا راحت‌تر ياد مي‌گيرند.
احتمالا اين افراد در مشاغلي مانند مشاوره ، روزنامه‌نگاري، نويسندگي، مجري گري برنامه و ميزگردها، فروشندگي و... موفق خواهند شد.
برخي از رفتارهايي که اين ويژگي را نشان مي‌دهد به شرح زير است:
1- به داستان پردازي علاقه‌مند است.
2- به قصه‌گويي با بيان تجربيات خودش علاقه دارد.
3- به استفاده از کلمات جديد علاقه دارد.
4- معني کلماتي را که نمي‌داند مي‌پرسد.
5- با کلمات بازي مي‌کند و سعي مي‌کند ترکيب‌هاي متفاوتي از کلمات بسازد. مثلا به جاي آبگرمکن مي‌‌گويد گرماب
6- ديکته‌اش به نسبت سنش خوب است.
7- به نسبت سن خود گياهان و حيوانات را مي‌شناسد و مي‌تواند آنها را توصيف کند.
8- مي‌تواند موضوعات پيچيده را خوب توضيح دهد.
9- براي خود دفتر خاطرات دارد يا براي روزنامه مدرسه مطلب مي‌نويسد.

ارتقا هوش هیجانی برای پرورش کودک موفق


به توانایی افراد در شناخت و کنترل احساسات شخصی خود و دیگران و همچنین استفاده از این توانایی برای تصمیم گیری بهتر، تفکر خلاقانه، انگیزه بخشیدن به خود و دیگران، لذت بردن از سلامتی و روابط بهتر و زندگی شادتر، «هوش هیجانی» می گویند.
تحقیقات نشان می دهد که هوش هیجانی، بهترین پیشگوی دست آوردهای آینده کودک است. همچنین بسیاری از مردم بر این باورند که هوش هیجانی، بیشتر از ضریب هوشی و مهارت های فنی، به موفقیت کودکان کمک می کند اما اقداماتی که شما به عنوان والدین برای ارتقای هوش هیجانی می توانید انجام دهید عبارتند از:
1- آرام باشید
اضطراب خودتان را کاهش دهید. «هری استاک سالیوان»، نظریه ای مبنی بر به ارث بردن اضطراب از والدین را ارائه کرده است. تحقیقات نشان می دهد که تماس لمسی والدین، صدا و حتی حرکات آنها می توان اضطراب نوزاد را کاهش یا افزایش دهد.
2- توانایی حل مسئله را یادش بدهید
به کودکتان بیاموزید که چگونه مشکلات را حل کند. گاهی وقت ها، زمانی که کودکان احساس کنند درک می شوند، راحت تر می توانند مشکلاتشان را قبول و حل کنند؛ البته زمان هایی هست که آنها برای این کار، به کمک والدین خود نیز نیاز دارند. بهترین کار این است که صبر کنید تا آنها، خودشان برای حل مشکلات، سراغتان بیایند و کمک بخواهند.
3- آرامش را به کودک بیاموزید
به او یاد بدهید که چگونه خودش را تسکین دهد و آرام کند. کودک، معنای آرامش بخشیدن را از والدین می آموزد ویاد می گیرد که چگونه نیازهای خود را کنترل کند و در زندگی، چگونه خود را در برابر مشکلات، آرام نگه دارد.
4- تایید کنید
احساسات فرزندتان را بپذیرید و آن را تایید کنید. به او بگویید که نمی تواند احساساتش را انتخاب کند اما باید یاد بگیرد که با آن احساسات، چه کند و چگونه آنها را بروز دهد.
5- همدردی کنید
با او همدردی کنید. زمانی که برای احساس ناراحتی یا عصبانیت فرزند خود، نمی توانید کاری انجام دهید، بهترین کار، همدردی با اوست. انسان ها، وقتی بدانند کسی هست که آنها را درک کند، راحت تر، با مشکلات احساسی خود، کنار می آیند. همدردی کردن، به کودک کمک می کند که متوجه شود زندگی، احساسی خطرناک یا شرم آور نیست و همه،در زندگی شان، با احساسات متفاوت، درگیرند؛ همچنین او، همدردی با دیگران را یاد می گیرد. شما می توانید از این جمله ها هم کمک بگیرید: «می دانم که سخت است دست از بازی بکشی و بیایی با هم شام بخوریم اما حالا زمان شام خوردن است».
6- تحقیر نکنید
به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. به جای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساسات فرزندتان، به او اجازه دهید آنها را بیان کند؛ برای مثال، به او نگویید زخمی به این کوچکی که درد ندارد. با او، طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برایتان بازگو کند. نادیده گرفتن خشم و ناراحتی او، سبب نمی شود دردهایش را فراموش کند، بلکه باعث می شود احساساتش را درون خود بریزد. این احساسات، نابود نمی شوند و دنبال راهی برای بروز می گردند و ممکن است خود را به صورت کابوس نشان دهند.
7- خوب گوش کنید
به احساسات و هیجانات کودکتان، گوش دهید. گاهی وقت ها، کودکان نیاز دارند احساساتتان را برایتان بازگو کنند و شما، آنها را بشنوید. این کار، به آنها کمک می کند تا با احساس خود کنار آیند و آن را رها کنند. می توانید از جمله هایی مانند «اگر ناراحت باشی، همه ناراحت می شوند. من کنارت هستم. می توانی با من صحبت کنی» یا «می دانم آنقدر ناراحت و عصبانی هستی که می خواهی فریاد بزنی و گریه کنی. من هم گاهی وقت ها، این طوری می شوم» استفاده کنید.
8- در آغوشش بگیرید
فرزند خود را در آغوش بگیرید و به صدای گریه او، واکنش نشان دهید. هوش هیجانی یا ارتباط های اولیه او با دیگران و اعتمادش به اطرافیان، شروع به رشد می کند.
9- بازی «شاید...» را جدی بگیرید
بازی «شاید...» یکی دیگر از بازی هایی است که به کودک کمک می کند احساسات گوناگون را درک کند. وقتی که در خیابان هستید و کسی را غمگین می بینید، این بازی را شروع کنید. اجازه دهید هر کس، دلیل ناراحتی او را حدس بزند: «شاید او دیر به محل کار خود رسیده است»، «شاید با کسی، بحث کرده است» و ...
10- الگو باشید
بهترین الگو برای آنها باشید. کودکان، چیزهایی را که می بینند، انجام می دهند؛ بنابراین الگویی کامل برای او باشید. آیا شما، وقتی عصبانی هستید، کسی را کتک می زنید؟ آیا می توانید هنگام جر و بحث، آرامش خود را حفظ کنید؟ آیا با دیگران، احساس همدردی می کنید؟ همه این کارها را نیز او، از شما می آموزد.
11- درباره اتفاقات دردناک سکوت نکنید
حرف زدن در مورد اتفاقات دردناک را به او یاد دهید. این کار، به کودک کمک می کند در زمان هایی که با اتفاقات دردناک مواجه می شود، احساسات خود را بیان کرد.
12- از احساسات حرف بزنید
زمانی برای سرگرمی و شناخت احساسات، در نظر بگیرید. یادتان باشد که کتاب ها و فیلم ها، فقط برای سرگرمی نیستند. هنگامی که با کودکتان، کتابی را می خوانید یا فیلمی را تماشا می کنید، از او، در مورد اتفاقاتی که در کتاب رخ داده و شخصیت ها، بپرسید و درباره چیستی و چرایی این احساسات با او گفتگو کنید.
13- موقعیت سازی کنید
از او بپرسید «تو، چه کار می کردی اگر...؟» شما می توانید هنگامی که در ماشین و پشت ترافیک هستید یا هنگام صرف شام دور میز، این بازی را با کودکان انجام دهید. سوال های مختلف، به او کمک می کنند تا در مورد راه های مختلف واکنش نشان دهد و در موقعیت های مختلف، فکر کند. برای مثال، از او بپرسید: «اگر من، تو را به خاطر کاری که نکردی، سرزنش کنم، چه کار می کنی؟»

 

Follow