مقاله ها

پیش گیری از سرما خوردگی کودکان
پیش گیری از سرما خوردگی کودکان

برای پیشگیری از سرماخوردگی و سالم ماندن کودک، موارد زیررا باید انجام دهید: • از بیماران دوری کنید. در بیماری‌های ویروسی، در چند روز اول، احتمال سرایت بیماری بیشتر است. • کودک را تمیز نگه‌دارید. به او آموزش دهید همیشه دست‌هایش را بشوید. وقتی آب و صابون در دسترس نیست، از ضدعفونی‎کننده‌های حاوی الکل استفاده کنید. اسباب‌بازی‌ها و سطوح خانه را تمیز نگه‌دارید. • از ظرف، لیوان، کیسه حمام، حوله و سایر وسایل فرد مبتلا به سرماخوردگی که محل‌هایی مناسب برای رشد میکروب‌ها هستند، به‌طور مشترک استفاده نکنید. موارد زیر در زمان سرما خوردگی و یا قبل از آن باید در نظر گرفته شود: پیشگیری از کم شدن آب بدن کودکان تامین آب بدن کودکان هنگام سرما خوردگی اهمیت زیادی دارد. نوشیدنی که به کودک می دهید باید ترکیبی از آب، آب میوه و مقدار اندکی زنجبیل باشد. خوراندن سوپ مرغ به کودک می تواند به راحتی آب مورد نیاز بدن او را تامین کند. تمیز نگه داشتن دست ها فرزندتان به سنی رسیده است که بتواند مسئولیت نظافت روزانه اش را به عهده بگیرد و دست هایش را مرتب بشوید. به فرزندتان بیاموزید دست هایش را به خصوص پس از تمیز کردن بینی و پیش از غذا خوردن بشوید. این عادت می تواند از بیمار شدن فرزندتان جلوگیری کند. مقابله با گرفتگی بینی یکی از بهترین راه های مبارزه با گرفتگی بینی و مشکلات تنفسی استفاده از سرم های شست و شو و تمیز کردن بینی است. استفاده از اسپری های بینی و داروهای ضد احتقان برای کودکان توصیه نمی شود. دانشمندان معتقدند کودکان ۶ تا ۱۰ ساله که از سرم های شست و شو برای تمیز کردن بینی شان استفاده می کنند زودتر از سایر همسالان شان که چنین نیستند بهبود می یابند. فرزندتان را به پشت بخوابانید و در هر سوراخ بینی اش سه قطره سرم شست و شو بچکانید. حالا فرزندتان به راحتی می تواند نفس بکشد. اگر فرزندتان کوچک تر از آن است که در بینی اش سرم شست و شو بچکانید، می توانید از دستگاه مکش داخل بینی استفاده کنید. درمان قرمز شدن پوست تمیز کردن پی در پی بینی کودک می تواند پوست این ناحیه را قرمز، تحریک پذیر و زخم کند. یکی از راه های پیشگیری از قرمز و زخم شدن بینی کودکان استفاده از دستمال مرطوب است. اگر همه گزینه ها برای جلوگیری از قرمز و زخم شدن پوست بینی فرزندتان بی نتیجه ماند می توانید با استفاده از کرم های مرطوب کننده این ناحیه را ماساژ دهید. استفاده کردن از عسل کودکان زیر یک سال به دلیل خطر مسمومیت غذایی حاد (botulism ) نباید عسل بخورند، اما استفاده کردن از عسل برای درمان گلو درد و سرفه کردن کودکانی که از مرز یک سالگی گذشته اند بسیار مفید است. نتایج بررسی های دانشمندان در سال ۲۰۰۷ میلادی نشان داده خوراندن نصف قاشق چای خوری عسل به کودکان ۲ تا ۵ ساله هنگام خوابیدن می تواند به درمان گلو درد و متوقف شدن سرفه کمک زیادی کند. مرطوب کردن راه های تنفسی اگر فرزندتان سرفه های شدید می کند، او را تشویق کنید چهار بار در روز به مدت ۱۵ دقیقه دوش آب گرم بگیرد تا راه های تنفسی اش باز شوند و سرفه هایش متوقف شوند. استفاده از دستگاه رطوبت ساز ( بخور ) سرد استفاده از دستگاه بخور می تواند مفید باشد، زیرا سبب نرم شدن اندام های تنفسی بدن می شود و تنفس را راحت می کند. دکتر کاردیئلو معتقد است کودکان را باید از گرد و خاک، رطوبت گرم و دستگاه بخور دور نگه داشت. استراحت کردن کودکان برای سرعت بخشیدن به روند بهبودی فرزندتان، مطمئن شوید خواب شبانه راحت و کافی دارد.: کودکان با توجه به سن شان به ۸ تا ۱۲ ساعت خواب راحت شبانه نیاز دارند. خواب کافی می تواند به پیشگیری از سرماخوردگی کمک کند. اگر فرزندتان مرتب بیمار می شود نشان دهنده آن است که به خواب بیشتری نیاز دارد. هوشیاری در قبال مصرف آنتی بیوتیک ها آنتی بیوتیک ها در درمان عفونت های باکتریایی نقش اساسی ایفاء می کنند اما برای درمان سرماخوردگی عادی کودکان تجویز و مصرف آنتی بیوتیک کاری اشتباه است. سرماخوردگی منشاء ویروسی دارد و تجویز آنتی بیوتیک برای درمان آن خطرناک است. همچنین مصرف آنتی بیوتیک سبب مقاوم شدن باکتری ها و تضعیف سیست ایمنی بدن می شود. بهترین راه پیشگیری از ابتلا به سرماخوردگی چیست؟ پرهیز از مصرف شربت سینه نگران سرفه های روزانه فرزندتان نباشید چون می تواند به انتشار خلط و کاهش تراکم در ریه ها کمک کند. اگر فرزندتان بیش از چهار سال دارد و سرفه های شبانه مانع خوابیدن او می شود باید برای متوقف کردن سرفه ها به پزشک مراجعه کنید. به خاطر داشته باشید مصرف داروها برای متوقف کردن سرفه در کودکان کاری عبث است و می تواند خطرناک باشد. بررسی سرفه های شدید اگر سرفه کردن فرزندتان بیش از یک هفته ادامه پیدا کرد باید او را نزد پزشک ببرید. اگر سرفه کردن کودکان بین سه تا شش هفته ادامه داشته باشد باید آنتی بیوتیک مصرف کنند و از قفسه سینه شان عکس برداری شود. سرفه های شبانه ممتد می تواند نشانه ابتلا به آسم باشد. سرفه های مزمن، باید بررسی شوند تا از عدم ابتلا کودکان به سیاه سرفه اطمینان حاصل کنیم. کودکان، حتی اگر واکسینه شده باشند می توانند در معرض خطر قرار بگیرند. داروهای سرماخوردگی برای کودکان ضرر دارد؟ داروهای بدون نسخه سرماخوردگی درمان موثری برای سرماخوردگی نیستند، سرماخوردگی را درمان نمی‌کنند و استفاده از آنها کمک نمی‌کند سرماخوردگی زودتر درمان شود. حتی ممکن است عوارض جانبی مانند افزایش ضربان قلب و تشنج نیز در پی داشته باشند. متخصصان سازمان غذا و داروی آمریکا در حال مطالعه و بررسی ایمنی داروهای سرماخوردگی در کودکان بالای ۲سال هستند. اگر می‌خواهید به کودک زیر ۲ سال داروی سرماخوردگی بدهید، دستورالعمل دارو را به دقت مطالعه کنید. ۲ دارو با مواد تشکیل‌دهنده مشابه را همزمان به کودک ندهید. داروهای آنتی‌هیستامین، ضدالتهاب و مسکن ممکن است ترکیب‌های مشابه داشته باشند. آنتی‌بیوتیک‌ها سرماخوردگی را درمان می‌کنند؟ آنتی‌بیوتیک‌ها برای مبارزه با عفونت‌های باکتریایی استفاده می‌شوند اما بر ویروس‌هایی که باعث ابتلا به سرماخوردگی می‌شوند، هیچ تاثیری ندارند، بنابراین اگر کودکتان سرماخورده است، مصرف آنتی‌بیوتیک هیچ کمکی به او نخواهد کرد فقط با استفاده از آنتی‌بیوتیک در دوران کودکی، احتمال مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها در آینده بیشتر می‌شود. چه داروهایی می‌توانند به درمان سرماخوردگی کمک کنند؟ داروهای مسکن مانند استامینوفن یا ایبوپروفن به کاهش تب و کمتر شدن شدت گلودرد یا سردرد کمک می‌کنند. اگر به کودک مسکن می‌دهید، به مقدار مصرف دارو به دقت توجه کنید. به کودکان کمتر از ۶ماه، کودکانی که بدنشان دچار کم‌آبی شده است یا مدام استفراغ می‌کنند، ایبوپروفن ندهید. استفاده از آسپیرین نیز در افراد زیر ۱۸ سال به دلیل ارتباط آن با بیماری نادر اما مهلک نشانگان ری، ممنوع است. اگر می‌خواهید برای درمان سرماخوردگی کودک از داروهای گیاهی استفاده کنید، ابتدا با پزشک کودک مشورت کنید.

مشاهده بیشتر
8 رفتاری که خنجر به قلب فرزندان می زند
8 رفتاری که خنجر به قلب فرزندان می زند

گاهي فكر مي‌كنيم با رفتار و كلام غيرمحبت‌آميز بهترين كار را در قبال فرزندان انجام مي‌دهيم، اما نه تنها آنها را مي‌رنجانيم،بلكه به نوعي اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را نيز در هم مي‌شكنيم. در اين ميان تاثير كلام و گفتار به مراتب بيش از عملكرد ما تاثيرگذار است. والدين همواره حامي و پشتيبان فرزندان هستند و در بسياري از موارد خود را سپر بلاي فرزندانشان مي‌كنند؛ اما همه ما مي‌دانيم گاهي زخم‌هايي كه به دل مي‌نشيند از زخم خنجر نيز كاري‌تر است و براي يك عمر بر دل و جان باقي مي‌ماند. در اين نوشتار تصميم داريم شما والدين عزيز را از رفتارها و گفتاري كه در بيشتر موارد بدون آگاهي كافي مورد استفاده قرار مي‌گيرد، اما تاثيرات منفي بر روح و قلب فرزندان مي‌گذارد، آگاه كنيم. گاهي فكر مي‌كنيم با رفتار و كلام غيرمحبت‌آميز بهترين كار را در قبال فرزندان انجام مي‌دهيم، اما نه تنها آنها را مي‌رنجانيم، بلكه به نوعي اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را نيز در هم مي‌شكنيم. در اين ميان تاثير كلام و گفتار به مراتب بيش از عملكرد ما تاثيرگذار است. پس به موارد زير دقت كنيد تا ناخودآگاه فرزندان را درهم نشكنيد: شيوه صدا زدن پسر بد، احمق، ديوانه. اينها همگي بسيار مضر هستند. بايد بدانيد والدين براي فرزندان بويژه در دوران كودكي‌شان مانند الگوهاي مقدس هستند. پس اگر با اسامي نامناسب فرزندان را مورد خطاب قرار دهيد آنها باور مي‌كنند كه به نوعي همان هستند كه شما مي‌گوييد. گفتني است اسامي نامناسب به نوعي شخصيت فرزندان را مورد حمله قرار مي‌دهند. درست است كه براي مبارزه با نوعي از رفتارهاي او به كار برده مي‌شود، اما هويت وي را در هم مي‌شكند. وقتي به فرزندتان مي‌گوييد احمق يا بي‌استعداد از جزيي‌ترين عواقب چنين كلماتي اين است كه او از شركت در بازي‌ها يا تفريحات و حتي ورزش‌هاي گروهي خودداري مي‌كند، زيرا احساس مي‌كند استحقاق بازي را به دليل فقدان استعداد ندارد. سعي مي‌كند از بودن در جمع بپرهيزد تا شايد ديگران پي به بي‌ارزشي او نبرند. عدم پذيرش كاش هرگز متولد نشده بودي، هيچ كس تو را دوست ندارد و... عدم پذيرش يعني شما از بودن با فرزندتان احساس ناراحتي مي‌كنيد و تمايل داريد او را تنها بگذاريد. در مورد كودكان وقتي كسي كه او را به اين دنيا آورده از بودنش ناراحت است، يعني واقعا دوست داشتني نيست و خودش هم ممكن است بخواهد از دنياي شما بيرون رود. از آنجا كه حس مي‌كند ديگران نيز او را نمي‌خواهند نمي‌تواند به جاي ديگري برود و ممكن است آرزو كند كاش واقعا به دنيا نيامده بود. از عواقب اين احساس، انزوا و افسردگي و عدم لذت از زندگي است. فرزندان تمايل دارند بدون قيد و شرط توسط والدين مورد علاقه و محبت باشند. اين‌كه هيچ كس آنها را دوست نداشته باشد، اما والدين به آنها عشق بورزند برايشان كافي است ولي نقطه مقابل آن را نمي‌توانند تحمل كنند. به جاي چنين برخوردهايي بهتر است به او بگوييد چقدر دوستش داريد، اما انتظار رفتارهاي بد را از چنين موجودي دوست داشتني نداريد. منفي‌بافي تو هيچ چيز نمي‌شوي، يك روزي شكست مي‌خوري و... همه افراد گاهي در اوج هستند و گاهي نيستند. آنچه ما به عنوان والدين به فرزندان مي‌گوييم موجب ايجاد يك باور ذهني در آنها مي‌شود. اين باور آنقدر مرور مي‌شود كه روزي به حقيقت مي‌پيوندد. شايد برايتان عجيب باشد، اما در يك تحقيق مشخص شد بيش از 80 درصد از زندانيان جوان افرادي بوده‌اند كه مادر يا پدرشان در كودكي آنها را بي‌خاصيت و مايه‌ننگ و سرشكستگي خود ناميده بودند. در عوض بهتر است بگوييد رفتار بد آنها چه عواقبي دارد و مي‌تواند براي خودشان و ديگران موجب بروز مشكل و ناراحتي شود. ايجاد احساس گناه تو مرا پير كردي، من به خاطر تو اين زندگي جهنمي را تحمل مي‌كنم و... اينها همگي مواردي هستند كه موجب ايجاد حس گناه در فرزندان مي‌شوند. در بسياري از موارد طلاق، والدين به گونه‌اي رفتار مي‌كنند كه فرزندان حس مي‌كنند اگر وجود نداشتند، شايد كار والدين به جدايي نمي‌كشيد. اينها احساس‌هاي خطرناكي هستند كه سرزنش و انتقاد مداوم از خود و سرخوردگي را در پي دارند. البته فرزندان بايد بياموزند كه بايد در قبال رفتارهايشان، مسووليت‌پذير باشند و عواقب بد يا خوب رفتارهايشان را بپذيرند؛ اما اين‌كه مشكل اعضاي ديگر خانواده به دليل وجود يا رفتار آنهاست، درست نيست. پس بهتر است حتي در مواردي كه از دست رفتارهايش عصباني مي‌شويد، به او بگوييد كنترل خود را از دست داديد و از اين بابت متاسفيد يا اين‌كه امروز خيلي خسته‌ايد و سعي مي‌كنيد در موقعيت مناسب‌تري با او در مورد مسائل صحبت كنيد. كمال‌گرايي چرا تو هميشه دوم مي‌شوي؟ نمره 17 گرفتي؟ چرا نتوانستي 20 بگيري؟ و... كودك وقتي احساس تهديد كند؛ يعني از آينده مي‌ترسد و ترس بزرگ‌ترين مانع در راه شكوفايي استعداد و شخصيت اوست و او آسيب‌پذير خواهد شداين‌كه مرتب درصدد باشيد فرزندتان را به جلو و به سوي اهداف خاص هل دهيد تا به عقيده خودتان بهتر شود، كمكي به او نمي‌كند. در مقابل، پيامي كه به او مي‌دهيد اين است كه «تو به اندازه كافي خوب نيستي و ما تو را قبول نداريم.» وقتي او فكر كند مورد پذيرش نيست، نمي‌تواند خودش را دوست داشته باشد و احساس كمبود مي‌كند. بدين ترتيب اعتماد به نفس او كاهش مي‌يابد و حتي نمي‌تواند از استعدادها و امكاناتي كه دارد، به اندازه كافي استفاده كند. مقايسه چرا نمي‌تواني مثل خواهرت باشي؟ وقتي من همسن تو بودم، نمراتم بهتر از تو بود و... در مقايسه شما به فرزندتان مي‌گوييد كه تو كمتر از ديگران هستي. به اين ترتيب او احساس خودكوچك‌بيني و تحقير مي‌كند. ممكن است اوايل يا در ظاهر به طور موقتي بيشتر تلاش كند تا رضايت شما را به دست بياورد؛ اما درواقع نسبت به ديگران، احساس بدبيني، نفرت و كينه پيدا مي‌كند. اين موضوع در ميان چند فرزند در يك خانواده بسيار جدي است و موجب حس كينه در ميان خواهر و برادران مي‌شود. در چنين مواردي مي‌توانيد به او بگوييد كه «سال گذشته عملكرد بهتري داشتي» و اين بدان معني است كه هنوز هم مي‌تواني بهتر از اين عمل كني. سرزنش و تحقير من به اين‌كه تو عقل داري، شك مي‌كنم. بايد از خودت خجالت بكشي، خدا لعنتت كند و... در مقابله با چنين گفتاري معمولا فرزندان سعي مي‌كنند حالت دفاعي به خود بگيرند؛ اما درواقع از درون مي‌شكنند. شما با اين كار موجب تخليه منفي قدرت، توان و انرژي روحي و جسمي آنها مي‌شويد.او تصور مي‌كند كه توان انجام هيچ كاري را به طور صحيح ندارد و در بسياري از موارد نيز واقعا همين‌طور مي‌شود و كم‌كم از نظر فكري و روحي ضعيف مي‌شود و حتي نمي‌تواند با همسن و سالان خود بخوبي ارتباط برقرار كند. تهديد كردن اگر حرفم را گوش ندهي، همين جا رهايت مي‌كنم و مي‌روم. اگر دوباره اين كار را بكني، تو را از خانه بيرون مي‌اندازم و... درواقع تهديد به معني بزرگ جلوه دادن ناراحتي شما از موضوعي است. شما نخستين تاثيري كه بر فرزندتان مي‌گذاريد، ترور شخصيت اوست. وقتي احساس تهديد كند؛ يعني از آينده مي‌ترسد و ترس بزرگ‌ترين مانع در راه شكوفايي استعداد و شخصيت اوست. او آسيب‌پذير خواهد شد و به قدري ضعيف مي‌شود كه از هر چيز و هر كسي مي‌ترسد و با هر مشكلي به گريه مي‌افتد. وقتي احساس كند شما كه به عنوان والدين مورد اعتمادترين افراد زندگي‌اش هستيد، ميخواهيد او را رها كنيد يا به او صدمه بزنيد، چگونه خواهد توانست به خودش و ديگران اعتماد كند و در آينده از زندگي با روابط سالم لذت ببرد؟ به همين دليل در چنين مواقعي كه بشدت از دست او عصباني مي‌شويد، به جاي اين تهديدها به او بگوييد بهتر است به اتاقش برود و چند دقيقه‌اي در تنهايي با خود به كارهايش فكر كند. مطمئن باشيد با رعايت موارد بالا بهتر نتيجه مي‌گيريد و هم احساس احترام و صميميت بيشتري در خانواده و ميان شما و فرزندانتان ايجاد مي‌شود و هم اين‌كه رفتارهاي فرزندان از حالت لجبازي و فرسايشي خارج مي‌شود و انعطاف بيشتري از خود نشان مي‌دهند. خداوندا به ما آگاهی ارزانی دار ، تا زندگی ای پربار داشته باشیم . گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
بازیهای کامپیوتری را می توان کنترل کرد!
بازیهای کامپیوتری را می توان کنترل کرد!

بسیاری از متخصصین معتقدند که بهتر است کودکان زیر ۳ سال اصلا با کامپیوتر و بازیهای ویدیویی آشنا نشوند و تا آنجا که ممکن است با اسباب بازی های قابل لمس و واقعی مثل لگو و خانه سازی و ... سرگرم شوند. بعبارت دیگر اسباب بازیهای انتزاعی برای این سن مناسب نیست . اما اگر کودک زیر ۵ سال شما قبلا دسترسی به این بازیها پیدا کرده است و این امر بعنوان عادتی برای او در امده است ، باید هم اکنون به فکر شروع قانون و تعیین حدود برای بکارگیری این بازی ها باشید . ابتداد باید فهمید که چقدر او بازی کامپیوتری انجام می دهد و در بقیه زمان آزادش چه کارهایی می کند . اغلب متخصصان رشد کودک پیشنهاد می کنند که مجموع زمان استفاده از صفحه نمایشگر _ که شامل صفحه تلویزیون ، تماشای فیلم ویدیو و کارتون ، جستو جو در اینترنت ( برای کودکان بزرگتر ) و بازیهای ویدیوئی می شود _ باید بین یک ساعت تا حداکثر دو ساعت در روز تعیین شود . کودک شما ۴۵ دقیقه در روز ، بازی کامپیوتری دارد و بعد یک برنامه تلویزیونی می بیند و مدتی را هم مشغول فعالیت فیزیکی و جست و خیز است ، عملا جای نگرانی نیست . ولی اگر ساعت ها جلوی کامصیوتر باشد و به دسته بازی بچسبد ، یعنی بیش از حد مشغول بازی کامپیوتری است . این چند پیشنهاد را برای به کنترل درآوردن مدت بازی کامپیوتری او طرح می کنیم قبل از ارائه بازی کامپیوتری یک محدودیت زمانی مشخص را به کودک اطلاع دهید . برای کودکان در این محدوده سنی می توانید از ساعتهای زمان دار که معمولا در آشپزخانه ها بکار می رود ، استفاده کنید . مثلا به او بگویید تا این ساعت زنگ بزند می توانی بازی کنی و عدد آن را برای مثال روی ۳۰ دقیقه قرار دهید . وقت بازی که به سر آمد اگر کودک به قانون اهمیت داد او را تشویق کنید و برای تمام کردن بموقع بازی پاداش دهید .ولی اگر زمان را ندیده گرفت یا برای زمان بیشتری وارد چانه زنی شد ، به آرامی قوانین بازی را به او توضیح دهید . اگر مخالفت ادامه داشت می توانید بازی با کامپیوتر را به عنوام نتیجه قانون شکنی ، برای مدت محددی متوقف کنید ، مثلا زمان بازی فردای کودک را بگیرید. برای این اعتراص کودک که " الان من وسط بازی ام . اینجا جای خیلی حساس بازی است و .. " راه حلی بیندیشید . اعلب بازیه های کامپیوتری ، قابلیت ذخیره سازی بازی را دارند . بنابراین ، بدون خراب شدن بازی، کودک قادر است وسط بازی هم، همه چیز را دست نخورده برای نوبت بعدی ذخیره کند . شاید لازم باشد که این ذخیره سازی را به او یاد بدهید. چند سرگرمی دیگر برای وقتی که "زمان بازی تمام شده است " برای کودک در نظر بگیرید . مثل کمک در آشپزی به مامام یا کتاب خواندن با بابا یا مامان ، نقاشی کشیدن و ...این کار به انحراف توجه او از ابزی کمک می کند و راحت تر دست از کامپیوتر می کشد. به او بگویید قبل از بازی کامپیوتری باید همه کارهایش مثل جمع کردن اتاق و اسباب بازیهایش را انجام داده باشد . یا مثلا قبل از برنامه تلویزیون مورد علاقه باید این کارها انجام شده باشد. از قرار دادن کامپیوتر در اتاق کودک و هرجائی که او بتواند دور از چشم شما به بازی مشغول شود ، خودداری کنید . بطور کلی بهتر است که کامپیوتر در محلی که جنبه عمومی تر دارد مثل اتاق نشمین قرار داده شود و جلوی آن نیز امکان نشستن برای دو تا سه نفر فراهم آید تا هم کاربرد این وسیله زیر نظر باشد و هم بعنوان یک وسیله، به اجتماعی شدن کودک کمک کند. عده ای معتقدند که کامپیوتر باعث ایزوله شدن کاربر و ایجاد بیماریهایی مثل چاقی و تغییر یافت اسکلت بدن ( قوز، انحراف مهره های ستون فقرات و ... ) می شود و البته چنبه های مثبت به کارگیری کامپیوتر در آموزش کودکان نیز غیرقابل انکار است : مواردی مثل دیکته، ریاضی و درک متون و خیلی از مهارتهای دیگر . همچنین تقویت مهارت حرکتی ظریف کودکان و سرعت عمل آنها با این بازیها عملی است . اما چراغ خطر مهم این است که کامپیوتر جای روابط اجتماعی کودک را بگیرید و کودک به جای پیدا کردن دوست با این وسیله ارتباط برقرار کنند که این حالت حتی در کودکان فربیک هم به مراتب تقویت می شود و عملا کودک در یک حلقه معیوب قرار می گیرد. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
خوابهای وحشتناک در کودکان
خوابهای وحشتناک در کودکان

در این حالت کودک به علت : دیدن خوابهای ترسناک از خواب بیدار می شود و اغلب بخشی از خوابی که موجب ترس وی شده و یا تمامی آن را به یاد می آورد. در این زمان کودک اکثرا در رختخواب خود می نشیند و فریاد می کشد و یا گریه می کند و یا به طرف اتاق خواب و تخت والدین می آید و از آنها تقاضای کمک می کند. گاهی هم ممکن است کودک دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صدای بلند در خواب داد بکشد و گریه کند اما از خواب بیدار نشود. علل و موجبات اصلی کابوسها ممکن است: بر اثر رویدادها و مسائل ترسناکی باشد که کودک در طی روز در تلویزیون می بیند یا در داستانها و کتابها می خواند و یا اطرافیان تعریف می کنند و یا اصولا مسئله ای باشد که کودک خود شخصا با آن رو به رو است مانند: دعواها، مشکلات احساسی و در بچه های بزرگتر مشکلات در مدرسه و شاید سختی تکالیف درسی و غیره همچنین کابوسهای کودک می تواند تاثیراتی از اعمال روزانه باشد، یک روز فشرده و سخت می تواند باعث کابوس هنگام خواب شود . البته خوابهای وحشتناک می تواند از تخیل کودک هم شکل بگیرد بدون اینکه معنای خاصی داشته باشد . در بچه های کوچک این خوابها قسمتی از رشد آنهاست و وقتی از خواب می پرند بلافاصله به خواب می روند و در فردا آن روز چیزی به یاد نمی آورند. هر کابوسی به این معنی نیست که مسئله ای وجود دارد . در کودکان تب، مریضی، زیاد یا دیر خوردن غذا می تواند نقش مهمی در کابوس داشته باشد. نحوه بر خورد والدین هنگام دیدن خوابهای وحشتناک به این گونه است که: هنگامی که کودکی در دل شب فریاد کشید، بی آن که از خواب بیدار شود ، باید او را نوازش کرد و آرام در گوشش لالایی نجوا کرد و در این هنگام نباید کودک را حتی الامکان از خواب بیدار کرد. اما زمانی که کودکتان از صدای فریاد خودش بیدار شد ، همچنان وحشت زده و ترسیده است او را در آغوش بگیرید و یک لیوان آب به او بدهید و او را نوازش کنید و با صدای آهسته برایش تعریف کنید که این فقط یک خواب بود و گذشت ، آنچه که دیدی همه در خواب بود. حتی اگر کودک معنی واژه رویا (خواب) را هنوز یاد نگرفته باشد ، طنین آرام بخش صدایتان او را تسکین خواهد داد و به او خواهد فهماند که آنچه که دیده واقعیت نداشته است ، و اگر کودک باز هم بی قراری کرد می توان چراغ را روشن کرد و گفت بیا به دنبال آن چیزی که می ترسی بگردیم و یا به او بگوییم چراغ را برایت روشن می گذارم. البته امکان دارد که در بعضی موارد، صحنه های از آن کابوس وحشتناک در ذهنش دوباره تکرار شود و از ترس اینکه دوباره آن منظره های وحشتناک را ببیند از رفتن به رختخواب امتناع ورزد، توصیه ای که در این زمان وجود دارد این است که موضوع خوابی را که کودک عنوان می کند را به شکل دیگری به پایان برسانیم به این شکل که مثلا اگر خواب اژدها را دید به او بگوییم که در انتها تو شمشیری داشتی و اژدها را کشتی. سعی کنید وقتی کودک خواب ترسناک می بیند و به طرف تخت شما می آید او را به تخت خودش باز گردانید چون بعدا خیلی مشکل است که شب های بعد در اتاق خودش به خواب رود و سعی کنید پیش کودک تا به خواب رفتن وی بمانید و بعد اتاق او را ترک کنید. هنگامی که احساس می کنید دیدن کابوس در کودکتان به علت این است که ذهنش مشغول مسئله ای است باید دقت کنید که چه چیزی در زندگی کودک تغییر یافته است.ا البته باید از خود کودک کمک گرفت و یک سئوال باز و دقیق پرسید مثلا دیشب چه خوابی دیده بودی؟ یا دقیقا از چه چیزی می ترسی؟ و بگذاریم خودش تعریف کند و سعی کنیم بین صحبتهایش حرف نزنیم با دقت گوش کنیم زیرا کودک با این عمل ما احساس خواهد کرد که وی را درک می کنیم. البته در کودکانی که کوچکتر هستند نباید انتظار داشته باشیم که خوابشان را واضح بتوانند بیان کنند زیرا کودکان در سنین پائین نمی توانند دقیقا خوابی را که دیده اند به روشنی برای دیگران تعریف کنند و فقط ممکن است یک لغت بگویند مثل: زن بد جنس یا سگ بزرگ. در این صورت باید به آنها گفت که در واقعیت و در اتاق او چیزی وجود ندارد و می توان به همراه کودک همه جای خانه را جستجو کرد. پیشگیری شبها سعی کنید همیشه یک چراغ خواب در اتاق کودک روشن باشد و در تاریکی قبل از اینکه کودک به خواب رود به وسایل در اتاق کودک نگاه کنید که بد نمانده باشد مثلا سایه یک صندلی ممکن است برای کودک ایجاد ترس کند. و یا می توان یک عروسک به کودک داد و یا در اتاق او آویزان کرد و به او بگویید که این عروسک جلوی خوابهای بد را می گیرد. سعی کنیم کودکان قبل از به خواب رفتن فیلمهای خشن و ترسناک نبینند و یا بازیهای خشن و هیجان انگیز انجام ندهند ، سعی کنید قبل از به خواب رفتن کودک برایش قصه بخوانید(البته نه قصه های هیجان انگیز) و یا یک مسئله که برای کودک جالب است برایش تعریف کنید و به او بگویید :امیدوارم امشب در موردش خواب ببینی. شما می توانید یک موقعیت روحی خوب و آرامش قبل از خواب، برای کودکتان ایجاد کنید. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چگونه کودک گریان را آرام کنیم؟
چگونه کودک گریان را آرام کنیم؟

اگر کودک شما شروع کرد به گریه کردن چه کاری باید انجام دهید؟ یک یا چند مورد از تکنیک های زیر را آزمایش کنید تا آرامش مجددا به فرزندتان باز گردد. در حین تلاش خود باید سعی کنید متوجه شوید چگونه کودک گریان را آرام کنیم؟ تمام بچه ها گریه می کنند. و زمانیکه به سن دو هفتگی می رسند عادت می کنند بعد از ظهر ها گریه و زاری را شروع کنند و تقریبا تا دو ساعت به طور مکرر به این کار ادامه دهند. اگر کودک شما شروع کرد به گریه کردن چه کاری باید انجام دهید؟ یک یا چند مورد از تکنیک های زیر را آزمایش کنید تا آرامش مجددا به فرزندتان باز گردد. در حین تلاش خود باید سعی کنید متوجه شوید که کودک قصد دارد با زبان بی زبانی چه چیزی به شما بگوید. با بهره گیری از روش آزمون و خطا و کمی صبر و حوصله به راحتی کشف میکنید که کدامیک از این روش ها نسبت به سایرین برای کودک شما برتری دارند. می توانید شگردهای زیر را امتحان کنید: وضعیت های جدید کودک را به طوریکه صورتش رو به پایین است بر روی ساعد خود بگذارید. در این حالت سر کودک باید نزدیک به آرنج باشد، با انگشتان خود ران های او را بگیرید. کودک را از پشت بر روی کف دست خود بنشانید به طوریکه کمرش به سمت سینه شما باشد. دست دیگر را به دور سینه اش بیندازید و انگشتان خود را به دور بازوهایش حلقه کنید. کودک را بر روی شانه خود قرار دهید، به طوریکه شکمش بر روی شانه قرار گرفته و قدری فشرده شود. کودک را مانند حالتی که در گهواره می خوابد در دست های خود قرار دهید و او را متناوبا از خود دور کرده و مجددا نزدیک کنید. حرکات موزون کودکان از طریق حرکاتی که 60 بار در دقیقه تکرار شوند، می توانند به بالاترین میزان آرامش خود دست پیدا می کنند. در حالیکه او را در آغوش گرفتید، آهسته به اطراف گام بردارید. با خم کردن زانوها به طور عمودی حرکت کنید. در حالیکه ایستاده اید خودتان را به سمت چپ و راست یا جلو و عقب، تاب دهید. بر روی یک صندلی راحتی بنشینید و عقب و جلو بروید. گرما کودک را با یک پتوی گرم قنداق کنید. کودک را به خود نزدیک کنید تا گرمای بدنتان را احساس کند. پیش از اینکه کودک را در محل خوابش بگذارید، یک پد گرم کننده در آن قرار دهید تا جای خواب گرم شود. سپس پد را برداشته و گرما را چک کنید. می توانید یک شیشیه آب گرم را داخل دامن خود بگذارید و کودک را از شکم بر روی آن بخوابانید. صداهای آرام بخش کلمات آرام بخش را با صدای پایین و ملایم تکرار کنید. موسیقی هایی که خودتان از شنیدن آنها لذت می برید را زیر لب زمزمه کنید. یک نوار از صدای ماشین لباسشویی، ظرفشویی، و یا جارو برقی تهیه کنید تا کودک مرتبا صدای خش خش های مکرر را بشنود. یک فن سقفی در اتاق کودک نیز می تواند کار مشابه را انجام دهید. همچنین صدای خش خش میان موج های مختلف رادیو نیز نتیجه بخش خواهد بود. موسیقی کلاسیک جدید و یا راک ملایم و جاز پخش کنید. لطفا آهنگ های متال نگذارید! خواهش می کنم! این کار کودک را عصبی می کند. نوازش کردن به آرامی پشت کودک را از گردن تا باسن ماساژ دهید. پشت کودک را نوازش کنید یا بمالید. کودک را در یک اتاق گرم بر روی یک سطح محکم قرار دهید و شکشمش را در جهت عقربه های ساعت مالش دهید. اگر علت ناراحتی کودک از بادی که در شکمش جمع شده، ایجاد شده باشد؛ از این طریق می تواند آنرا تخلیه کند. زانوهایش را به طرف شکم ببرید تا گاز موجود راحت تر بیرون بیاید. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
با كودك چگونه از مرگ صحبت مى كنيد؟
با كودك چگونه از مرگ صحبت مى كنيد؟

توضيح مرگ به كودكان يكى از سخت ترين كارها براى اولياست، بخصوص هنگامى كه خود آنها با غم مرگ عزيزى دست به گريبان هستند. اما مرگ يك بخش غير قابل انكار از زندگى است و چه بخواهيم و چه نخواهيم، از خيلى خردسالى، كودكان نسبت به آن كنجكاو مى شوند و به فهميدن و پرسيدن درباره روشهايى كه احساس غم مربوط به آن را به طور طبيعىنشان بدهد، علاقه مند هستند، روشهايى كه بزرگترها عزادارى مى نامند. شايد باعث تعجب باشد كه بدانيد حتى كودكان ۲ ساله از مرگ آگاه هستند. كودكان در قصه هايشان يا برنامه هاى تلويزيون از مرگ مى شنوند، يا در اطراف خود حيوانات خانگى يا خيابانى مرده را مى بينند. على رغم اين موارد، هيچ كدام از كودكان مفهوم مرگ را نمى دانند. آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گيرند.آنها تصور مى كنند كه اجساد هنوز مى خورند و مى خوابند و كارهاى هميشگى خود را انجام مى دهند، فقط با اين فرق كه اين كارها را يا در آسمانها و يا در زير خاك انجام مى دهند. حتى وقتى يكى از اوليا يا خواهران و برادران كودك درگذشته است، او نمى تواند اين اتفاق را براى آنها در نظر بگيرد. كودكان به روشهاى مختلف نسبت به مرگ واكنش نشان مى دهند: اصلاً تعجب نكنيد اگر كودك ۲ ساله اى در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت كند يا كودك ۵ ساله اى نخواهد به مهد كودك هميشگى اش برود، چرا كه كودك در جست و جوى علت پريشانى و غمگينى بزرگترها است و مى خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغيير كرده است. او با خودش فكر مى كند چرا به ناگهان جهان اطرافش اين همه نگران كننده شده است. از سوى ديگر، ممكن است كودكى هم باشد كه اصلاً واكنشى به مرگ نشان ندهد يا گاه گاهى در بين شادى و خوشحالى هاى كودكانه اش به ياد آن بيفتد كه اين هم كاملاً طبيعى است و دليل سنگدلى كودك نيست! اصولاً كودكان اين مفهوم را كم كم و به آهستگى درك مى كنند و نبايد انتظار داشت كه همه موضوع را در يك لحظه يا يك روز بفهمند و حتى بسيارى از آنها تا وقتى كه كاملاً احساس امنيت نكنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمى دهند، يعنى فرايندى كه ممكن است ماهها تا سالها به طول بينجامد، بخصوص اگر مرگ عزيزى را شاهد بوده باشند.بعضى از كودكان رفتارهايى انجام مى دهند كه به نظر عجيب مى رسد. مثل بازيهاى تشييع جنازه يا اداى مردن كسى را درآوردن. اين هم امرى طبيعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غير معقول باشد. بنابراين، اين روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نبايد از كودك گرفت. احساسات خود را در مورد مرگ توضيح بدهيد . سوگوارى يك قسمت بسيار مهم براى التيام غم مرگ عزيزان است و اين هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است كودك را نبايد با سوگوارى شديد، وحشت زده كرد، ولى از طرفى هم نبايد مسأله را بى اهميت جلوه داد. به كودك بايد توضيح داد كه بزرگترها هم نياز به گريه كردن دارند و اينكه ما به خاطر از دست دادن كسى ناراحت هستيم. در غير اين صورت، كودك كنجكاوانه تغييرات خلقى شما را درك مى كند و بخصوص وقتى حس كند مسأله اى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى كردن آن داريد، نگران تر مى شود. به سؤالات كودك پاسخ دهيد. كنجكاوى كودكان درباره مرگ يك امر عادى است و نبايد از سؤالات آنها فرار كرد، بلكه بهتر است از فرصت پيش آمده استفاده كرده و به كودك كمك كنيم تا بتواند با مسأله از دست دادن ديگران روبرو بشود. جوابهاى آسان و كوتاه عرضه كنيد. كودكان قدرت درك اطلاعات پيچيده و سنگين را ندارند. بنابراين سعى كنيد براى توضيح مرگ وارد جزئيات و بحثهاى پيچيده آن نشويد. آنچه براى كودكان بخصوص زير ۵ سال درك بهترى دارد، توضيح مرگ به عنوان توقف تمام كارهاى جسمانى است. مثلاً به او گفته شود مردن اين گربه يعنى اينكه او ديگر راه نمى رود يا غذا نمى خورد و چيزى را نمى بيند و هيچ دردى را احساس نمى كند و جسم آن ديگر كار نمى كند. كودكان نياز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند. ممكن است بپرسند كه «من كى مى ميرم؟» كه در جواب بهتر است گفته شود «هيچ كس نمى داند كه كى كسى مى ميرد، ولى بيشتر ما زمان خيلى خيلى زيادى زندگى مى كنيم. من مطمئنم كه تو تا وقتى كه خيلى پير بشوى، زندگى مى كنى.» يا ممكن است كودك بپرسد: «مامان، تو كى مى ميرى؟» اين سؤال معمولاً براى اوليا خيلى تكان دهنده است. عملاً منظور كودك از اين نوع سؤال اين است كه آيا تو از من مراقبت مى كنى و يا چه كسى بعد از اين از من مراقبت مى كند، بنابراين بهتر است به كودك گفته شود «مامان قوى و سالم است و خيلى خيلى وقت زيادى، پيش تو خواهد ماند.» حتى به كودكان زير ۵ سال توصيه مى شود اوليا بگويند «مامان نمى ميرد»، «بابا نمى ميرد». بنابراين اگر اينگونه جواب بدهيم كه «فرزند عزيزم همه ما يك روزى مى ميريم» براى كودك مانند اين است كه بگوييم ما همين امروز مى ميريم. واژه هاى مسأله ساز در بخش نخست مقاله، به چگونگى نگاه كودكان به مقوله مرگ و اينكه آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گيرند، اشاره شد. و همچنين نكته هايى براى ايجاد ارتباط مناسب با كودكان مطرح شد. در بخش پايانى ، ساير نكات مهم در اين زمينه مورد بررسى قرار مى گيرد. از عبارت هايى كه به يك امرخوب اشاره مى كند، پرهيزكنيد. عبارت هاى معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «درآرامش استراحت كردن» يا «خواب ابدى» يا «رفتن به يك جاى دور» براى خردسالان بسيارگيج كننده است. پس نگوييد كه «پدربزرگ خوابيده است» يا «به يك جاى دوررفته است». كودك ممكن است با اين توضيحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و فكركند كه او هم ممكن است بخوابد و ديگر برنگردد، يا اگر شما به خريد و كار برويد، فكركند كه شما هم برنمى گرديد. مرگ را هرچه قابل لمس تر براى او توضيح بدهيد مثلاً بگوييد: «پدربزرگ خيلى خيلى پيرشده بود و بدن اش قادر به كاركردن نبود» اگر پدربزرگ قبل از مرگ مريض بوده اطمينان حاصل كنيد كه كودك بفهمد مريض شدن مثل سرماخوردن معنى مردن نمى دهد. به او توضيح بدهيد كه اين مريضى ها نمى تواند كسى را بكشد. درمورد كاربرد واژه هاى خداوند و بهشت با احتياط كامل رفتاركنيد. دقت كنيد اين مفاهيم را براى يك كودك ۵ساله يا حتى كوچكتر به كار مى بريد و هدف شما اين است كه او را آرام كنيد. پس مراقب باشيد او را بيشتر گيج و مضطرب نكنيد. براى مثال اگر بگوييد «مادربزرگ الآن خيلى خوشحال است چون توى بهشت است» كودك فكرمى كند «چطور مادربزرگ واقعاً خوشحال است اگر همه كسانى كه دور و برمن هستند، اين همه ناراحتند؟!» يا مثلاً بگوييد كه «عمو آنقدر خوب بود كه خداوند او را پيش خودش برد.» كودك فكرمى كند اگر خدا عمو را پيش خودش برده چون خوب بوده پس ممكن است مامان، من يا هركس خوب ديگرى را نيز پيش خودش ببرد!!» يا «اگر من هم خيلى خوب باشم مى توانم برم پيش خداوند و بابابزرگ را ببينم» يا اينكه «سعى كنم كه بچه بدى باشم تا بتوانم بيشتر پيش بابا و مامان بمانم!» بنابراين عبارتى به كار ببريد كه او را نگران تر نسازد. مثلاً بگوييد: «ما خيلى ناراحتيم كه بابابزرگ ديگر پيش ما نيست و ما خيلى دلتنگ او مى شويم ولى اين خوب است كه بدانى او الآن پيش خداوند است.» منتظر واكنش هاى مختلفى ازسوى كودك باشيد. كودكان علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه يا خشم نيز پيدامى كنند. بخصوص اگر متوفى يك فرد نزديك خانواده باشد. مثلاً كودك ممكن است فكركند خواهرش به خاطر حسادت هاى او مرده است يا چون او خواهرش را كتك مى زده و اذيت مى كرده، مرده است و از اين احساس به احساس گناه شديد برسد. گاهى ممكن است كودك نسبت به متوفى خشمگين بشود كه چرا او را ترك كرده و رفته، يا حتى نسبت به شما، پزشكان و پرستاران احساس خشم كند. ازسوى ديگر كودك ممكن است با بروز رفتارى كاملاً بى تفاوت شما را متعجب كند مثلاً بگويد«حالا كه بابا پيش ما نيست، من راحت تر مى توانم بازى كنم!» از اينگونه عبارات تعجب نكنيد و آنها را به حساب ناتوانى كودك از درك مفهوم پيچيده مرگ بگذاريد. كودكان نمى توانند آنطور كه بزرگترها معنى و اثر مرگ را درك مى كنند، اين موضوع را درك كنند، بنابراين چنين كودكانى سنگدل و بى احساس نيستند. انتظار تكرار سؤالات كودك را داشته باشيد. سؤالات تكرارى درمورد مرگ و توضيح علائم غم و ناراحتى براى كودك ممكن است مدت ها به طور بينجامد. حتى با بزرگترشدن وى و رشد مهارت هاى شناختى او، سؤالات تازه ترى مطرح مى شود. نگران نباشيد كه توضيحات شما ناقص بوده، چرا كه سؤالات تكرارى كودكان يك امر طبيعى است. تنها كارى كه بايد بكنيد اين است كه با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ دهيد. به كودك كمك كنيد خاطرات خوب فرد فوت شده را به ياد بياورد . صحبت از شيرينى با او بودن و اجازه تعريف از گذشته دادن به كودك خيلى آرامش مى دهد. كودكان به روش هاى قابل لمس براى سوگوارى نيازمند هستند، بنابراين به جاى شركت درمراسم تدفين، كودك زير۵سال مى تواند در خانه شمع روشن كند يا يك آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصوير او را بكشد يا در مراسم ديگر سوگوارى شركت داده شود. دادن يك وسيله از فرد فوت شده به كودك، براى ايجاد احساس آرامش در او بسيار مؤثر است؛ مثلاً مى توان يك گردنبند از مادربزرگ را دراتاقش گذاشت. گاهى اوقات مادر به علت سقط جنين بيمار، دچار سوگ مى شو د. دراين موارد كودك نيز نگران مادر مى شود حتى بدون اينكه بداند حاملگى و تولد چه معنى مى دهد. او ممكن است احساس گناه كند و يا به سوگ ازدست رفتن نقش خواهر يا برادر بزرگترشدن خودش بنشيند كه شما ازقبل به او وعده داده بوديد. دراين مواقع، كودك احتياج دارد مطمئن بشود اينگونه مرگ و مير خيلى نادر است، بخصوص اگر شما قصد باردارى ديگرى داريد. به كودك بايد توضيح داد «بچه فوت شده به اندازه كافى بزرگ نشده بود كه بتواند به دنيا بيايد و بيرون شكم مامان زندگى كند». به كودك خود اجازه بدهيد با كشيدن يك نقاشى يا درست كردن يك كاردستى دراين باره سوگوارى خود را نشان بدهد. درمواقعى كه از تلويزيون يك حادثه را مشاهده مى كنيد، كودك شما اضطراب و نگرانى شما را درك مى كند. بنابراين به او بگوييد «از اينكه مردم ناراحت شده اند و با سختى روبه رو هستند من هم ناراحت هستم. ولى دركنار تو، كودكم، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم كرد.» سعى كنيد كه كودك هرچه زودتر به زندگى هميشگى و روزمره اش برگردد، فعاليت ها و برنامه هاى هميشگى به كودك كمك مى كند كه زودتر احساس امنيت و آرامش كند. در شرايط دشوارى كه خود شما ازيك غم بزرگ دررنج هستيد، انتظار رفتاركامل و بدون اشكال ازخود نداشته باشيد. دراين مواقع، ممكن است شما جلوى كودك گريه كنيد يا جواب سؤالات او را در وهله اول نداشته باشيد كه اينها همه طبيعى است. بنابراين از دوستان و اقوام كمك بخواهيد و به ياد داشته باشيد هرچه شما به خودتان بيشتر كمك كنيد تا با مسأله سوگ كنار بياييد، به كودكتان نيز بيشتر مى توانيد يارى برسانيد گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
ماساژ،راهی برای شناخت احساسات كودك
ماساژ،راهی برای شناخت احساسات كودك

ماساژ كودك، یكی از زیباترین راه‌های شناخت احساسات و ایجاد آرامش خاطر كودكان است. ۱۰ دقیقه ماساژ ۲‌تا‌۳ بار در هفته می‌تواند به ارتباط بین كودك و مادر و در جلوگیری از بیماری‌ها موثر باشد. دكتر مامك شریعت، متخصص بهداشت مادر و كودك و معاون پژوهشی مركز تحقیقات مادر، جنین و نوزاد در گفتگو دراین‌باره می‌گوید: ماساژ كودكان از بدو تولد تا پایان شیرخوارگی در رشد عاطفی و روانی، تكامل اجتماعی و هوشی كودك تاثیر بسزایی دارد. به گفته این متخصص، مهم‌ترین اصل در ماساژ كودك، رضایت كامل مادر یا فرد ماساژدهنده از عملی است كه انجام می‌دهد؛ چراكه بایستی در او به حد كافی اعتماد ایجاد شده و باور داشته باشد كه ماساژ، تاثیرات مثبت فراوانی دارد یا حداقل هیچ‌گونه ضرری برای كودك ندارد. پیش از این تصور بر این بود كه ماساژ بیشترین تماس و تحریك پوستی را برای كودك ایجاد می‌كند و تنها برای نوزادان نارس، بسیار كم‌وزن یا نوزادان مبتلا به اختلالات تكامل مفید است، ولی امروزه مشخص شده است كه ماساژ در یك كودك كاملا سالم و بدون مشكل می‌تواند در افزایش سرعت رشد و تكامل عصبی بخصوص تكامل بهینه در تعاملات اجتماعی و هوشیاری كودك موثر باشد. دكتر شریعت با اشاره به این كه هنگام ماساژ، نوزاد یا شیرخوار باید سرحال و خوشحال باشد، می‌افزاید: كودك هنگام ماساژ باید سیر بوده و احساس گرسنگی نكند و مادر از تمیز بودن پوشك وی مطمئن باشد و خود با سرحالی و رضایت كامل، كودك را ماساژ دهد. ● مراحل ماساژ این پزشك متخصص اظهار می‌كند: در مراحل اولیه ماساژ ، مادر باید دست‌های خود را شسته و آنها را به روغن بچه یا روغن زیتون آغشته كند و ماساژ را شروع كند و از آنجا كه در این عمل باید دست‌ها به روی بدن برهنه نوزاد حركت كند، لذا دمای محیط نیز باید گرمای مطلوب و مناسبی داشته باشد. به گفته وی، بهتر است ماساژ را از سر و صورت شروع و از خط وسط به سمت خارج پیشانی، گونه‌ها، زیر چانه و بالای لب حركت و به آرامی گونه‌ها را نوازش كرد. به گفته معاون پژوهشی مركز تحقیقات مادر، جنین و نوزاد، بهتر است در مرحله بعد تنه را از بالا به پایین یا برعكس با انگشتان دست ماساژ داد (ابتدا جلو، شكم و سینه و سپس پشت)‌. وی اذعان می‌كند: ماساژ دست‌ها و پاهای كودك باید از بالا به پایین به صورت حركات دورانی و چرخشی باشد و با انگشتان خود، كف دست و پای كودك را دورانی ماساژ داد و یك‌به‌یك انگشتان دست و پای نوزاد را تحریك كرد. طبق تحقیقات صورت گرفته بهتر است پس از عملیات ماساژ حركات آرام نرمشی و ورزشی دست‌ها و پاها را انجام داد و این اعمال از ۵ تا ۱۰‌دقیقه به طول می‌انجامد و روزی ۲ الی ۳ مرتبه تكرار شود. دكتر شریعت با بیان این كه اگر كودك از دل درد یا كولیك رنج می‌برد حركات ماساژ دورانی دور ناف و پشت (كمر)‌ و جمع شدن پاها داخل شكم، می‌تواند در آرامش كودك موثر باشد، می‌افزاید: دانستن این نكته مهم است كه برقراری ارتباط عاطفی در بشر از دو طریق محاوره و تحریك پوستی صورت می‌گیرد كه در دوران نوزادی و شیرخوارگی بیشتر این امر با تحریك پوست امكان‌پذیر است. ● ماساژ و ارتباط با كودك مطالعات نشان می‌دهد ارتباط غیركلامی همچون ماساژ كودك می‌تواند رابطه متقابلی بین مادر و كودك ایجاد كند تا حدی كه در آینده نیز این ارتباط باعث صمیمیت هرچه بیشتر طرفین می‌شود، ولی آنچه كه بهتر است قبل از ماساژ انجام داد، این است كه مالیدن روغن به بدن كودك، بدن او را لغزنده می‌كند پس باید هنگام بلند كردن كودك مراقب بود تا لیز نخورد و اگر احتمال می‌دهید كه كودك نسبت به دانه‌های روغن یا فرآورده‌های آن حساسیت داشته باشد، از روغن‌هایی استفاده كنید كه عاری از هرگونه تركیبات مصنوعی است و اگر كودك تب دارد و علامت تب او را نمی‌دانید، از ماساژ دادن او خودداری كنید. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
آیا کودک شما در آموختن ریاضی مشکل دارد؟
آیا کودک شما در آموختن ریاضی مشکل دارد؟

بسياري از اوليا براي كمك به كودك خود در آموختن رياضيات ، سعي ميكنند به روشهاي گوناگون متوصل شوند تا مفاهيم پيچيده ي رياضي را به او بياموزند . براي اينكه كودك بهترين كمك را دريافت كند ، بايد هدف را ايجاد اشتياق هرچه بيشتر در نظر گرفت و سعي كرد تا آنجا كه ممكن است فشار را كاهش داد . انگيزه ي يادگيري را با نشان دادن كاربرد گسترده رياضي در زندگي روزمره و اينكه خود اوليا احساس منفي خود را از رياضي به كودك القا نكنند ، مي توان قوي تر ساخت . سعي كنيد احساس شخصي شما نسبت به رياضي ، شناخت كودك را از دنياي اعداد و محاسبات تحت تاثير قرار ندهد. زمان روش هاي آزار دهنده اي براي آموزش مفاهيم رياضي سپري شده و نگاه جديد سعي در هر چه بيشتر كاربردي تر ساختن اين آموزش دارد تا آموخته هاي كودكان با جهان واقعيت سازگارتر باشد . با كاربرد روزمره رياضي در زندگي ، كودك به اهميت اين مهارت پي خواهد برد. مثلا به هنگام پرداخت صورت حساب خريد يا اندازه گيري متراژ منزل يا محاسبه وزن مواد غذايي در آشپزي ، مي توان كودك را به كمك طلبيد . با توضيح شغل هاي مختلف مثل مهندسان ، دارو سازان و ستاره شناسان ، ديد گاه او به كاربرد رياضي گسترده تر خواهد شد . با صداي بلند حساب كردن در منزل يا فروشگاه ، كه روند محاسبه را به كودك نشان مي دهد نيز روش موثري است . مثلا ، وقتي كودك از شما تقاضاي شيريني مي كند با گفتن اينكه " خوب ، اگر از اين پنج شيريني يكي را تو بخوري و يكي هم خواهرت بخورد براي من و پدرت چند تا باقي مي ماند؟ " از او بخواهيد كه او هم با صداي بلند حسابش را به شما بگويد . مهمتر از جواب درست يا نادرست او ، روالي است كه او براي رسيدن به جواب استفاده مي كند . بسته به علاقه كودك و البته نظر معلم او ، گاهي و نه هميشه ، ماشين حساب و نرم افزار هاي رايانه اي براي ايجاد هيجان نسبت به مفاهيم رياضي و محاسبات مفيد خواهد بود . يك ساعت عقربه اي براي كودك تهيه كنيد . گاهي از او سئوالاتي در مورد زمان بپرسيد . مثلا : " اگر برادرت ساعت 4 بيايد ، چند دقيقه ي ديگر بايد منتظر باشيم ؟" از كودك بخواهيد وزن اشيا ، لوازم منزل ، كتاب و ... را حدس بزند . خود شما هم حدس بزنيد و بعد با ترازو تعيين كنيد كه كدام يك نزديكتر حدس زده است . يك روش ديگر جمع زدن اندازه ي قد يا وزن اعضاي خانواده است تا معلوم شود در مجموع قد يا وزن خانواده شما چقدر است .اين روش براي تمرين جمع اعداد سه يا دو رقمي مناسب است . بازي هاي خريد و فروش با مقدار هاي مختلف پول كودك را با مفهو م پول و محاسبه آن آشنا مي كند . بازي هايي مثل مونو پولي ،هنوز براي بسياري از اوليا و كودكان جالب است . يك بازي ديگر هم پيشنهاد مي شود: با كمك يك تاس اعداد ، اعضاي خانواده عددي را بين يك وشش بدست مي آورند و برابر آن سكه معيني -مثلا يك توماني - دريافت مي كنند ، وقتي مجموع سكه ها به رقمي قابل تعويض رسيد ، آنرا با اسكناس يا سكه ي پر ارزش تر ، معاوضه مي كنند . وقتي بودجه فرضي تمام شد ، كسي كه بيشترين ميزان پول را بدست آورده است ، برنده مي شود . در مثالي ديگر، مي توان كودك را با بودجه اي معين براي خريد لوازم يك وعده غذا به حساب دعوت كرد و ديد كه چطور بودجه بندي را مي آموزد و آيا حدس هاي او قابل انجام است؟ و اگر چنين بود بر همان اساس خريد انجام بشود . يك روش براي آشنايي وي با مفهوم حجم ، وزن و نسبت اين است كه با كمك ظروف اندازه گيري از او بخواهيد مقادير برنج ، حبوبات يا مايعات را براي تهيه ي غذا پيمانه كند . گاهي اوليا نگران توان يادگيري فرزندشان هستند . در اين شرايط ، معلمان بهترين داوري را عرضه مي كنند زيرا امكان مقايسه كودك را در كنار همكلاسان ديگر و شرايط مختلف مدرسه دارند . علائمي مانند مشكل در ياد آوري ارقام ، اشتباه نوشتن اعداد مثلا 7 با 8 يا 3 با 2 ، كلافه شدن و بيقراري هنگام كار با ارقام ، ناتواني در دنبال كردن دستور العمل هاي ساده رياضي ، ناتواني در درك مفاهيم ذهني مثل بزرگتر و كوچكتر يا قبل و بعد يا كم سن تر و مسن تر و اضطراب بالا در مورد تكاليف رياضي كه اگر همه يا اغلب شان در يك كودك ديده شود بايد با معلم كودك صحبت نمود . چون قبل از آنكه تشخيص اختلال يادگيري مطرح شود بايد اين احتمال كه شايد كودك تحت فشار زياد تر از حد توان است يا نيازمند تمرين هايي مانند آنچه در بالا ذكر شد است ، رد شود . سرانجام ممكن است اوليا و معلم ، به اين نتيجه برسند كه كمك روانپزشكي براي كودك لازم است . گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
آيا تخيل جرم است؟
آيا تخيل جرم است؟

بدون شک والدين نقش مهمي را در کنترل و هدايت تخيل و ظهور خلاقيت در کودکان مي توانند داشته باشند.اگر والدين کودک فرصت لازم را براي سوال کردن، کنجکاوي و کشف محيط به کودکان بدهند. به طور قطع زمينه رشد و بروز خلاقيت براي کودک را فراهم ساخته اند. اگر والدين با تشويق و تاييد رفتار کودک و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارک وسايل و لوازم بازي هاي دلخواه کودک که مجموعاً مي تواند بسيار ساده باشد قدرت تخيل و خلاقيت او را تقويت کنند، در واقع نقش بسيار مهمي را در شکوفايي خلاقيت آنان ايفا نموده اند. کودکان خلاق براي بروز و تقويت خلاقيت خود نيازمند آرامش رواني، اطمينان خاطر و اعتماد به نفس قوي مي باشند و هرگز نبايد والدين اينگونه از کودکان، آنان را به خاطر خيال پردازي سرزنش نمايند و در واقع خلاقيت آنان را محدود سازند. والدين به جهت رشد و بروز خلاقيت کودکان شان بايد فرصت لازم براي رشد و خلاقيت بالقوه را فراهم سازند و در نيل به اين هدف بايد به تخيل کودکان و حساس بودن نسبت به آن اهميت قايل شوند. تخيل کودکان در رشد و توسعه تکنولوژي نو نقش بسيار مهمي را مي تواند ايفا نمايد. آنچه که تفکر کودکان و نوجوانان را خلاق مي سازد قدرت تخيل، رهايي از جمود فکري و فراهم بودن محرک هاي حسي و ارايه اطلاعات جديد به آنها است. اگر تخيل کودکان و آگاهي با هم توام شوند زمينه خلاقيت نوآوري به معناي دقيق آن فراهم شده است. البته به شرط آنکه بتوانيم تخيل کودکان را شکل داده و آن را پرورش بدهيم. خلاقيت در کودکان ترکيبي است از قدرت ابتکار، انعطاف پذيري و حساسيت در مورد تفکرات معقول. هميشه و در تمام موارد شاهد اين موضوع بوده ايم که کودکان خلاق همواره فکر نو و متفاوت از ساير کودکان دارند، کودکان خلاق يک فرآيند ذهني را انجام مي دهند که يک اثر جديد يا ايده نو و متفاوت را توليد مي نمايند. کودکان خلاق معمولاً داراي ويژگي هاي زيادي مي باشند که بارزترين و شاخص ترين آنها مي تواند به اين گونه باشد: از قدرت تخيل فوق العاده برخوردارند. داراي ابتکار در کار و تفکر منطقي مي باشند. خود انضباطي خاص و بازيگوشي و شوخ طبعي در آنها مشهود است. اعتماد به نفس بالا و کنجکاوي زياد مقهور عمل نمودن کار آنان است. در موقعيت هاي اجتماعي بسيار محجوب مي باشند. آنچه که تفکر کودکان و نوجوانان را خلاق مي سازد قدرت تخيل، رهايي از جمود فکري و فراهم بودن محرک هاي حسي و ارايه اطلاعات جديد به آنها است. اغلب والدين به دليل عدم شناخت کافي از اهميت و حساسيت پديده تخيل و رشد خلاقيت در کودکان و در نتيجه وجود بازخوردهاي ابهام آميز نسبت به اشکال مختلف تخيل و خلاقيت و فقدان برنامه هاي تربيتي جامع براي پرورش استعدادهاي کودکان، زمينه مطلوب پرورش خلاقيت را فراهم نمي نمايند. کودکان خلاق مي بايست در نظام آموزشي و تربيتي ما از حداکثر امکانات و تسهيلات در جهت شکوفايي خود استفاده و بهره ببرند و سرمايه گذاري براي اين کودکان يک ضرورت حياتي در رشد و خودکفايي همه جانبه جامعه قلمداد مي گردد. پيشرفت کودکان خلاق نسبت به نظرات و ايده ها و افکارشان مستلزم حمايت و پشتيباني تمام آحاد و مراکز مي باشد. بالا رفتن دانش و آگاهي والدين نسبت به شناسايي کودکان خلاق خود و پرورش خلاقيت آنان عامل موثري در انجام هرچه بيشتر تحقيقات و ايجاد تسهيلات گسترده در زمينه هاي مختلف علمي و فني براي کودکان مي باشد. اگر بگذاريم کودکان بياموزند و مهارت زندگي را بيابند، مسيري را که طراحي نموده اند براي ما ترسيم مي نمايند، اما متفاوت از شيوه اي که تکرار رفتار والدين شان باشد. تنها در اين صورت است که جامعه قادر خواهد بود از ثروت واقعي خود يعني افراد مستعد، هوشمند، مبتکر و خلاق در خدمت به خلق و ساختن جامعه اي برتر حداکثر بهره را ببرد و از هرز رفتن اين نعمت و خلاقيت در آنان جلوگيري نمايد. البته بايد همواره اين نکته را در نظر داشت که کودک خلاق نخست يک کودک است با نيازهاي کودکانه که بايد الزاماً مراحل رشد خود را مطابق ساير همسالان خود گذرانده و دوران کودکي را تحت شرايط و مقتضيات معين از جلوه هاي مشخص نمودارهاي رشد سپري نمايد. هرگز نبايد والدين به واسطه داشتن کودکي خلاق و صاحب انديشه هاي نو، او را تحت فشار آموزش هاي گوناگون قرار دهند و وادار به حضور در کلاس هاي متعدد آموزشي نمايند؛ آزمايشگاه کودکان، محيط اطراف و جامعه او مي باشد. اگر فرصت مشاهده کردن با لمس کردن، شنيدن، چشيدن و بوييدن را به کودکان بدهيد، با استفاده از حواس خدادادي اش او دوباره نگريستن به اطراف و آموختن از محيط را تجربه خواهد نمود و محصول آن را به شيوه اي نو و پديده اي جديد توليد خواهد کرد. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
معني دعواي پدر و مادرها چيست ؟
معني دعواي پدر و مادرها چيست ؟

پدر و مادرها برای چه موضوعی دعوا می کنند؟ اينكه پدر و مادر ها ، گاهي اوقات با هم مخا لفت و گاهي هم بحث مي كنند ، يك مساله عادي است . آنها است راجع به پول ، كار هاي خانه يا اينكه وقت شان را چطور با هم بگذرانند، مخالفت كنند . گاهي درباره ي مسائل مهم كه مربوط به خانواده است و البته خيلي وقت ها هم به خاطر مسائل كم اهميت مثل اينكه شام چي باشد يا كي به خريد برود ، ممكن است مخالفتي پيش بيايد . كساني كه مدت زيادي با هم زندگي مي كنند به طور طبيعي ، گاهي با هم مخالفت يا بحث مي كنند . بعضي وقت ها آنها با هم مخالفت مي كنند ولي با آرامش با هم حرف مي زنند و هر دو به هم شانس شنيدن و گفتن را مي دهند. گاهي هم مخالفت شان را با دعوا و داد زدن به هم نشان مي دهند . بيشتر بچه ها از اين مي دهند. گاهي هم مخالفت شان را با دعوي و داد زدن به هم نشان مي دهند . بيشتر بچه ها از اين دعوا ها خيلي نگران مي شوند . صدا هاي بلند و كلمات نا مهربان اوليا باعث مي شود كه آنها احساس ترس يا غمگيني پيدا كنند . حتي وقتي كه اوليا با هم قهر مي كنند و اصلا حرف نمي زنند هم ، مي تواند براي بچه ها آزار دهنده باشد . گاهي بچه ها فكر مي كنند كه در دعواي اوليا مقصر هستند ، مثلا وقت هايي كه به خاطر موضوعي كه به بچه ها مربوط ميشود. در اين موقع احساس گناه و تقصير در بچه ها ايجاد مي شود . اما اين مهم است كه بچه ها بدانند كه در رفتار هاي اوليا شان هيچ وقت مقصر نيستند . معني دعوا اوليا چيست ؟ بيشتر وقت ها، بچه ها به اين فكر مي كنند كه منظور پدر و مادر شان از دعوي چيست ؟ ممكن است با خودشان فكر كنند كه اولياي آنها همديگر را دوست ندارند و حتي ممكن است كه فكر كنند كه معني دعوي آنها اين است كه مي خواهند همديگر را طلاق بدهند . اما دعوي پدر و مادر ها معمولا اين معاني را ندارد . اين مهم است كه بچه ها بدانند كه بزرگتر ها هم گاهي درست مثل خود بچه ها ، با هم دعوي مي كنند و در موقع دعوي ممكن است كه حرف هايي زده شود كه واقعا" منظور آنها نباشد . بعضي روز ها بزرگتر ها خسته و كم حوصله مي شوند و شايد از دست كسي عصباني باشند ، اين وقت ها ممكن است در خانه بحث و دلخوري و يا شايد دعوي پيش بيايد . احساس بچه ها در موقع دعوا پدر و مادر ها چيست؟ شنيدن صداي بلند يا كلمات نا مهربان از اوليا ، معمولا بچه ها را غمگين مي كند . ديدن ناراحتي و غمگيني اوليا و اينكه نمي توانند عصبانيت خودشان را كنترل كنند ، باعث مي شود بچه ها بترسند يا احساس تنهايي كنند . موقع دعوي ، بچه ها ممكن است بيشتر نگران يكي از اوليا باشند كه بيشتر غمگين شده يا حتي بيشتر سرش فرياد كشيده شده است . يا ممكن است يكي از اوليا ،آنقدر خشمگين شده باشد كه احساس خطر پيش بيايد . گاهي هم اولياي عصباني با فرزندشان هم ، عصباني ميشوند . بعضي اوقات ، بچه ها از دعوي بزرگتر ها دل درد مي گيرند يا گريه مي كنند . يا خوابشان نمي برد يا مدرسه رفتن برايشان سخت مي شود . يكي از كار هاي مهم اين است كه اين احساس را با خود اوليا در ميا ن بگذارند تا آنها به كمك بچه ها بيايند . شايد بزرگتر ها اصلا حواسشان نباشد كه بچه ها ترسيده اند و يا به آنها علت بحث را توضيح بدهند و احساس منفي بچه ها را بر طرف كنند . وقتي دعوا بزرگتر ها زياد طول بكشد يا زياد تكرار بشود ، چه كار بايد كرد؟ هر چند كه گاهي پدر و مادر ها ممكن است با هم مخالفت كنند ولي اينكه سر هم داد وفرياد كنند يا حرف هاي خيلي نامهربان بگويند و خلاصه به همديگر بي احترامي كنند ، اصلا كار درستي نيست . گاهي اوقات ، دعوي بزرگتر ها ممكن است با خشونت و هل دادن يا شكستن چيزهاي مختلف يا خداي ناكرده، زدن همديگر همراه بشود ، كه اين كارها هم ،هرگز و به هيچ وجه كار هاي درستي نيست . در اين وقت ها ، اوليا احتياج دارند كه كسي به آنها بياموزد كه چطور عصبانيت شان را كنترل كنند ! شايد بچه ها با يكي از بزرگتر هايي كه به او اعتماد دارند مثل عمو ،پدر بزرگ يا معلم ، راجع به اينكه در خانه دعوي هاي زياد يا خطر ناك ، اتفاق مي افتد و اينكه ممكن است كسي آسيب ببيند ، صحبت كنند و از او بخواهند به خانواده ي آنها كمك كند . كساني هم مثل دكتر ها مي توانند به خانواده ها كمك كنند تا راه هاي بهتر زندگي كردن و مخالفت بدون خشونت و توهين را اوليا بياموزند . هرچند كه اين كار نياز به زمان و تمرين دارد ، ولي اعضاي خانواده را به زندگي آرامتري نزديك مي كند . اينكه اوليا گاهي با هم مخالفت كنند ، اشكالي ندارد؟ مخالفت ، به شرط آنكه آبرومندانه باشد ، به افراد كمك مي كند تا احساسات خود را به هم بگويند و جلوي پر شدن و منفجر شدن را مي گيرد . مهم است كه اعضاي خانواده بتوانند با هم در باره ي احساس خود گفتگو نمايند ، حتي موقع مخالفت . كا ر خوبي كه مخالفت براي آدم ها مي كند اين است كه معمولا باعث مي شو د كه يكديگر را بهتر درك كنند و احساس نزديكي بيشتري پيدا كنند . اوليا هم درست مثل بچه ها مخالفت مي كنند و بعد با هم آشتي ميكنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبي خواهند داشت . هيچ خانواده اي بدون اشكال نيست و بالاخره يك نقصي پيش مي آيد . حتي در خوشحال ترين خانه ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگتر ها گاهي با هم بحث مي كنند . معمولا ، همه اعضاي خانواده كمك مي كنند تا زندگي براي بقيه ، شيرين تر بشود . پس ، مخالفت ، قسمتي از يك زندگي است و با كمك محبت و فهميدن همديگر ، خانواده مي تواند بيشتر مشكلات را بر طرف كند . گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
اختلال كم توجهي- بيش فعالي در كودكان
اختلال كم توجهي- بيش فعالي در كودكان

اين اختلال در بر گيرنده كودكاني است كه از دستورها اطاعت نمي كنند ، از لحاظ هيجاني تحريك پذير و خشن هستند ، پيوسته از يك فعاليت به كار ديگري مي پردازند بدون اينكه هيچ يك را به سر انجام برسانند ، تمركز و توجه در كارها و يا فعاليتها و بازيها در اين كودكان پايدار نيست ، اغلب به نظر مي رسد كه حواسشان جاي ديگري است و يا گوش نمي دهند و اينطور به نظر مي رسد كه آنچه را كه گفته شده است نشنيده اند. اكثر اين كودكان بد اخلاق ، ستيزه جو ، نافرمان و پرخاشگر هستند و با كودكان ديگر ميانه خوبي ندارند و به طور كلي لجوج ، رياست طلب و بي انضباط هستند ، رفتارهاي غير قابل پيش بيني انجام مي دهند ، مرتب در حرف ديگران مي پرند ، اشيا را از ديگران مي قاپند و به چيزهايي دست مي زنند كه اجازه آن را ندارند . اين كودكان وقتي كه بزرگتر مي شوند در كارهاي گروهي مشكل دارند و در مدرسه نمي توانند يكجا آرام بگيرند به طور مكرر از جاي خود بلند مي شوند و يا از ميز آويزان مي شوند. بيش فعالي ممكن است به صورت بر قراري ، ناآرامي در جاي خود ، دويدن ، جهيدن و بالا و پايين پريدن در موقعيتهاي نامربوط ، ناتواني در ساكت ماندن و يا بيش از حد حرف زدن نيز نمود مي يابد. اين كودكان معمولا در نوباوگي علائمي از خود نشان مي دهند مانند : خواب كم و گريه زياد دارند ، به نور و صدا و حرارت و ساير تغييرات محيطي به سرعت به گونه اي غير عادي پاسخ مي دهند ، مرتب در حال جلو و عقب كردن خودشان هستند ، معمولا در آغوش مادر آرام نمي گيرند و جيغ مي زنند و لگد مي اندازند و حتي در گرفتن پستان مادر هم مشكل دارنددر اين نوع اختلال ممكن است بر اثر بالا رفتن سن كودك ، مسئله خود به خود حل شود اما اين كودكان اگر به حال خود گذاشته شوند در بزرگسالي رفتارهاي ضد اجتماعي از خود نشان مي دهند. اکثر اين كودكان از هوش بالا برخوردارند و كارهايي كه انجام مي دهند غير مترقبه و ناگهاني است و خطر را احساس نمي كنند. به طور كلي مي توان گفت الگوي پايدار اين اختلال كمبود تمركز و توجه ، بيش فعالي و پرخاشگري است ، البته بايد اين خصوصيات حداقل به مدت شش ماه در كودك ثابت باشد تا بتوانيم بگوييم كه كودك دچار اين اختلال شده است. علل ايجاد اين اختلال هنوز به طور قطعي ناشناخته است ، عوامل متعددي از قبيل وراثت ، مشكلات و مسائل در هنگام تولد ، عوامل عصب شناختي ، حساسيت غذايي و متغيرهاي محيطي مطرح شده است اما هيچ يك تاييد و يا رد نشده اند. پژوهشها حاكي از آن است كه پسران بيشتر از دختران به اين اختلال مبتلا مي شوند. در درمان اين كودكان روشهاي رفتار درماني به همراه رژيم غذايي خاص و داروهايي كه پزشك براي درمان اين اختلال تجويز مي كند بهترين نتايج را در كنترل علائم دارد. والدين چنين كودكاني بايد با مراجعه به روانپزشك و يا روانشناس با شكيبايي و ثبات قدم در اين مسير به فرزندشان كمك كنند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چگونه به کودک بیاموزیم خود را سرگرم کند
چگونه به کودک بیاموزیم خود را سرگرم کند

بچه‌ها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالي فشار رواني را تجربه مي‏كنند. برخي کودکان مجبورند با مشکلاتي چون کشمکش‌هاي خانوادگي، طلاق، تغييرات دائمي مدرسه، همسايه‌ها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههاي هم‌سال و بعضي وقت‌ها حتي با خشونت در خانواده يا جامعه‌شان دست و پنجه نرم کنند. بيشتر والدين كودكان نوپا ،آرزو مي كنند كه كودكشان بتواند تنهايي خودش را سرگرم كند. اين خواسته والدين منطقي است، چون كودك نوپا مي تواند اسباب بازي ها را بر دارد، با آن ها بازي كند، دنبال توپ بدود و كتاب ورق بزند. نوپاها آموخته اند كه مي توانند خودشان كارهايي انجام دهند و اتفاقاً اغلب هم در انجام كارها توسط خودشان پافشاري و سماجت به خرج مي دهند. با اين همه يك بچه يك ساله همچنان دوست دارد دور و بر والدينش بچرخد، ما مي توانيم به او كمك كنيم كه بياموزد چگونه خود را سرگرم كند. جين فوي، متخصص كودكان در كاروليناي شمالي مي گويد: " كودكان نوپا اصولاً نمي توانند براي مدت طولاني به تنهايي بازي كنند". طولاني ترين زماني كه مي توانيد از يك بچه يك ساله انتظار داشته باشيد به تنهايي بازي كند چيزي حدود پانزده دقيقه است، دادن چنين فرصتي به كودك كاري است كه به انجام دادنش مي ارزد، اين كار تنها به اين دليل نيست كه شما فرصت داشته باشيد شام را آماده كنيد يا اتاق را جارو و گردگيري كنيد. دكتر ا سكالار متخصص رشد در مركز مطالعات رشد و يادگيري دانشگاه كاروليناي شمالي در اين باره مي گويد:" تنها بازي كردن، تقويت كننده استقلال، اعتماد به نفس، خلاقيت، و مهارت هاي زباني است. اغلب مي بينيم كه يك كودك پانزده ماهه موقعي كه تنها بازي مي كند با خود چيزهايي زمزمه مي كند، چنين بازي هايي پايه و اساس رشد مهارت هاي زباني هستند. "دكتر اسكالار مي گويد:" قابليت بچه ها براي تنها بازي كردن به حال و وضعيت آن ها هم بستگي دارد، اگر بچه گرسنه، خسته يا مريض باشد كمتر به تنها بازي كردن رغبت خواهد داشت. علاوه براين شما از يك نوپاي كمي بزرگ تر هم نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه مدت طولاني تري تنها بازي كند. " دكتر فوي معتقد است: " ي ك كودك بيست و دوماهه كه از نظر شناختي و زباني قابليت هاي بيشتري از كودك يك ساله يا پانزده ماهه دارد تمايل روز افزوني براي كسب استقلال در خود مي بيند، بنابراين بيش از پيش دوست دارد با شكستن حد و مرزهايي كه شما وضع كرده ايد آن ها را و شما را امتحان كند و بنابراين اين نياز بيشتري به نظارت و توجه مداوم و از نزديك دارد". براي افزايش ظرفيت كودكتان در تنها بازي كردن، چهار كلمه را به خاطر بسپاريد: " علاقه،ايجاد عادت، سازماندهي، و جهت دهي". اول سعي كنيد كودكتان را به فعاليتي مشغول كنيد كه به آن واقعاً علاقه دارد، اگر از نظر شما كمي شلوغ كاري اشكالي ندارد به او اجازه دهيد اگر دوست دارد ليوان ها و قاشق ها را جابه جا كند يا لباس ها را از كشوي كمد بيرون بكشد. ژوليت كه يك پسر پانزده ماهه دارد دو كشوي پايين كابينت آشپزخانه را پر از بطري، قاشق و پيمانه هاي پلاستيكي كرده تا هنگامي كه او مشغول درست كردن شام است، پسرش با آن ها مشغول بازي شود و كاري به كار او نداشته باشد. بنابراين مي بينيم كه چه طور سرگرم كردن بچه به كار مورد علاقه اش مي تواند او را به سمت تنها بازي كردن سوق بدهد.چنان كه گفتيم دومين نكته اي كه بايد به ذهن بسپاريد "ايجاد عادت" است. وقتي كودك شما كاملاً مشغول بازي شد، به آرامي كمي دور شويد يا يك مجله به دست بگيريد. وقتي او اسباب بازي به سمت شما مي اندازد تا شما را به بازي بكشاند، به راحتي اسباب بازي را به خودش برگردانيد و جمله كوتاهي درباره بازيش بگوييد و لبخند بزنيد. طي روزها و هفته هاي بعد بتدريج و آرام آرام سعي كنيد فاصله فيزيكي و ذهني خود را از او بيشتر كنيد و بيشتر پي كار خودتان باشيد، اما هرگز كودكتان را بدون مراقبت رها نكنيد. دقت داشته باشيد در محلي كه كودك مشغول بازي است شئ يا موقعيتي وجود نداشته باشد كه امنيت و سلامت كودك را به خطر بيندازد. كودك يك ساله دركي از خطر ندارد. نكته ديگري كه در اين مورد برشمرديم " سازماندهي " فعاليت كودك بود. پر كردن اطراف كودك از اسباب بازي هاي جورواجوري كه دوست شان دارد منجر به دستپاچگي و گيج شدن او مي شود. به جاي اين كار، هر بار تنها يك اسباب بازي در اختيار او بگذاريد و به نوبت اسباب بازي ها را عوض كنيد. تري مي گويد:"من وقتي مي خواهم كتابي بخوانم يا حساب خريدهاي روزانه ام را بكنم؛ از همين روش استفاده مي كنم، كتابم را به اتاق فرزندم مي برم و آن جا اول عروسك پشمالويش را به او مي دهم، بعد از چند دقيقه توپ را و بعد از مدتي دو تا كتاب در اختيارش مي گذارم، به اين ترتيب او مرتب مشغول بازي است و با هر اسباب بازي به نوبت حسابي بازي مي كند و سرگرم مي شود، و من هم به كارم مي رسم." يك كودك يك ساله نياز به جهت دهي دارد، از اين رو وقتي احساس مي كنيد كودكتان آرام آرام علاقه اش را به بازي با يك اسباب بازي از دست مي دهد، با پرسيدن يك سؤال دوباره او را تحريك كنيد. مثلاً وقتي كودكتان مشغول بازي با بلوك هايش است، در حين اين كه مشغول كار خودتان هستيد بدون اين كه مستقيماً وارد بازي با او شويد، با او صحبت كنيد. مثلاً مي توانيد بگوييد:" عجب! تو سه تا مكعب رو روي هم گذاشتي. مي توني يكي ديگه هم بهشون اضافه كني؟"سعي كنيد برنامه تنها بازي كردن بخشي از برنامه روزانه بچه باشد. كلر لرنر، متخصص رشد كودكان در واشينگتن مي گويد:" كليد تقويت توانايي تنها بازي كردن در بچه ها اين است كه با افزايش تدريجي زمان تنها بازي كردن، او را به اين كار عادت دهيد." البته ممكن است اولين تلاش هاي شما براي وادار كردن كودك به تنها بازي كردن بيش از چند دقيقه نتيجه ندهد و كودك پس از دقايقي كوتاه داد و فرياد راه بيندازد و شما را بطلبد، در اين هنگام سعي كنيد سريع به او پاسخ ندهيد، به او فرصتي بدهيد تا خودش با مسأله كنار بيايد. يك زمان مناسب براي ايجاد عادت تنها بازي كردن، بعد از حمام يا ناهار است، اين زماني است كه كودك راضي و خشنود به نظر مي رسد. زمان هايي كه خودتان خسته هستيد براي اين كار انتخاب نكنيد. دكتر فوي مي گويد:" خستگي و تنشي كه شما در درونتان احساس مي كنيد ممكن است در رفتار كودكتان منعكس شود." در ضمن به خاطر بسپاريد كه اين فرايند هميشه با يك الگو و با يك كيفيت ثابت نخواهد بود. كودكي كه يك روز خيلي خوب خودش را به تنهايي سرگرم مي كند، روز بعد ممكن است كاملاً از اين كار امتناع كند، اما شما بايد تلاش كنيد كه فرصت هاي لازم را براي او فراهم كنيد تا تنها بازي كردن را به مرور بياموزد. پيش از اين كه شما فكرش را بكنيد خواهيد ديد كه توانسته ايد پانزده دقيقه تمام به حال خودتان باشيد و كودك كاري به شما نداشته و شادمانه خود را در دنياي بازي غرق كرده است! گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چگونه با فرزندان‌مان مذاکره کنیم؟
چگونه با فرزندان‌مان مذاکره کنیم؟

خانواده به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین ارکان جامعه‌ محسوب می‌شود و نقش پدر و مادر در تربیت اصولی و انتقال مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی سالم به فرزندان، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است زیرا فرزندان ، اولین تعامل و ارتباط خود را برای تأمین نیازهای زیستی، عاطفی و روانی، با پدر و مادر، شروع و تجربه می‌کنند و چگونگی این تعامل، می‌تواند در شکل‌گیری پایه‌های شخصیتی و موفقیت و یا شکست آنان در اجتماع تأثیر بگذارد. بنابراین،‌ ضروری‌ترین مهارتی که ما پدر و مادران باید از آن بهره‌مند شویم تا بتوانیم زمینه‌های ارتباطی سالم را برای فرزندان‌مان در زندگی اجتماعی آماده کنیم، مذاکره‌ی اصولی است چراکه اگر فرزندان‌مان روش حل مسائل و مشکل‌ها را با ما تجربه نکنند، با ورود به جامعه، برای حل مسائل و مشکلات زیستی، عاطفی و روانی خود با دیگران، دچار مشکل خواهند شد. تعریف مذاکره: مذاکره، ارتباط دوسویه‌ی زیستی، عاطفی و روانی است که بین دو یا چندنفر به‌منظور رسیدن به یک توافق و تفاهم انجام می‌شود یعنی به ازای چیزی که به دیگران می‌دهیم، چیزی دریافت می‌کنیم. به‌عبارتی دیگر، مذاکره‌ی اصولی، ابزاری اکتسابی و آموخته‌شده است که به‌وسیله‌ی آن، یک‌سری نیازهای زیستی، عاطفی و روانی خود با دیگران را به‌گونه‌ای که طرفین از آن خشنود باشند، برطرف می‌کنیم. ما همواره خواسته یا ناخواسته د‌ر مورد نیازهای زیستی، عاطفی و روانی‌ با فرزندان‌مان در حال مذاکره هستیم که گریزی از آن نیست. پس چه بخواهیم چه نخواهیم، با انبوهی از سؤال‌ها و خواسته‌ها از جانب فرزندان‌مان مواجه می‌شویم که درصورت مدیریت اصولی آن‌ها، می‌توانیم فرزندان‌مان را با روش اصولی ارضای نیازهای‌شان با دیگران آشنا کنیم. برای نمونه، وقتی ما به فرزندمان می‌گوییم: «دَرست را بخوان.» ممکن است در پاسخ بگوید: «درس‌هایم را بعد می‌خوانم.» ما نیز ممکن است در مقابل پاسخ او، یکی از سه‌روش زیر را در پیش بگیریم: 1 - سریع و بدون بررسی علت و چرایی مسأله بگوییم: «باشه.» 2- سریع و با عصبانیت بگوییم: «نه همین حالا شروع کن.» 3- از جواب سریع «نه» یا «بله» خودداری کنیم و فرزندمان را برای بررسی مسأله به مذاکره دعوت کنیم. همان‌طور که می‌دانیم در سه روش بالا، عمل مذاکره اتفاق افتاده است ولی فقط روش سوم به‌عنوان روش اصولی تلقی می‌شود چون در روش دوم، نتیجه «برنده» یا «بازنده» بوده یا به‌عبارتی، فرزندمان را تسلیم خواسته‌های خود کرده‌ایم و در روش اول، تسلیم خواسته‌های فرزندمان شده‌ایم، در حالی‌که در روش سوم، هدف، تسلیم‌شدن یا تسلیم‌کردن نبوده بلکه تلاش برای توافق بوده است. مذاکره‌ی اصولی: در این روش مذاکره، افراد و مذاکره‌کنندگان، از مسأله و موضوع مذاکره، جدا درنظر گرفته می‌شوند و به مذاکره‌کنندگان به‌عنوان انسانی نگریسته می‌شود که دارای احساسات و عواطف بوده و درعین حال، غیرقابل پیش‌بینی است. این روش معتقد است در مذاکره باید تا حد امکان به‌دنبال منافع متقابل باشیم، به‌عبارتی باید نتیجه‌ی مذاکره مبتنی بر «برنده- برنده» باشد. وقتی می‌خواهیم در مورد موضوعی با فرزندمان گفت‌وگو کنیم، نباید اجازه دهیم موقعیت و نقش‌مان به‌عنوان پدر و مادر در جریان مذاکره‌ تأثیر بگذارد و درنتیجه خواسته‌های خود را به او تحمیل کنیم بلکه او را به‌عنوان انسان مستقل و دارای حقوق مساوی درنظر بگیریم که به لحاظ نگرش و درک، متفاوت از ما می‌باشد. برای نمونه، فرض کنیم با فرزندمان توافق می‌کنیم که همیشه اتاقش را مرتب نگه‌دارد و او نیز قول می‌دهد در انجام تعهداتش کوشا باشد ولی بعد از چندروز، متوجه می‌شویم به قولش عمل نکرده و اتاقش هم‌چنان نامرتب است. ما نیز بدون آن‌که زود عصبانی یا احساساتی شویم و به شخصیت او حمله کنیم یا به‌عبارتی، خود را در یک موقعیت برتر فرض کنیم و او را محاکمه و محکوم کنیم، در کمال خونسردی و آرامش، تمام فکر خود را به مشکلی که پیش‌آمده متمرکز می‌کنیم و می‌پرسیم: «چه اتفاقی برایت افتاده که نتوانستی اتاقت را مرتب کنی؟!» این رفتار بی‌طرفانه‌ی ما باعث می‌شود فرزندمان، خود را در یک موقعیت برابر احساس کند و بدون احساس ترس و نگرانی، به‌ علت مسأله و چگونگی آن بیندیشد. برای نمونه ممکن است بگوید: «فراموش کردم» و یا «کار واجبی پیش‌آمد که ترجیح دادم آن‌را انجام دهم.» سؤال‌های منطقی و بی‌طرفانه، به فرزندان‌مان کمک می‌کند تا در مورد عواملی که باعث انجام ندادن کار شده، بیندیشند و در جهت رفع آن‌ها تلاش کنند. نکته‌هایی که ما پدر و مادران در مذاکره با فرزند‌مان باید توجه داشته باشیم، عبارتند از: - فرزندمان را از مسأله و مذاکره جدا کنیم برای نمونه، وقتی دروغی می‌گوید، به‌‌جای این‌که به او بگوییم: «خیلی بچه‌ی بدی هستی» و به شخصیت او حمله کنیم و باعث احساس شرمساری و گناه در او شویم،‌ می‌توانیم چنین بگوییم: «من از عملی که انجام دادی یا دروغی که گفتی، احساس خوبی ندارم و از این مسأله احساس ناراحتی می‌کنم.» این رفتار ما باعث می‌شود فرزندمان، دلیل ناراحتی‌مان را بپرسد. در این‌صورت است که می‌توانیم دلیل‌های اشتباه کارهایش را روشن کنیم و او را در جهت مسیر درست و اصولی راهنمایی کنیم چراکه در غیر این‌صورت، فرزندمان حالت دفاعی به ‌خود می‌گیرد و پیشنهادهای ما را نمی‌پذیرد. - عقیده‌ها و احساسات فرزندمان را از نگاه خودِ او ببینیم و درک کنیم نه از نقطه‌نظر خودمان برای نمونه، وقتی فرزندمان احساساتش را بیان می‌کند، ما نباید خود را با او مقایسه کنیم‌ و به احساساتش اعتنایی کنیم چراکه ممکن است از نظر او، موضوعی جالب و قابل توجه باشد و از این‌که از جانب دیگران درک می‌شود، احساس خوبی کند و توجه ما ممکن است به او کمک کند تا همیشه احساساتش را با ما درمیان بگذارد. - سعی‌نکنیم به‌سرعت اظهارات (حتی اشتباه) فرزند‌مان را قطع کنیم بلکه اجازه دهیم اظهاراتش‌ را به‌گونه‌ای که هست، بیان کند برای نمونه، ممکن است بگوید: «من دیگر به مدرسه نمی‌روم» و ما به‌جای این‌که عصبانی شویم و پیام او را سریع قطع کنیم، می‌توانیم چنین بگوییم: «چه چیز بدی از مدرسه دیده‌ای که تو را آزار می‌دهد و دوست نداری به مدرسه بروی؟» این عمل ما می‌تواند شروع خوبی برای بررسی علت مسأله باشد. - خونسرد باشیم برای نمونه اگر رفتار و یا اظهارنظر فرزندمان، ما را عصبانی می‌کند و از حالت کنترل خارج می‌شویم، قبل از این‌که حرفی بزنیم، به اتاق دیگری برویم و وقتی به آرامش رسیدیم، در مورد آن موضوع با فرزندمان صحبت کنیم. - سعی‌کنیم وقتی مشکلی برای فرزندمان‌ پیش‌می‌آید، او را برای یافتن راه‌حل‌های منطقی و اصولی دعوت کنیم برای نمونه، از فرزندمان بخواهیم لیستی از موضوع‌هایی که باعث مشکل شده را به‌صورت شفاف و واقعی روی یک‌ برگ کاغذ بنویسد و یا به ما بگوید و ما نیز باید توجه داشته باشیم که شرایط را ‌طوری آماده کنیم و یا به‌گونه‌ای رفتار کنیم که او به ما اعتماد و اطمینان کامل داشته باشد و صادقانه، مشکل‌هایش را با ما درمیان بگذارد چراکه اگر احساس کند درصورت بیان احساسات واقعی‌اش، مورد‌ مؤاخذه و محاکمه قرارمی‌گیرد، ممکن است از گفتن حقیقت، طفره رود و یا به‌صورت مبهم آن را مطرح کند. - نقطه‌نظر و دلیل تصمیم خود را برای فرزندمان توضیح دهیم برای نمونه، وقتی به فرزندمان می‌گوییم: «باید بازی را تمام کنیم چون باید ناهار درست کنم.» ممکن است در جواب بگوید: «من ناهار نمی‌خورم» و ما ممکن است بگوییم: «اما من و برادرت گرسنه هستیم.» با این عمل، او را در جریان تصمیم خود قرارداده‌ایم. - سعی‌کنیم راه‌حل‌های قابل قبول و مناسبی برای مشکل فرزند‌مان ارائه دهیم برای نمونه، ‌اگر «لوبیا» دوست ندارد، بپرسیم: «چه‌چیزی به جای لوبیا دوست داری؟» - سعی‌‌کنیم هدف‌مان از مذاکره، بررسی و چرایی مسأله برای رسیدن به یک توافق باشد نه بحث و جدل گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
خشم می کشد
خشم می کشد

پرخاشگری و رفتارهای تهاجمی نوعی از اعمال خشونت بار علیه دیگران است که می تواند باعث آسیب یا صدمه به دیگران شود. بررسي علل پرخاشگري در کودکان بیشتر کارشناسان پرخاشگری کودکان را به شکل پرخاشگری آشکار دربردارنده پرخاشگری جسمانی مانند زدن ، هل دادن ، لگد زدن ، پرتاب اشیاء و تهدید به انجام این اعمال همراه با حملات عمدی بیزار کننده و آزاردهنده برای قربانی ؛ و پرخاشگری رابطه ای که موجب حذف دیگران از جمع می شوند ، تعریف کرده اند. در پسران بیشتر پرخاشگری جسمانی و در دختران پرخاشگری رابطه ای بیشتر گزارش شده است. پ رخاشگری کودکان به شکل پرخاشگری آشکار دربردارنده پرخاشگری جسمانی مانند زدن ، هل دادن ، لگد زدن و.. و پرخاشگری رابطه ای که موجب حذف دیگران از جمع می شوند را شامل می شود. ● عوامل زمینه ساز در پرخاشگری کودکان خشونت پدیده ای پیچیده است که در آن خصوصیات ارثی ، عوامل زیستی و هورمونی ، نیرو های روانشناختی و شاخص های فرهنگی و اجتماعی می توانند با هم در تعامل باشند. خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از: ▪ شیوه های نامناسب فرزند پروری والدین: برخی شیوه های فرزند پروری و استفاده نامناسب از تنبیه و تشویق موجب تقویت خشم و پرخاشگری در فرزندان می شوند. خشم می کشد ▪ الگوهای نا مناسب رفتاری در خانواده: نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه از سوی یکی از اعضای خانواده موجب الگوسازی این رفتار توسط کودک می شود. ▪ تاثیر پذیری از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محیط و در رسانه ها ▪ تشویق رفتار پرخاشگرانه ▪ آزار جسمی و جنسی ● خشونت در رسانه ها عامل مؤثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی ، و شکل دهنده رفتار می باشند ؛ تحقیقات مربوط به تأثیر رسانه ها بر کودکان و نوجوانان ، نشان داده اند که این کودکان: ▪ ترس از خشونت ن دارند؛ ▪ به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است؛ ▪ به تقلید خشونت می پردازند؛ ▪ ناخودآگاه با شخصیت های خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند. مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد.کودکانی که مکرراً نمایشهایی پر از خشونت را تماشا می کنند و ازاین کار منع هم نمی شوند، به احتمال زیاد ، به تقلید آنچه می بینند می پردازند. اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود. توصیه هائی برای والدین در برخورد با خشونت ناشی از رسانه ها: والدین می توانند با استفاده از راههای پیشنهاد شده ی زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند. ▪ به برنامه هایی که کودکان می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید ، می توانید سؤالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید. خشم می کشد ▪ زمان تماشای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید. با این عمل خود باعث می شوید که کودک با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی ، به خواب نرود ؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود. ▪ به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است ، لکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ می شود. ▪ هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود، یا کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک ، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای این گونه برنامه ها کاهش یابد. ▪ در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تأیید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است. ▪ تأثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسی ها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه ها ی تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید. ▪ مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان ، جدا ازمحتوای آن باید کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز می دارد. تبیان گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
كودكان بيش ‌فعال‌ چه نوع رفتارهايي دارند؟
كودكان بيش ‌فعال‌ چه نوع رفتارهايي دارند؟

سندرم بيش‌فعالي ، ‌اختلالي است كه بيشتر وقت‌ها در اثر كمبود توجه در كودكان به‌وجود مي‌آيد. اين نوع سندرم ، بيشتر در پسر‌ان ديده شده و از 3سالگي شروع مي‌شود اما تشخيص جدي آن از زماني است كه کودک به محيط مدرسه پا مي‌گذارد و مي‌توان رفتار او را در كلاس درس، مورد بررسي قرار‌داد. اين‌گونه رفتارهاي بيش‌فعالانه ‌به‌طور معمول با عدم تمركز همراه است و نشانه‌هاي دارد كه مهم‌ترين آن‌ها به شرح زير می‌باشد: ـ ناتواني از يك‌جا نشستن و بي‌قراري در لحظه‌هايي كه بايد آرام بنشيند ـ قطع پي‌درپي گفت‌وگو و مكالمه‌ي بزرگ‌ترها ـ انجام رفتارها و اعمالي كه به آن‌ها كارهاي نسنجيده ‌مي‌گوييم ‌ـ پاسخ دادن به سؤال، پيش از آن‌كه جمله‌ي سؤال‌كننده به پايان برسد ـ بي‌صبري و بي‌تحملي شديد به‌نحوي كه هر آن‌چه طلب كرد، بايد در همان لحظه نيز آن را دريافت كند ‌ـ ناتواني در پي‌گيري مطلب‌ها به‌نحوي كه بيشتر كارها را در ميانه رها مي‌كند ‌ـ بي‌توجهي به نتيجه‌ي عملي كه از او سر‌مي‌زند ‌ـ ناتواني در كنترل احساس‌ها ، فکرها و کارها ‌ـ پرحرفي‌ به‌خصوص در كلاس درس‌ ـ مدام در حال حركت و جنب‌و‌جوش بودن ‌ـ بي‌صبري و نداشتن تحمل براي ايستادن در صف و رعايت نوبت ‌ـ عصبي و حساس بودن و مرتب پايين و بالا پريدن ‌ـ هل دادن بقيه‌ي کودکان هنگامي كه قرار است در صف و با آرامش بايستد - برهم زدن بازي بقيه‌ي هم‌كلاسي‌ها و دخالت بي‌مورد در كار آنان ‌ـ انجام تكليف‌هاي مدرسه بدون توجه و دقت لازم ‌ـ به‌اصطلاح «قاپيدن» وسايل و اسباب‌بازي‌هاي کودکان ديگر ‌ـ بي‌توجهي به قوانين و مقررات وضع‌شده در كلاس يا مدرسه ‌ـ نداشتن مهارت‌هاي لازم در برقراري ارتباط‌هاي اجتماعي با ديگران ـ گم‌كردن وسايل شخصي بر اثر بي‌مبالاتي و بي‌دقتي ‌ـ از اين شاخه به آن شاخه پريدن در زماني كه بايد توجه خود را بر موضوعي متمركز كند و يا درباره‌ي آن موضوع به‌دقت صحبت كند براي تشخيص اين بيماري، انجام آزمايش‌هاي پزشكي از نوع بينايي و شنوايي‌سنجي، آزمايش خون و بررسي مسائل ارثي و تاريخچه‌ي زندگي پدر‌ و ‌مادر، نوع زايمان و تولد او، ضربه‌هاي احتمالي مغزي، جراحي و بي‌هوشي در زمان کودکي و... بايد انجام شود. نمره‌هاي مدرسه‌ي او از ديگر نشانه‌هایی است كه به‌طور حتم بايد بررسي شود.درضمن، فراموش نكنيد كه رفتار پدر و مادران و انتظارهاي بي‌جاي آنان از كودك و دادن لقب‌ها و صفت‌هايي مانند تنبل، بي‌عرضه و... ‌مي‌تواند از عامل‌های به‌وجودآورنده‌ي اين خصيصه در كودكان باشد. امروزه اين اختلال بعد از آزمايش از سوي روان‌پزشكان، قابل معالجه است. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چرا کودکان دروغ می‌گویند؟
چرا کودکان دروغ می‌گویند؟

پرسش: علت دروغ‌گويي كودكان چيست و شيوه‌ي حل اين مشكل از سوي مادر و پدر كدام است؟ پاسخ: دروغ گفتن كودكان ، دلیل‌های بسيار متفاوتي دارد. در ميان كودكان كم‌سن‌و‌سال‌تر، دروغ‌گويي معنايي مشابه آن‌چه بزرگترها مي‌شناسند، ندارد بلكه بيشتر جنبه‌ي خيال‌بافي دارد. بنابراين، قصد آنان هرگز فريب دادن ديگران نيست. اما عمده‌ترين دليل دروغ گفتن از سوي كودكان در سنين بالاتر، فشار بزرگترها به آنان براي گفتن جزئيات دقيق يك ماجراست. اين تحت فشار قراردادن، كودكان را وادار به گفتن دروغ مي‌كند و از اين‌جا كودكان، دروغ‌گويي را ياد مي‌گيرند‌ چراكه دروغ گفتن، آنان را از تنبيه‌شدن باز‌مي‌دارد و آنان، اين نكته را به تجربه و بر اثر رفتار اشتباه بزرگترها آموخته‌اند. پس کودک براي گريز از تنبيه شدن و مجازات، دروغ تحويل مي‌دهد. درحقيقت، ريشه‌ي بيشتر دروغ‌ها به‌دليل احساس ناامني و وحشت از مجازات و تنبيه است، بنابراين، چنان‌چه كودك به‌خاطر راست‌گويي، درباره‌ي اتفاقي ناخوشايند يا ناشايست، از سوي مادر و پدر و يا بزرگترها تنبيه نشود، به دروغ‌گفتن پناه نمي‌آورد. هرچه كودك، بزرگ‌تر مي‌شود، از مسؤوليت اخلاقي بيشتري برخوردار شده و چون دروغ‌گويي ، وجدانش را مي‌آزارد، بنابراين‌ از دروغ‌گفتن، بيشتر پرهيز مي‌كند. پرسش: آيا دروغ گفتن، يك شكل كلي است يا از نظر روان‌شناسي مي‌توان انواعي براي آن درنظر گرفت؟ پاسخ: خير، يك شكل كلي براي آن نمي‌توان در‌نظر گرفت بلكه بايد گفت آن‌چه كه ما به آن‌، دروغ‌گويي كودكان اطلاق مي‌كنيم، بسته به سن، موقعيت و شرايطي كه او در آن قراردارد، متغير است. بنابراين، نمي‌توان هرنوع گفته‌ی خلاف واقع از سوي كودك را به‌عنوان دروغ‌گويي به معنايي كه بزرگترها از آن استنباط مي‌كنند، قلمداد كرد. انواع مهم دروغ‌گويي در كودكان را به صورت زير مي‌توان دسته‌بندي كرد: ‌ 1- دروغ براي جلب توجه زماني كه كودك، توجه مثبت دیگر افراد مانند هم‌سن‌وسالان و به‌خصوص مادر و پدر خود را دريافت نمي‌كند، با دروغ‌گويي و بزرگ جلوه‌دادن خود، سعي در جلب اين توجه خواهد كرد. فراموش نكنيد كه براي کودکان، گرفتن و جلب توجه مادر و پدر و بزرگ‌ترها‌ حتي از نوع منفي آن، بهتر از فقدان هرگونه توجهي است. 2ـ دروغ‌هاي خيال‌بافانه اين نوع دروغ‌گويي ، مخصوص كودكان كم‌سن‌و‌سال‌تر و خيال‌پرداز است. اين نوع خيال‌بافي‌ها و غيرواقعي بودن آن‌ها را هرگز نبايد به روي آنان آورد و به‌عبارتي، به‌جاي هرگونه توجه و تمركز، بايد از كنار آنان گذشت. 3ـ دروغ‌بازي اين نوع دروغ، شبيه نوع قبلي يعني دروغ‌هاي خيال‌بافانه است كه با آن، كودكان سعي دارند ديگران حوادث تخيلي يا بازي‌هاي آنان را باور كنند. 4ـ دروغ مبهم كودك وقتي ناتوان از ابراز احساس‌ها و فکرهای خويش است، با سرهم‌بندي و به‌هم چسباندن جمله‌هايي، سعي در بيان آن احساس‌ها دارد‌ اما بزرگ‌ترها تصور مي‌كنند كه او در حال دروغ‌گويي است. 5ـ دروغ انتقام‌جويانه اين نوع دروغ ، از نفرت و خشم كودك ناشي مي‌شود. 6ـ دروغ محدود و ساختگي اين نوع دروغ ، بيشتر وقت‌ها از ترس تنبيه، تهديد و توهين مادر و پدر و يا مربيان و بزرگترها صورت‌مي‌‌‌گيرد. 7ـ دروغ خودخواهانه اين دروغ، حساب شده است و جهت فريب دادن ديگران صورت‌مي‌‌گيرد و به‌طور معمول براي به‌دست آوردن يك‌چيز يا وضعيت مطلوب از سوي كودك ، ابراز مي‌شود. 8ـ دروغ مصلحتي كودكان، اين نوع دروغ‌گويي را به حساب خودشان براي مراقبت از دوستي كه در يك وضعيت مشكل قراردارد و تحت فشار است، بيان مي‌كنند. 9ـ دروغِ عادتي يا عادت‌شده اين نوع دروغ‌ها به دليل نتيجه گرفتن‌هاي قبلي از دروغ‌هايي است كه پيش از اين، ابراز شده و به‌عنوان يك الگوي رفتاري در دسترس اوست و برايش كاركرد داشته است. پرسش: بهترين روش‌ براي پرهيزدادن كودكان از دروغ‌گفتن ، ‌به غير از شناسايي دليل‌ها و ريشه‌هاي اين رفتار و تصحيح آن‌ها، چه نوع عملكردي است؟ پاسخ: مادر و پدر بايد از همان سنين اوليه با ظرافت و هوشياري، متوجه اين رفتار از سوي كودك خود باشند. اگر از همان دوران اوليه، كودك را به‌خاطر دروغ‌گويي‌اش مورد طعن، مخالفت و يا استهزا و تنبيه قرار‌ندهيد بلكه با آرامش، مهرباني و صبوري با او در اين‌باره صحبت كنيد، او نيز به‌تدريج از اين نوع رفتار دست بر‌مي‌دارد، ضمن آن‌كه بايد برخورد مادر و پدر به‌گونه‌اي باشد كه به كودك، احساس شرم و يا گناه تلقين نكنند بلكه زمينه‌هاي بروز رفتار را از ميان بردارند. مادر و پدر باهوش، بايد كودك خود را نه با دعوا و مشاجره و تنبيه بلكه با بيان مثال‌هاي خنده‌دار و شاد، از عواقب نامطبوع دروغ‌گويي آگاه كنند. کودک با هدايت و رهبري صحيح از سوي پدر و مادر، خود را از دروغ‌گويي بي‌نياز ديده، بنابراين، اين عمل را به‌عنوان يك الگوي رفتاري، به‌كلي از دست خواهد داد‌ چراكه راه‌هاي بهتري براي جلب توجه خويش و يا بيان و ابراز احساس‌ها و عواطف‌ خود پيدا مي‌كند. به بيان ديگر، او كم‌كم مي‌آموزد و در خود، آن را تثبيت مي‌كند كه نه از ترس تنبيه و قانون و يا مجازات ‌بلكه به‌دليل كنترل از درون و وجدان فردي‌اش، از دروغ‌گفتن پرهيز كند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
کودکتان را کمتر پای تلویزیون بنشانید!
کودکتان را کمتر پای تلویزیون بنشانید!

پژوهشی جدید نشان می دهد احتمال بروز رفتارهای پرخاش ‌جویانه در کودکان سه ساله ای که زیاد تلویزیون تماشا می کنند، بیشتر است. رفتارهای پرخاش ‌ جویانه در کودکی می تواند تبدیل به یک مشکل جدی برای پدر و مادرها، آموزگاران و پرستاران کودکان شود و به بروز مشکلات جدی در آینده بی انجامد، مشکلاتی مانند بزهکاری در نوجوانی، خشونت و رفتارهای تبهکارانه در بزرگسالی. بعد از موسیقی، تلویزیون مهمترین رسانه‌ای است که کودکان پیش از رسیدن به سه سالگی با آن در تماس هستند. اگرچه کارشناسان بهداشت کودکان پیشنهاد می کنند که برای کودکان زیر ۲ سال از هیچ رسانه تصویری استفاده نشود، اما بررسی ها نشان می دهند که این گروه سنی خیلی زیاد پای تلویزیون می نشینند. کارشناسان بهداشت کودکان به پدر و مادرها و مربیان کودکان پیشنهاد می کنند که خیلی کم به کودکان اجازه تماشای تلویزیون بدهند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
علت مكیدن انگشت در کودکان چیست؟
علت مكیدن انگشت در کودکان چیست؟

«مكیدن شست» یا انگشت، یكى از عادات رایج دوران كودكى است. این رفتار براى كودكان خردسال كاملاً طبیعى و عادى است، ولى اگر بعد از 6 سالگى باز هم كودك مبادرت به مكیدن شست كند، نیاز به درمان و رسیدگى دارد، زیرا موجب به هم ریختگى ردیف دندان ها ، فك و آرواره مى شود. پژوهش ها نشان مى دهند حدود 75 درصد كودكان خردسال (تا یك سالگى) مُشت یا انگشتان خود را در دهان مى گذارند و مى مكند. انجام این كار براى این گروه سنى از كودكان آرامش بخش، سرگرم كننده و لذت بخش است. به طور معمول، كودكان زمانى مبادرت به مكیدن انگشت خود مى كنند كه یا خسته اند، یا ناراحت اند و یا حوصله شان سر رفته است. علت مكیدن شست انگشت مكیدن طبیعى ترین پاسخ كودك هنگام رویارویى با فشار روانى، اضطراب و مشكلات هیجانى - امنیتى است. روان شناسان معتقدند براى درمان این رفتار در كودكان زیر 6-5 سال نباید عجله كرد، زیرا بسیارى از این گونه عادت ها به تدریج و با افزایش سن كودك كاهش مى یابند و به كلى از بین مى روند. اما اگر كودك 7 ساله اى نتواند این عادت خود را ترك كند، والدین و اطرافیان او باید درصدد درمان او برآیند، زیرا ترك چنین عاداتى در سال هاى بعد (نوجوانى) بسیار دشوارتر مى شود. در صورتى این عادت را در زمره اختلال بررسى مى كنند كه تا سنین 16-12 ادامه داشته باشد. مطالعات نشان مى دهند كه در حدود 15 درصد كودكانى كه از 5 سالگى به بعد انگشت خود را مى مكند، دچار مشكلات عاطفى - هیجانى ناشى از ورود به مدرسه و دوره پیش دبستانى هستند. بیشتر این كودكان شدیداً به پدر و مادر و اطرافیان شان وابسته و متكى هستند. زمانى كه كودك سعى مى كند رفتار مكیدن انگشت خود را تغییر دهد، والدین و اطرافیان او باید از این تصمیم او استقبال كنند و با حمایت ها و تشویق هاى خود او را كمك و یارى نمایند. حمایت روانى براى كودك امنیت پدید مى آورد و باعث مى شود كه كودك در ناملایمات و سختى ها از خود مقاومت بیشترى نشان دهد. عوارض ناشى از مكیدن شست مكیدن انگشت بعد از 6 سالگى مى تواند مشكلات جدى در زمینه دندان ها، لثه و آرواره به وجود آورد. مك زدن هاى با فشار كودك به شست یا انگشتش در طول روز و شب، موجب جلو آمدگى دندان ها و ناهنجارى هاى استخوان فك او مى شود. دندان هاى ردیف بالا به سمت بیرون كشیده مى شوند و دندان هاى ردیف پائین نیز به سمت داخل دهان كج مى شوند. اما سؤال بسیارى از والدین این است كه چگونه مكیدن یك انگشت كوچك مى تواند موجب ناهنجارى شدید آرواره ش ود؟ علت آن است كه استخوان بندى كودك تا قبل از 8 سالگى بسیار نرم و شكل پذیر است. متأسفانه زمانى كه كودك به مدت طولانى انگشتش را مى مكد، در شكل ظاهرى آرواره خود تغییر به وجود مى آورد. اگر كودكى نتواند عادت شست مكیدن خود را تا قبل از آن كه دندان هاى دائمی ردیف جلویى او در نیامده ترك كند، ممکن است در مدت چند ماه فك و آرواره او آسیب جدى ببیند. علاوه بر آن، مكیدن شست یا ا نگشت مى تواند موجب نارسایى هاى كلامى (تلفظ اشتباه حرف هاى «ف» و «و»)، اختلال در جویدن، نوك زبانى صحبت كردن، اختلالات گفتارى (مثل لكنت زبان ، مِن مِن كردن و...)، خرخر كردن و باز ماندن دهان كودك شود. از آن جایى كه بعد از چند سال مكیدن انگشت ، حالت آرواره و صورت كودك دچار به هم ریختگى مى شود، بر خودپنداره او نیز تأثیرى منفى خواهد داشت. شیوه هاى درمان بهترین زمان براى ترك عادات و مشكلات رفتارى كودكان (و از جمله مكیدن انگشت) هنگامى است كه خانواده (والدین كودك و اعضاى خانواده) تغییر و تحولى در پیش رو نداشته باشند و در آرامش خاطر به سر برند. مثلاً قصد تغییر منزل، تغییر مهد (یا مدرسه)، تولد نوزاد جدید، مسافرت، متاركه، فوت اقوام و... را نداشته باشند. یكى از ساده ترین روش هاى رفتار درمانى كه بیشتر پدر و مادر و مربیان نزدیك كودك مى توانند با استفاده از آن عادت مكیدن شست در كودكشان را كاهش دهند، آن است كه ابتدا یك ماه درباره موضوع و علت قطع این عادت با كودك صحبت كنند. سپس نمودارى از پیشرفت كودك تهیه كنند و به وسیله چسباندن عكس هاى عروسكى، ستاره ها و كارت هاى آفرین بر روى آن، روند بهبودى كودك را نشان دهند. خوب است كه این نمودار بر روى دیوارى در دسترس كودك قرار گیرد و والدین از خود او براى چسباندن برچسب ها كمك بگیرند. در مرحله بعد، سعى كنند پایان هر هفته پاداش و جایزه اى براى ترك این عادت به كودك بدهند. جایزه مى تواند رفتن به پارك، تماشاى فیلم مورد علاقه كودك، یا بازى كردن با كودك باشد. در نظر داشته باشید ترك عادت در صورتى كه كودك با شما همكارى و همراهى نماید، بسیار آسان تر و راحت تر است. شما مى توانید از نظرات كودك در این ضمن استفاده كنید و به او اجازه دهید كه برچسب ها، ستاره ها و یا حتى نوع جایزه اش را خودش انتخاب كند. روش دیگرى كه براى ترك مكیدن انگشت (شست) به كار مى رود آن است كه در طول روز ماده اى تلخ (البته بهداشتى ) به نوك انگشت كودك مى مالند تا كودك از به دهان گذاشتن انگشتش امتناع ورزد، و در طول شب نیز دستكش یا جورابى تمیز به دست هاى كودك مى كنند، تا مانع از این كار كودك شوند. زمانى كه كودك سعى مى كند رفتار مكیدن انگشت خود را تغییر دهد، والدین و اطرافیان او باید از این تصمیم او استقبال كنند و با حمایت ها و تشویق هاى خود او را كمك و یارى نمایند. حمایت روانى براى كودك امنیت پدید مى آورد و باعث مى شود كه كودك در ناملایمات و سختى ها از خود مقاومت بیشترى نشان دهد. مثلاً والدین مى توانند با كودك بازى كنند، براى او كتاب بخوانند، با یكدیگر كاردستى بسازند و... . در این زمینه پدر و مادر مى توانند با ذوق و خلاقیت خود فرآیند ترك عادت را براى كودكشان هرچه آسان تر و راحت تر كنند. گروهى از والدین سعى مى كنند با تذكرهاى پى در پى خود این عادت را از سر كودك بیندازند. در حالى كه براى حذف عاداتى مثل مكیدن شست باید ابتدا علت اصلى این رفتار را پیدا كرد و آن گاه با از بین بردن آن درصدد بهبودى كودك برآمد. در موارد بسیارى، مكیدن انگشتان ناشى از نیاز كودك به آرامش و امنیت است. بدین منظور پدر و مادر و مربیان كودك مى توانند با استفاده از روش هاى زیر به كودك كمك نمایند تا بر این مشكل خود غلبه كند. - هیچ گاه سعى نكنید براى ترك عادت كودك بر او فشار آورید، زیرا ممكن است موجب تقویت و تشدید عادت در او شود. - به كودك كمك كنید تا روش هاى مقابله با تنش ها و فشارهاى روانى را یاد بگیرد، مثلاً با شما صحبت كند، به ورزش بپردازد، با دوستش صحبت كند و... - سعى كنید دست هاى كودك را به نوعى مشغول نگه دارید. ( نقاشى بكشد، كاردستى بسازد، مجسمه هاى سفالى درست كند و....) - شنیدن داستانى شیرین، ماجرایى افسانه اى و خاطره اى از دوران كودكى ، موجب تسلى و آرامش خاطر كودك هنگام خواب مى شود. - تماس بدنى (مثل نوازش كردن) موجب آرامش، امنیت و آسودگى كودك مى شود و او را از اضطراب و نگرانى رها مى سازد. سعى نكنید با مسخره كردن و شرمنده كردن كودك او را مجبور به ترك عادت كنید، زیرا این گونه رفتارها موجب خودكم بینى و احساس بى ارزشى در كودك مى شود. - سعى كنید عواملى را كه موجب آزار روحى كودك مى شود، از بین ببرید. - زمانى كه كودك انگشتش را مى مكد، با او بازى نكنید، او را بغل نگیرید و به او توجه نكنید. اما زمانى كه انگشتش را از دهانش درآورد، به او توجه كنید و او را نوازش كنید. - انگشت مكیدن رفتارى ناخودآگاه است. پدر و مادر مى توانند با اشاره اى كوچك، كودك را نسبت به این حركت خود آگاه كنند. - زمانى كه كودك انگشتش را مى مكد، او را جلوى آیینه ببرید. - سعى كنید هیچ گاه دچار احساس ناكامى و شكست نشوید، زیرا این رویه را به فرزندتان نیز منتقل خواهید كرد. - روش هاى آرام سازى عضلانى را با كودك تمرین كنید: تمرین هاى یوگا (تمرین هاى تخلیه هیجانى و شیوه درست نفس كشیدن)، تمرین آرام سازى، تنفس هاى عمیق و تمرین هاى رهاسازى عضلات گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
دلایل اختلالات زبان در کودکان !
دلایل اختلالات زبان در کودکان !

زبان وسیله بیان عقاید و نظرات است که به کمک علایم و بر طبق قواعد و دستور زبان و علم معنی بکار می‌رود. زمانی زبان دچار نقص و نارسایی می‌شود که بگونه‌ای صحبت کردن برخلاف قواعد دستوری باشد. یا غیر مفهوم بوده و یا از نظر شخصی و فرهنگی مطلوب نباشد. یا اینکه دستگاه صوتی (زبانی) مورد سو استفاده (بد زبانی) قرار گیرد. کودک معمولا در حدود 12 ماهگی اولین کلمات را بر زبان می‌راند و حدود 18 ماهگی تا 2 سالگی اولین جملات ساده و ابتدایی را می‌سازد. و بتدریج قادر به سخن گفتن و بیان نظرات خود و درک مطالب و مفاهیمی‌ که در صحبت دیگران نهفته است، می‌گردد. چنانچه در حدود سنین فوق بطور طبیعی و عادی نتواند در بیان مقصود خود از کلمات و جملات متناسب استفاده نماید و همچنین مشکلاتی در فهم مطالب داشته باشد و یا به عبارت ساده تر دیر زبان باز کند، احتمالا از نظر گویایی دچار نارسایی و اختلالاتی است. دلایل اختلالات زبان عقب ماندگی ذهنی و تاخیر در مهارتهای زبانی بعضی از کودکان در زمانی که انتظار می‌رود، بطور طبیعی قادر به گفتن کلمات و یا ساختن جملات و سخن گفتن نیستند. به احتمالی دچار عقب ماندگی هوشی می‌باشند. برای آنکه کودک قادر به تکلم باشد باید از میزان لازم بهره هوشی برخوردار باشد. کودکانی که دچار عقب ماندگی شدید ذهنی هستند معمولا فقط برای بیان خواسته‌های خود از گریه ، فریاد و صداهای نامفهوم استفاده می‌کنند. اختلالات عاطفی و نارسایی تکلمی گاهی اوقات تاخیر زبان و یا نارسایی تکلمی‌ در کودکان منشا عاطفی و هیجانی دارد. این نوع اختلال معمولا به دلیل هیجانات شدید و ضربه‌ها و یا شوکهای عاطفی در این کودکان عارض می‌گردد. این قبیل اختلال تکلمی‌ را گاهی نیز لالی عاطفی یا سکوت مرضی می‌گویند. احتمال وقوع اینگونه نارسایی در میان کودکانی که در محیط پر تشنج و یا مناطق جنگی قرار دارند و در معرض انفجارات پی‌در‌پی هستند، بیشتر است. اختلالات تکلمی‌ و ضایعات مغزی و عصبی (آفازی) گاهی بر اثر ضایعات مغزی و صدمات وارده بر سلسله اعصاب مرکزی ، کودک فاقد توانایی سخن گفتن می‌شود. این قبیل کودکان همواره دارای مشکلاتی در زمینه خواندن ، هجی کردن ، حساب کردن ، اشاره و صحبت کردن می‌باشند. ممکن است کودک دچار گیجی و بیقراری هیجانی شده و قادر بخاطر آوردن کلمات معمولی نباشد و یا به غیر از راهنماییهای بسیار ساده هیچ مطلب دیگری را متوجه نشود. از ویژگیهای بارز این قبیل کودکان حالت دمدمی‌ بودن آنها است. از لحظه‌ای به لحظه دیگر و یا روزی به روز دیگر تغییر می‌کنند. از آنجایی که اختلال تکلمی ‌فقط یکی از نتایج احتمالی ضایعات مغزی است، در واقع اگر بخواهیم نمونه‌های کاملا صحیحی از اختلال گویایی را که منشا آن ضایعات مغزی است (آفازی) در بچگی تشخیص داده و ارائه ‌دهیم تقریبا غیر ممکن خواهد بود. اختلالات دستگاه صوتی و نارساییهای تکلمی در بعضی موارد اختلالات دستگاه صوتی موجب نارساییهای تکلمی ‌می‌شود. تقریبا یک نفر از هر هزار کودکی که متولد می‌شوند به نحوی دچار نقیصه‌ای در سقف دهان و یا در لب بالایی می‌باشند. کودکان مبتلا به چنین اختلالاتی معمولا از تلفظ کامل کلمات عاجز بوده و غالبا حروف را به جای یکدیگر بکار می‌برند. آنها معمولا در اصطلاح تو دماغی و با خرخر صحبت می‌کنند. اختلالات شنوایی و نارساییهای تکلمی نارساییهای تکلمی ‌که منشا آنها اختلالات شنوایی است، معمولا متاثر از حداقل سه ویژگی خاص از اختلالات شنوایی است. این ویژگیها عبارتند از سن وقوع نقص شنوایی ، میزان و نوع اختلالات شنوایی. چنانچه وقوع اختلالات شنوایی به میزان ضعیف قبل از سن به سخن آمدن کودک باشد، ممکن است موجب تاخیر در صحبت کردن کودک گردد. چنانچه وقوع اختلال شنوایی به میزان ضعیف بعد از رشد طبیعی کودک در صحبت کردن باشد ممکن است چندان تاثیری د ر صحبت کردن کودک نداشته باشد. در صورتی که وقوع اختلال شنوایی به میزان متوسط و یا خیلی زیاد ، قبل از یادگیری زبان باشد تاثیر بسیار شدیدی بر رشد طبیعی زبان کودک می‌گذارد. و ممکن است سبب شود که کودک بدون استفاده از برنامه‌های مستمر و دایمی ‌و ویژه گفتار درمانی هرگز قادر به رشد زبان و صحبت کردن نشود. اگر چنین اختلالاتی به همین میزان بعد از تحصیل زبان و صحبت کردن عارض فرد شود، ممکن است تنها تاثیر کمی‌ در کیفیت او گذارده و تغییراتی در تن صدا و ادای کلمات ایجاد گردد. کودکان سخت شنوا نیز ممکن است در تحصیل مهارتهای زبانی دچار اشکال شوند و در تلفظ و ادای صحیح کلمات مشکلاتی داشته باشند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
والدین از بچه ها کم اطلاع ترند!
والدین از بچه ها کم اطلاع ترند!

د رزمان بلوغ باید راجع به مسائل جنسی و بهداشت بلوغ بی‌پرده ‌تر صحبت کرد، درست است؟ در این سن آموزش باید چطور باشد؟ چون این سؤال خیلی از خانواده‌هاست. آنها احساس می‌کنند وقتی فرزندشان بالغ می‌شود ، خودشان بیشتر دستپاچه می‌شوند. نمی‌دانند چطور درباره ی این مسائل باید سر صحبت را باز کنند. آموزش زودرس و شتاب‌زده ی مسایل جنسی به کودکان می‌تواند به اندازه ی آموزش‌های با تأخیر و پنهان‌سازی آسیب‌زا باشد. آموزش‌های جنسی باید به تدریج، زمان‌بندی‌شده، متعادل و متناسب با ویژگی‌های سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنین پرهیز از افراط و تفریط داده شود ارائه ی تربیت جنسی دو شکل دارد. یک شکل مستقیم که مستقیماً اطلاعات جنسی را در اختیار بچه‌ها قرار می‌دهیم. به ویژه مسایلی که در ارتباط با وظایف شرعی زمان بلوغ است. گاهی وقت‌ها این آموزش‌ها شکل غیرمستقیم دارد که ممکن است مناسب‌تر هم باشد. - گاهی اوقات بچه‌ها شروع می‌کنند دراین باره سؤال‌هایی می‌پرسند و ما غافلگیر می‌شویم. نمی‌دانیم که چطور باید جواب بدهیم. حتی گاهی این سؤالات را نشنیده می‌گیریم. شما این را قبول دارید؟ اگرنه، بفرمایید که به عنوان یک پدر یا مادر، به این سؤالات چطور باید پاسخ دهیم؟ * در پاسخ به سؤالات جنسی کودکان قبل از بلوغ باید یک سری مسایل مورد توجه قرار بگیرد: او ل : این که وقتی با این سؤال‌ها مواجه شدیم، باید به خودمان مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم. دوم: این که باید شنونده ی خوبی باشیم و اجازه بدهیم کودک سؤالش را کامل بپرسد. موقع جواب دادن هم نباید جواب‌های ما با شوخی و مسخرگی همراه باشد. نباید دروغ گفته شود. مثلاً بعضی پدر و مادرها به فرزندشان می‌گویند ما تو را خریدیم. این اطلاعات غلط باعث می‌شود بچه‌ها وقتی کمی بزرگتر شدند، به پدر و مادرشان بی‌اعتماد شوند. پس پاسخ‌ها باید درست باشد و بر مبنای خرافه‌ها نباشد. آموزش باید تدریجی باشد. لازم نیست همه ی اطلاعات را یک جا در اختیار کودک قرار دهند و باید از شرح و بسط بی‌مورد پرهیز کنند. همان طور که اشاره شد، باید متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل‌فهم باشد. در سنین دبستان و پیش از دبستان پاسخ‌ها اگر غیر مستقیم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سؤالی را اشتباه پاسخ دادیم، باید به اشتباه‌مان اقرار کنیم و اطلاعات درست را در اختیار آنها قرار دهیم. - خیلی از والدین هستند که نه این اطلاعات را دارند و نه از این شیوه‌ها خبر دارند. ا ز کجا باید چیزهایی شبیه به اینها را یاد بگیرند؟ * مسئله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها دراین باره نیست. در یک تحقیق که چند سال قبل انجام دادیم، از پدر و مادرها پرسیدیم که چرا شما آموزش‌های جنسی به فرزندتان نمی‌دهید، پاسخ‌ها متفاوت بود، عده‌ای می‌گفتند حیا مانع می‌شود، گروه دیگری می‌گفتند ما می‌خواهیم این اطلاعات را بدهیم، اما خودمان هم نمی‌دانیم چطور این کار را انجام دهیم، گروه دیگر هم از پیامدهای منفی این اطلاعات هراس داشتند. پس موانع این عدم آموزش فراوان است، اما اگر مسئله ی کمبود آموزش باشد، این اطلاعات باید از طریق رسانه‌های جمعی، انجمن اولیاء و مربیان، کارگاه‌های آموزشی که در دیگر کشورها تحت عنوان آموزش‌های شهروندی سازمان‌های غیردولتی این کار را انجام می‌دهند. اما باید درست گفته شود و حساسیت ایجاد نشود. - والدینی هم هستند که این اطلاعات را ندارند و می‌گویند ما که از این شیوه‌ها بلد نیستیم، خوب، بچه خودش بزرگ می‌شود و یواش یواش چشم و گوشش باز می‌شود. این چه اشکالی دارد؟ سؤال من این است که آموزش ندادن مسایل جنسی به بچه‌ها چه عوارضی دارد؟ * اگر آموزش‌های لازم در سن مناسب به فرزندان داده نشود، ممکن است آنها در سن بالا از منابع دیگر این اطلاعات را به شکل نادرست و بی‌حد و حصر به دست بیاورند. در یک تحقیق که انجام داده‌ایم از نوجوانان اول دبیرستان پرسیدیم اطلاعات جنسی را از کجا به دست می‌آورید. در پاسخ 44 درصد دوستان، 20 درصد کتاب، 13 درصد والدین، 11درصد معلم‌ها و 9 درصد رسانه‌های مختلف مانند ماهواره و اینترنت را منبع کسب اطلاعات جنسی معرفی کردند. - خب، این چه اشکالی دارد؟ * این آمارها نشان می‌دهد والدین ، مدارس و معلم‌ها نتوانسته‌اند نقش خود را به خوبی انجام دهند. فراموش نکنید که کسب اطلاع از دوستان، به ویژه اگر این دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خیلی خطرناک و نامناسب است. ممکن است با تجربه کردن علائم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی موارد کمی این حالت منجر به خودکشی شده‌ است. نتیجه ی یک تحقیق هم نشان داده 36 درصد دختران و 11درصد پسران بعد از وقوع بلوغ شان شوکه شده و به شدت دچار سردرگمی می‌شوند. - بعضی خانواده‌ها تصور می‌کنند آموزش مسایل جنسی به فرزندان باعث می‌شود آنها، به اصطلاح، چشم و گوش‌شان باز شود. یا این که اگر پدر و مادر درباره ی این مسائل با فرزندان‌شان حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می‌شود. نظر شما چیست؟ * من هم موافقم که موضوع، موضوع بسیار حساس و ظریفی است. اما معتقدم اگر در ارائه ی آموزش‌های جنسی به فرزندان عفت کلام را رعایت کنیم و حرمت‌ها را حفظ کنیم و اطلاعات را به شکل غیرمستقیم ارائه دهیم، این مشکل پیش نمی‌آید. در بحث آموزش‌های جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است. میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاعات جنسی به فرزندانمان بدهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیاده‌گویی نکنیم و به حواشی نپردازیم. - این طور که می‌گویید وظیفه ی پدر و مادرها دراین باره خیلی زیاد می‌شود. واقعاً می‌توان انتظار داشت که والدین بتوانند این همه وقت بگذارند و بار آموزش همه ی مسائل را خودشان بکشند؟ * البته یکی از وظایف مهم والدین در برابر فرزندشان، همین بحث آموزش و تربیت جنسی است. سخت است ولی به هر حال بار اصلی این وظیفه به عهده ی آنهاست. بعضی پدر و مادرها در تربیت جسمی ، تغذیه و سلامت جسم و تربیت اجتماعی و عقلانی فرزندشان خیلی دقت می‌کنند، اما تصور می‌کنند آموزش‌های جنسی وظیفه ی آنها نیست. توجیه آنها هم این است که موضوع، موضوع سخت و حساسی است. اما از والدین که بگذریم، تربیت جنسی در درجه ی بعد وظیفه ی مدرسه، نظام آموزشی و جامعه هم هست. - مدارس ما چقدر در این باره پشتیبانی شده‌اند؟ اصلاً برنامه‌ریزی‌ای برای این کار شده‌است؟ می‌دانند چه چیز را باید چطور آموزش دهند؟ * البته این برنامه‌ریزی‌ها هنوز انجام نشده، چون هنوز به اهمیت و ضرورت آموزش جنسی در مدارس پی نبرده‌ایم و این موضوعی است که کارشناسان گوناگون تربیتی باید دور هم بنشینند و هر چه سریع‌تر درباره ی آن تصمیم بگیرند و برنامه بریزند. - غیر از مدرسه به جامعه هم اشاره کردید. منظورتان از آموزش از طریق جامعه دقیقاً چیست؟ * برخی موضوعات هست که اگر در جامعه رعایت شود، تربیت جنسی صحیح‌تر و سالم‌تر صورت می‌گیرد. مثلاً جلوگیری از روابط عنان گسیخته ی بین زن و مرد یا این که خانم‌ها زیورها و زینت‌هایشان را به دیگران نشان ندهند. یا مسئله ی هویت جنسی و این که معلوم شود فردی زن است یا مرد. برخی مسائل هم هست که ظاهراً ربطی به مسائل جنسی ندارد، اما مطالعات نشان داده که به طور غیرمستقیم روی سلامت جنسی نوجوانان و جوانان تأثیر دارد، مثل ترویج ورزش همگانی، پرکردن اوقات فراغت ، رفع بیکاری و مسائلی مانند اینها. به طور کلی می‌توان گفت خانواده، مدرسه و جامعه نقش مکمل دارند و اگر یکی کارش را نادرست انجام دهد، دچار مشکل می‌شویم. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
کم رویی نوعی اضطراب اجتماعی
کم رویی نوعی اضطراب اجتماعی

کم رويي، نوعي ترس يا اضطراب اجتماعي بوده که بواسطه آن زن يا مرد از مواجه شدن با افراد نا آشنا و ارتباطات اجتماعي گريزان است.ريشه اصلي کم رويي مي تواند در ترس يا اضطراب اجتماعي نهفته باشد. اضطراب يک پاسخ طبيعي در مقابل هر نوع تهديد يا فرآيند آگاه کننده و اخطاري به فرد در باره يک خطر يا موقعيت دشوار مي باشد. اضطراب در حد متعادل آن براي بسياري از اعمال و رفتارهاي انسان و تلاش و حرکت و آمادگي براي مقابله با تهديدها و خطرهاي طبيعي و اجتماعي ضروري مي باشد. اما زماني که نگرانيهاي فرد نسبت به مسايل مختلف فزوني مي يابد، دچار اضطرابي مي شود که در نتيجه اعتماد به نفس او کاهش مي يابد، قدرت نگرش واقع بينانه و برقراري ارتباط متقابل با ديگران به حداقل مي رسد و گريز از ارتباطات معمول اجتماعي و دل مشغولي هاي مفرط، شخصيت را فرا مي گيرد. اضطراب اجتماعي ، وقوع نوعي ارزيابي شخصي در موقعيتهاي مختلف اجتماعي است. به عبارت ديگر زنان و دختراني که دچار اضطراب اجتماعي مي باشند، از مواجهه با ديگران و از اينکه مورد داوري ديگران قرار گيرند، دچار ترس و واهمه هستند. زن يا دختر چنين احساس مي کند که در هر موقعيت، شخص و يا اشخاصي هستند که به محض مواجه شدن با او شخصيت و اعمال و رفتارش را مورد بررسي و کنکاش قرار مي دهند. بنابراين تا حد ممکن سعي دارد از مواجه شدن با ديگران دوري جويد.به عنوان نمونه سخن گفتن براي خانمهاي کارمندي که در جلسات اداري شرکت مي کنند و دچار کم رويي هستند، بسيار دشوار مي باشد. البته ممکن است اکثر افراد در موقعيتهاي اجتماعي خاص دچار اضطراب باشند اما افرادي که کم رو هستند و اضطراب اجتماعي بالايي دارند بيش از اندازه نگران هستند. بعضي افراد کم رويي را براي دختران و زنان امري عادي و حتي صفتي مقبول و مثبت تلقي مي نمايند و چنين دختران کم رويي را دختراني باحيا و باعفت مي دانند و حتي آنان را مورد تمجيد و تشويق قرار مي دهند. در حالي که کم رويي پديده اي غير ارادي، ناخوشايند و نشانگر معلوليت اجتماعي است که براي هر دو جنس پسر و دختر امري نامطلوب و نابهنجار مي باشد. بايد توجه داشت که کم رويي يک پديده پيچيده رواني- اجتماعي بوده و علت آن عمدتاً به روابط بين فردي و نحوه تربيت برمي گردد. عوامل موثر برکم رويي خانواده يکي ازمنابع اساسي در ايجاد کم رويي مي باشد. نحوه ارتباطات خانواده و تجارب اوليه پسران و دختران خصوصاً در سالهاي پيش از دبستان و اوايل دبستان نقش اساسي در شکل گيري شخصيت آنان خواهد داشت و الگوي رفتاري بزرگسالان، برنامه هاي تلويزيوني، نحوه و ميزان ارتباطات عاطفي- کلامي و اجتماعي بزرگسالان با دختران و پسران، بيشترين تأثير را در رشد اجتماعي کودکان دارد. انتظارات نا معقول والدين از دختران خود در شرايط مختلف و وادارکردن آنان به انجام رفتارهاي قالبي و تصنعي در موقعيتهاي مختلف اجتماعي همچون در حضور جمع مهمانان و مهمانيها، در کوچه و خيابان، هنگام غذا خوردن و لباس پوشيدن، صحبت کردن و ... سخت گيري بيش از حد و توقعات فراوان و غير ضروري، تنبيه ، تحقير و يا برعکس حمايتهاي افراطي و گزاف، از اصلي ترين زمينه هاي رشد معيوب اجتماعي دختران و بروز کم رويي است. تعارض و دوگانگي در رفتار والدين و بزرگسالان، موجب کشاکشهاي دروني و در نتيجه، اختلال در رشد طبيعي شده، اضطراب شديد و کم رويي دختران را به همراه خواهد داشت. کم رويي در ميان تک فرزندان و فرزندان اول خانواده بيش از ساير کودکان ديده مي شود. اين مسأله زماني به شکل جدي مطرح مي شود که والدين قادر نباشند زمينه تربيت و رشد اجتماعي مطلوب و هماهنگ کودک را مطابق با نيازهاي عاطفي و اجتماعي او فراهم آورند. فرزند اول يا تک فرزند معمولاً خود را با بزرگترها همانند سازي مي کند و تمايل بيشتري به برقراري ارتباط با بزرگسالان دارد تا نسبت به همسالان. مدرسه که محيطي براي پروراندن مهارتهاي اجتماعي و مشوقي براي اجتماعي شدن دختران و گسترش ارتباطات بين فردي آنان مي باشد،گاهي از مواقع به جاي تشويق به برقراري ارتباط، دختراني را الگو و سرمشق ديگران قرار مي دهند که داراي يک معلوليت اجتماعي يعني کم رويي هستند. برخي از معلمان معمولاً بالاترين نمره انضباط را به دانش آموزان کم رو مي دهند و از آنان به عنوان شاگرداني مؤدب، ساکت و حرف گوش کن ياد مي کنند! و... زماني که معلمان ، به طور مکرر دانش آموزي را به عنوان فردي ساکت، مؤدب و ... خطاب مي کنند. اعمال فشارهاي رواني و اخلاقي، انضباط خشک، تحقير و تهديد، تنبيه و محدوديتهاي شديد و غيرمنطقي، هدايت دانش آموزان به سوي تسليم پذيري محض و رفتارهاي ديکتاتورمنشانه، زمينه هاي اضطراب و کم رويي را در کودکان و دختران تشکيل خواهند داد. زن يا دختري که قادر به برقراري ارتباط با ديگران نيست احساس مي کند که از دوستان و نزديکان خود جداست. چنين فردي نمي تواند احساسات خوشايند يا ناخوشايند، اميدها و آرزوهايش را با نزديکانش در ميان بگذارد و پاسخهايشان را دريافت کند. احساس تنهايي، همانند کم رويي يک معلوليت اجتماعي به شمار مي رود. هر کسي در يک شرايط يا موقعيت ويژه ممکن است احساس کند که تنهاست. فردي که مدام اين احساس را داشته باشد به تدريج از ارتباطات بين فردي او کاسته شده و ويژگيهاي افراد کم رو را مي يابد. علايم کم رويي تشديد ضربان قلب، برافروخته شدن چهره، به هم خوردن آهنگ تنفس، تغيير در تن صدا و ... از علايم فيزيولوژيکي در افراد کم رو مي باشد. دوري جستن از جمع، خجالت کشيدن و به لکنت افتادن، بريده و کم حرف زدن، مضطرب بودن و دستپاچه شدن، ناخن جويدن و با انگشتان خود بازي کردن، با لباس خود ور رفتن، سر را پايين انداختن و زير چشمي نگاه کردن، غرق در افکار خود شدن و بيشتر به خود توجه کردن از ويژگيهاي دختران و پسران کم رو مي باشد. کم روها بيشتر تمايل دارند با کوچکتر از خود بازي کنند و سرگرم باشند. آنها سرگرم شدن و بازي کردن با اشياء و لوازم مختلف را به جاي انسانها ترجيح مي دهند. با صداي آهسته و غيرطبيعي سخن گفتن، گرفته و نگران بودن، بيزاري شديد از نگاههاي منتقدانه ديگران، ضعف اعتماد بنفس، بي جرأت و شهامت بودن در عين توانمندي و قدرتمند بودن، دوري از دعوت کردن و دعوت شدن توسط ديگران و در نهايت تمايل به تنهايي از ديگر خصوصيات زنان و مردان کم روست. غلبه برکم رويي کمرويي بيشتر به روابط بين فردي و اجتماعي بر مي گردد"در نتيجه براي رفع مشکل کمرويي بايد روشهايي رابه کار گرفت تا روابط بين فردي افزايش يافته و ازنظر کيفيت نيزبه سطح قابل قبولي برسد. به طور مثال، چنانچه در دختران و زنان استعداد و هنر خاص و مثبتي موجود است بايد آن را تقويت کرده تا از اين طريق اعتماد به نفسشان بيشتر شود چرا که هر چقدر اعتماد به نفس بالاتر باشد کم رويي کمتر مي شود.همچنين، حضور در مهمانيها، فعاليتهاي فوق برنامه مدارس و دبيرستانها، انجام بازيهاي گروهي(تعاون)مي تواند به از بين رفتن کم رويي کمک نمايد. بيان و گفتار نيک و زيبا نيز در توان بخشي به کم رويي نقش مهمي دارد. چنانچه بدانيم منظور خودمان را چگونه بيان کنيم بري مدت طولاني هرگز کم رو نخواهيم ماند و زماني که ببينيم صحبتهايمان توجه اطرافيان را به خود جلب مي کند، جرأت پيدا مي کنيم. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
 کودکم شب ها کابوس می بیند!
کودکم شب ها کابوس می بیند!

در این حالت کودک به علت دیدن خوابهای ترسناک از خواب بیدار می‌شود و اغلب بخشی از خوابی که موجب ترس وی شده و یا تمامی آن را به یاد می‌آورد. در این زمان کودک اکثرا در رختخواب خود می‌نشیند و فریاد می‌کشد و یا گریه می‌کند و یا به طرف اتاق خواب و تخت والدین می‌آید و از آنها تقاضای کمک می‌کند. گاهی هم ممکن است کودک دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صدای بلند در خواب داد بکشد و گریه کند اما از خواب بیدار نشود. علل کابوس علل و موجبات اصلی کابوسها ممکن است بر اثر رویدادها و مسائل ترسناکی باشد که کودک در طی روز در تلویزیون می‌بیند یا در داستانها و کتابها می‌خواند و یا اطرافیان تعریف می‌کنند و یا اصولا مسئله‌ای باشد که کودک خود شخصا با آن رو به رو است مانند: دعواها ، مشکلات احساسی و در بچه‌های بزرگتر مشکلات در مدرسه و شاید سختی تکالیف درسی و غیره . همچنین کابوسهای کودک می‌تواند تاثیراتی از اعمال روزانه باشد، یک روز فشرده و سخت می‌تواند باعث کابوس هنگام خواب شود. البته خوابهای وحشتناک می‌تواند از تخیل کودک هم شکل بگیرد بدون اینکه معنای خاصی داشته باشد. در بچه‌های کوچک این خوابها قسمتی از رشد آنهاست و وقتی از خواب می‌پرند بلافاصله به خواب می‌روند و در فردا آن روز چیزی به یاد نمی‌آورند. هر کابوسی به این معنی نیست که مسئله‌ای وجود دارد. در کودکان تب ، مریضی ، زیاد یا دیر خوردن غذا می‌تواند نقش مهمی در کابوس داشته باشد. نحوه برخورد والدین با کابوس نحوه بر خورد والدین هنگام دیدن خوابهای وحشتناک به این گونه است که: هنگامی که کودکی در دل شب فریاد کشید، بی آن که از خواب بیدار شود، باید او را نوازش کرد و آرام در گوشش لالایی نجوا کرد و در این هنگام نباید کودک را حتی‌الامکان از خواب بیدار کرد. اما زمانی که کودکتان از صدای فریاد خودش بیدار شد، همچنان وحشت زده و ترسیده است او را در آغوش بگیرید و یک لیوان آب به او بدهید و او را نوازش کنید و با صدای آهسته برایش تعریف کنید که این فقط یک خواب بود و گذشت، آنچه که دیدی همه در خواب بود. حتی اگر کودک معنی واژه رویا را هنوز یاد نگرفته باشد، طنین آرام بخش صدایتان او را تسکین خواهد داد و به او خواهد فهماند که آنچه که دیده واقعیت نداشته است، و اگر کودک باز هم بی‌قراری کرد می‌توان چراغ را روشن کرد و گفت بیا به دنبال آن چیزی که می‌ترسی بگردیم و یا به او بگوییم چراغ را برایت روشن می‌گذارم. البته امکان دارد که در بعضی موارد ، صحنه‌هایی از آن کابوس وحشتناک در ذهنش دوباره تکرار شود و از ترس اینکه دوباره آن منظره‌های وحشتناک را ببیند از رفتن به رختخواب امتناع ورزد، توصیه‌ای که در این زمان وجود دارد این است که موضوع خوابی را که کودک عنوان می‌کند را به شکل دیگری به پایان برسانیم به این شکل که مثلا اگر خواب اژدها را دید به او بگوییم که در انتها تو شمشیری داشتی و اژدها را کشتی. سعی کنید وقتی کودک خواب ترسناک می‌بیند و به طرف تخت شما می‌آید او را به تخت خودش باز گردانید چون بعدا خیلی مشکل است که شبهای بعد در اتاق خودش به خواب رود و سعی کنید پیش کودک تا به خواب رفتن وی بمانید و بعد اتاق او را ترک کنید. هنگامی که احساس می‌کنید دیدن کابوس در کودکتان به علت این است که ذهنش مشغول مسئله‌ای است باید دقت کنید که چه چیزی در زندگی کودک تغییر یافته است. البته باید از خود کودک کمک گرفت و یک سئوال باز و دقیق پرسید مثلا دیشب چه خوابی دیده بودی؟ یا دقیقا از چه چیزی می‌ترسی؟ و بگذاریم خودش تعریف کند و سعی کنیم بین صحبتهایش حرف نزنیم با دقت گوش کنیم. زیرا کودک با این عمل ما احساس خواهد کرد که وی را درک می‌کنیم. البته در کودکانی که کوچکتر هستند نباید انتظار داشته باشیم که خوابشان را واضح بتوانند بیان کنند زیرا کودکان در سنین پائین نمی‌توانند دقیقا خوابی را که دیده‌اند به روشنی برای دیگران تعریف کنند و فقط ممکن است یک لغت بگویند مثل: زن بد جنس یا سگ بزرگ. در این صورت باید به آنها گفت که در واقعیت و در اتاق او چیزی وجود ندارد و می‌توان به همراه کودک همه جای خانه را جستجو کرد پیشگیری شبها سعی کنید همیشه یک چراغ خواب در اتاق کودک روشن باشد و در تاریکی قبل از اینکه کودک به خواب رود به وسایل در اتاق کودک نگاه کنید که بد نمانده باشد مثلا سایه یک صندلی ممکن است برای کودک ایجاد ترس کند. و یا می‌توان یک عروسک به کودک داد و یا در اتاق او آویزان کرد و به او بگویید که این عروسک جلوی خوابهای بد را می‌گیرد. سعی کنیم کودکان قبل از به خواب رفتن فیلمهای خشن و ترسناک نبینند و یا بازیهای خشن و هیجان انگیز انجام ندهند، سعی کنید قبل از به خواب رفتن کودک برایش قصه بخوانید (البته نه قصه های هیجان انگیز) و یا یک مسئله که برای کودک جالب است برایش تعریف کنید و به او بگویید: امیدوارم امشب در موردش خواب ببینی. شما می‌توانید یک موقعیت روحی خوب و آرامش قبل از خواب ، برای کودکتان ایجاد کنید. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چگونه از ناخن جویدن کودکمان جلوگیری کنیم؟
چگونه از ناخن جویدن کودکمان جلوگیری کنیم؟

ناخن جویدن ، بیشتر نشانه تهاجم خفته و اضطراب درونی کودک می باشد. این حالت در بچه های بزرگ تر شایع تر است. کودک از این طریق حالت تهاجمی خود را کنترل می کند و بر اضطراب ها چیره می شود و توجهش را از دنیای خارج قطع می کند و به درون خویش برمی گرداند. چه کودکانی به ناخن جویدن مبتلا می شوند؟ معمولاً کودکان مضطرب به ناخن جویدن مبتلا می شوند که گاهی تا مجروح کردن انگشتان نیز پیش می رود زیرا ناخن جویدن در کودکان منقلب و هراسان، تسکین ایجاد می کند و باعث آرامش شان می شود. این بچه ها به محض رهاکردن این کار، دچار اضطراب می شوند و دوباره شروع به ناخن جوی می کنند. عواملی که باعث ناخن جوی در کودک می شود عبارتند از: - فشار محیط بر کودک ؛ کودکی که تحت انضباط شدید قرار گیرد وقتی نمی تواند بر موانع پیروز شود به خود فشار می آورد و این فشار باعث اضطراب می شود و در نتیجه برای رهایی از اضطراب، به ناخن جوی روی می آورد. - گاهی ناخن جویدن بر اثر تقلید به وجود می آید. کودک ابتدا تقلید می کند و کم کم به صورت عادت در می آید. - کودکان خجالتی و کم رو، اغلب دچار این عادت ناپسند می شوند. - گاهی هنگام دندان در آوردن و التهاب لثه ها، این عادت در کودکان ایجاد می شود. روش های جلوگیری : - در زمان التهاب لثه ها، وسیله ای در اختیار کودک قرار دهید تا کودک مجبور نشود برای رفع التهاب از انگشتانش استفاده کند. - در صورتی که عامل محیطی باعث ناخن جوی شده باید تا حد امکان سعی کنید فشار روحی بر کودک وارد نشود و از سختگیری نسبت به کودک بپرهیزید. - باید نیازهای طبیعی کودک را بشناسید و کاری نکنید که جلو این نیازها گرفته شود؛ نیازهایی مانند بازکردن، خراب کردن وسایل و پریدن. کودک نمی تواند برای مدتی طولانی بدون حرکت و آرام بنشیند. برقراری نظم و انضباط شدید، برای کودک فشار روحی ایجاد می کند. - در درس خواندن از او توقع بیش از حد نداشته باشید. - پیش از آنکه از لحاظ بدنی آمادگی یابد، از او انتظار نداشته باشید که دفع ادرار خود را کنترل کند. - هرگز او را به خاطر ناخن جویدن مورد تمسخر قرار ندهید. - دائماً به او تذکر ندهید و ایراد نگیرید. - او را با اشیاء مورد علاقه اش سرگرم کنید. - سعی کنید وقت بیشتری به او اختصاص بدهید تا تنها نماند. - او را در فعالیت های مختلف شرکت دهید. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
با تغییر خود،فرزندمان را تغییر دهیم
با تغییر خود،فرزندمان را تغییر دهیم

اگر مضطرب هستیم ، توقع فرزند آرام نداشته باشیم.اگر بی برنامه و ناهماهنگ هستیم، امید بچه منظم نداشته باشیم.اگر اختلاف زناشویی و جر و بحث خانوادگی داریم ، منتظر آشفتگی های تربیتی در فرزندمان باشیم. اصولاً در تربیت فرزند باید توجه داشته باشیم که کودکان چون میوه ای بر درخت خانواده می رویند. هرگونه آفتی که بر خانواده تاثیر بگذارد؛ بچه های ما را نیز مبتلا می کند. باغبان عاقل برای اینکه محصولی سالم داشته باشد ، می بایست ریشه و درخت را آفت کشی کند و به تبع آن میوه ها( یعنی فرزندان) نیز سالم می شوند. پس این درخت خانواده که پیوندی بین همسران است باید ابتدا سالم باشد. هم تک تک همسران و هم رابطه همسران باید درست باشد تا فرزندان بالنده ای داشته باشیم. اگر شما هنوز ازدواج نکرده اید باز هم مشکل تربیت فرزندان به شما بر می گردد. چون از هم اکنون باید در تغییر صفات خود اقدام نمائید تا در آینده با خانواده سالم به تربیت فرزند خود اقدام نمائید. اگر تشکیل خانواده داده اید به جای غرغر کردن به بچه ها یا نق زدن به همسرتان(در خصوص عملکرد فرزندتان)، شروع به تغییر خود کنید. آیا با طعنه با فرزندتان حرف می زنید یا او را مسخره می کنید!؟ آیا از کودک خود توقع دارید همیشه 20 باشد!؟ آیا به بچه اتان می گویید که فقط وقتی او را دوست دارید، که کارهای خوب انجام دهد!؟ آیا شما با فرزندتان ، پشت سر همسرتان صحبت می کنید!؟ آیا به فرزندتان بر چسب «بچه شلوغ»،«فرزند بی نظم»،«بچه تنبل»،«بچه ترسو» ، یا ... زده اید!؟ آیا همیشه (افراطی) مراقب و مواظب کودکتان هستید تا همه کارهایش بدون خطا انجام شود!؟ آیا همیشه به پرسش فرزندتان، سریع جواب می دهید تا مبادا او از فکرش استفاده کند!؟ آیا برای رشد و پیشرفت فرزندتان ، بچه های مردم را به عنوان الگو به او پیشنهاد می دهید!؟ آیا با عصبانیت سر او فریاد می کشید که با برادر کوچکش با عصبانیت صحبت نکند!؟ جواب به این سئوالات ، مهارت فرزند پروری شما را ارزیابی می کند. شما بعد از اینکه خود را پرورش دادید، همسر مناسبی یافتید و مهارتهای زناشویی و مهارتهای ارتباطی صمیمی نیز با وی برقرار کردید، حالا نوبت به مهارت تربیت کودک و مهارتهای فرزندپروری می رسد، که ما در این بخش به تدریج به توضیح آنها خواهیم پرداخت. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
آیا کودک شما در یادگیری مشکل دارد؟
آیا کودک شما در یادگیری مشکل دارد؟

بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوششان کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی می‌کنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می‌کنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن وقتی به مدرسه می‌روند و می‌خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی می‌شوند. بیش از یک قرن است که متخصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات این قبیل کودکان بوده‌اند. بیش از شصت تعریف برای اختلالات یادگیری وجود دارد که معروفترین آنها عبارتست از: اختلال در یک یا چند فرآیند روانی پایه به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن ، حجمی کردن یا انجام محاسبه‌های ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ، آسیب دیدگیهای مغزی ، نقص جزئی در کار مغز ، ریس ‌لکسی یا نارسا خوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر ، اصطلاح یاد شده آن عده را که اصولا بواسطه معلولیتهای دیداری ، شنیداری یا حرکتی همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی ، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده‌اند را شامل نمی‌شود. علل بروز اختلالات یادگیری ثابت شده است که علل بروز ی اختلالت یادگیر ی نسبتا مهم است. با این حال در پژوهشهای مختلف تاثیر عوامل زیر در بروز این اختلالات مورد تائید بوده‌اند. هر چند همواره تاثیر متقابل عوامل مورد نظر بوده است. عوامل فیزیولوژیک موثر در بروز اختلالات یادگیری بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ی ا ختلالات یادگیری آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه وارده به دستگاه عصبی مرکزی است. عوامل موثر در بروز اختلالات یادگیری شواهدی در دست است که نشان می‌دهد اختلالات یادگیری احتمالا در برخی خانواده‌ها بیش از دیگران دیده می‌شود. مطالعات انجام شده بر روی دوقلوها به گونه‌ای حاکی از نشانه‌های عمل ژنتیکی است. واکر ، "کول" و "ولف" به الگوهای خانوادگی پی برده‌اند که با اختلالات یادگیری پیوند دارند. عوامل بیوشیمیایی موثر در بروز اختلالات یادگیری گفته شده است که اختلالات گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب اختلالات یادگیری می‌شوند. برخی از عوامل بیوشیمیایی که در ارتباط با اختلالات یادگیری از آنها نام برده شده است عبارتند از: هایپوگلیسمی ، عدم توازن استیل کولی نستروز و کم کاری تیروئید. عوامل پیش هنگام و قبل از تولد در بروز اختلالات یادگیری اختلالات یادگیری برخی کودکان می‌تواند بواسطه مشکلاتی باشد که پیش از تولد ، هنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد وجود داشته است. از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از: * عدم تناسب نوع خون مادر با جنین * اختلالات در ترشحات داخلی مادر * قرار گرفتن در برابر اشعه * استفاده از دارو از عوامل هنگام تولد می‌تواند به مواردی چون: * کم وزنی هنگام تولد * آسیب وارده بر سر * آمدن جفت پیش از نوزاد * تولد با پا ، اشاره کرد. از عوامل بعد از تولد عبارتند از: * مسمومیت سرب * نارساییهای تغذیه‌ای * محرومیتهای محیطی و ... عوامل آموزشی موثر در بروز اختلالات یادگیری به عقیده برخی متخصصان تدریس ناکافی و ناصحیح می‌تواند در بسیاری از اختلالات یادگیری عامل به حساب بیاید. به نظر می‌رسد که شماری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مرکز تحت آموزش کافی و مناسب قرار نگرفته‌اند. انواع اختلالات یادگیری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است در یکی یا چند مورد از زمینه‌های زیر دچار مشکل باشند: اختلال در زبان گفتاری ، اختلال در زبان نوشتاری ، اختلال خواندن و اختلال در حساب. به عبارتی ممکن است کودکی در همه زمینه‌های فوق به جز یک زمینه عملکرد خوب و مناسبی داشته باشد، ولی در یک زمینه دچار مشکل شود و به این ترتیب همپوشیهای مختلفی در زمینه‌های یاد شده ممکن است اتفاق بیافتد. درمان اختلالات یادگیری هر چند اختلالات یادگیری اصولا مساله‌ای آموزشی است، اما از چندین جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری تلاشها در این زمینه آشکار از فرضیه نقص جزئی در مغز سود می‌جویند و بدین ترتیب می‌کوشند تا با ارزیابی مسائل فرض شده مربوط به این نقص زیستی مشکل را برطرف کنند. از جمله شیوه‌های درمانی رایج بر این اساس می‌توان به درمان رایج بر نگرشهای "ادراکی" - "حرکتی" اشاره کرد. در این شیوه تلاش می‌شود تا موقعیتهایی برای کودک فراهم شود تا بتواند اطلاعاتی را از محیط دریافت دارد، به یکدیگر ارتباط دهد و آنها را دریابد. استفاده از روروک ، بازیهایی برای آموزش حرکت ، تمرینات روی تخته سیاه برای رشد هماهنگی حرکت و ادراک دیداری ، حل معما در این شیوه کاربرد دارد. از روشهای درمانی دیگر می‌توان به روش "دیداری" - "حرکتی فراستیگ" و شیوه‌های رفتاری اشاره کرد. برخی از متخصصان حرفه پزشکی نیز معتقدند باید به این دسته کودکان دست کم به طور آزمایشی دارو تجویز کرد. با این حال درباره تاثیرات دارو درمانی روی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری مطالعات انجام شد ه بسیار اندک است. "مگا ویتامین درمانی" اولین بار توسط کوت برای درمان این اختلالات پیشنهاد شد که به استفاده از ویتامینها تا حداکثر یک هزار برابر میزان مورد نیاز بدن گفته می‌شود. از سوی دیگر در نظر گرفتن امکانات آموزشی ویژه برای کودکان مورد توجه قرار گفته است مثلا استفاده از اتاق مرجع یا کلاسهای ویژه. با این حال مساله جای دهی مبتلایان به اختلالات یادگیری در کلاسهای مختلف هنوز مورد بحث بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش است. منبع : رشد گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
علاقه مندي كودك به بازي نشانه سلامتي
علاقه مندي كودك به بازي نشانه سلامتي

علاقه مندي كودك به بازي نشانه سلامتي اوست و اگر كودكي بازي نكند بايد به سلامت او مشكوك و به فكر درمانش بود. انسان نياز به حركت و جنبش دارد و بازي بخش مهمي از اين نياز است. هر فرد براي رشد ذهني و اجتماعي خود نيازمند انديشه و تفكر است و بازي خمير مايه ي اين تفكر و انديشه است. آمادگي جسمي و روحي براي مقابله با مشكلات، بخشي از فلسفه بازي كودكان است. بنابراين، بازي هر چه گسترده‌تر، پيچيده ترو اجتماعي‌تر باشد كودك از مصونيت رواني بيشتري برخوردار مي شود. كشف دنياي اطراف بخش ديگري از فلسفه بازي است كه كودك حس كنجكاوي خود را از اين طريق ارضا مي‌كند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
آیا می خواهید بچه ای باهوش داشته باشید؟
آیا می خواهید بچه ای باهوش داشته باشید؟

همه والدین آرزو دارند که فرزندانی سالم و باهوش داشته باشند اما در این مقاله 10 روش که می تواند در افزایش هوش و ذکاوت شما کمک کننده باشد را متذکر می شویم. تغذیه با شیر مادر مزایای شیر مادر بارها و بارها گفته شده از جمله پیشگیری از ایجاد عفونتها، افزایش قدرت سیتم ایمنی، و همچنین فراهم نمودن المانهای مهم تغذیه ای و...اما آنچه که بسیار حائز اهمی است تحقیقاتی است که توسط دانشمندان دانمارکی انجام پذیرفته است،دانشمندان اعلام نمودند که کودکانی که به مدت حداقل 9 ماه از شیرمادر تغذیه نموده اند به طور واضحی باهوش تر از کودکانی هستند که به مدت یک ماه و یا کمتر از شیر مادر تغذیه شده اند. بازی های فکری بازی هایی مانند شطرنج و جدول، معما، ساخت و سازها، و ... سبب تمرین بیشتر مغز شده و در شکل دهی بهتر افکار بچه ها بسیار مهم و موثر هستند. نواختن موسیقی براساس آخرین تحقیقات انجام شده در دانشگاه تورنتو کانادا، مشخص گردید که کودکانی که در یادگیری نواختن نوعی ساز، درگیر بوده اند از iq بیشتری نسبت به همسالان خود برخوردار شده اند. ورزش و بازی انجام ورزش و یا حتی بازی های بچه گانه که سبب شرکت آنها در فضای باز و یک کار گروهی می گردد در افزایش هوشمندی آنها بسیار موثر است در تحقیقاتی که توسط اپن ها غیر انجام شده است، مشخص گردید زنانی که مدیرعامل شرکتهای مهمی بودند 81% در ایام کودکی در بازیهای تیمی شرکت فعالانه داشته اند. بازیهای ویدئویی شاید تعجب کنید اما دیده شده کودکانی که از این بازیها استفاده کرده اند قدرت خلاقیت و تفکر و برنامه ریزی بهتر و مناسب تری داشته اند. اخیراً در انگلستان بعضی از معلم ها از این بازیها در کلاس درس برای آموزش بهتر دروس استفاده می نمایند. مصرف کمتر غذاهای کم ارزش مصرف میان وعده ای که از ارزش غذایی کم اما حجم بسیار برخوردارند سبب می گردد تا با پر کردن معده بچه ها مانع از مصرف غذاهای با ارزش و لازم و ضروری گردد لذا سعی کنید میوه و آجیل و... را بیشتر در برنامه غذایی آنها بگنجانید. کنجکاویهای طبیعی سعی کنید فرزندان خود را با محیط اطراف بیشتر آشنا کنید و با بردن آنها به فضاهای طبیعی(کوه، صحرا، باغ وحش، آکواریوم و...)ایجاد انگیزش در زهن کنجکاو آنها نموده و به سوالات بی شمار آنها پاسخ مناسب بدهید.این امر در افزایش هوشمندی کودکتان بسیار موثر است. مطالعه یکی از ارزانترین و قابل دسترس ترین امکاناتی که می توان از آن برای افزایش هوش فرزندتان استفاده نمایید استفاده از کتاب و کتابخوانی است.سعی کنید از همان سنین پایین برای آنها کتاب های عکس دار بخوانید.مطالعه روشی است که قدرت شناخت کودک را بسیار تقویت نموده و در هر سنی به آنها کمک می نماید. تقویت روابط اجتماعی فرزند خود را تشویق کنید تا در جمع قادر به سخن گفتن و یا شعر خواندن گردد،همچنین در سنین بالاتر در شرکت دادن آنها در فعالیتهای اجتماعی،تیمی،و بازیهای گروهی سبب افزایش اعتماد به نفس و نیز هوشمندی آنها گردد. خوردن صبحانه تحقیقات همواره نشان داده است که خوردن صبحانه سبب بهبود حافظه،تمرکز و یادگیری می گردد. لذا کودکانی که از خوردن صبحانه امتناع می کنند خیلی زودتر خسته شده و از یادگیری نیز سرباز می زنند و این در دراز مدت می تواند در هوشیاری آنها تاثیر گذار باشد. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
تاثیراقتصاد خانواده بر میزان هوش کودکان
تاثیراقتصاد خانواده بر میزان هوش کودکان

ميزان درآمد خانواده مي تواند بر ميزان هوش كودكان تأثير گذار باشد. خانواده هايي كه درآمد بسيار كمي دارند، از لحاظ تغذيه اي مشكل دارند و همانطور كه بعداً گفته خواهد شد، تغذيه مناسب يكي از موارد رشد هوش كودكان است. اين خانواده از نظربهداشت و درمان نيز با مشكل روبه رو هستند. كمبود بهداشت و رسيدگي دير هنگام به درمان اثر نامطلوبي بر فكر كودك دارد. اين خانواده ها نمي توانند وسايل آموزشي، بازي، كلاسهاي مختلف و..... را جهت كودكان خود آمده نمايند و از اين نظر هم رشد كودكان آنها با مشكل روبه رو مي شود. خانواده هاي پر درآمد هم مي توانند رشد هوشي كودك خود را به خطربيندازيد. اين خانواده ها تغذيه كودك را به شكل ديگري به خطر مي اندازند. استفاده از غذاهاي گران قيمت كه معمولاً مفيد نيستند پول دادن به كودكان جهت انواع پفك، نوشابه، شكلات، كيك و.... تغذيه او را به خطر مي اندازدو استفاده بيش از اندازه ي تلويزيون، ويدئو، كامپيوتر و..... فرصت فكر كردن را از كودك مي گيرند. رفاه و آسايش كودك و اينكه مي بينيد بدون فكر كردن و زحمت كشيدن همه چيز فراهم است، مهم تر از همه است و باعث كاهش هوش و فكر و خلاقيت مي گردد. بنابراين دو چيز مهم است تا اقتصاد خانواده باعث رشد فكري كودك و هوشي كودك شود. يكي تأمين درآمد در حد متوسط براي خانواده هاي كم درآمد و ديگري استفاده صحيح و معقول درآمد براي خانواده هاي پر درآمد مي باشد. تلاش براي تأمين درآمد خانواده، كاري مقدس است. در اين احاديث آمده است كه اين كار مانند حهاد در راه خداوند مي باشد، پس مطمئن باشيد كه تلاش براي بالا بردن ميزان درآمد، علاوه بر اين كه در دين اسلامي مشكل ندارد، بسيار هم پسنديده مي باشد. از خداوند بخواهيد كه جهت كسب روزي حلال به شما كمك كندو هميشه با وضو باشيد، قرآن بخوانيد، صلة رحم كنيد و به پدر و مادر خود احترام نمائيد، اين كارها باعث مي شودتا خداوند از راهي كه فكرش را نمي كنيد به شما روزي برساند. مطمئن باشيد كه خداوند درآمد كافي از راه حلال براي شما در نظر گرفته است. بنابراين از يك طرف فكر نكنيد كه خداوند خواسته شما كم درآمد باشيد و از طرف ديگر هيچگاه فكر نكنيد كه از راه غير حلال مانند رشوه، ربا، قمار، جايزه هاي غير مشروع، شركتهاي مشكل دار و... به درآمد برسيد. قناعت كنيد و جهت تأمين نيازهاي خود ابتكار نمائيد. به طور مثال وسايل بازي و.... را خودتان را بسازيد، كتابها را از كتابخانه به امانت بگيريد و... خانم خانواده هم مي تواند در تأمين درآمد كمك كند. در صورتي كه شغل بيرون از منزل نداردمي تواند در منزل كارهاي دستي انجام دهد. به فكر خلاقيت در كار خود باشيد و اگر چنين امكاناتي نيست، به راههاي ديگر فكر كنيد. به جاي كار كردن خيلي زياد، گاهي فكر كنيد تا شايد راه بهتري براي كسب درآمد حلال پيدا كنيد. در اين زمينه مي توانيد مطالعه كنيد و اطلاعات بيشتري كسب نمائيد. كتابهايي مثل قانون توانگري، به سوي كاميابي، سنگفرش هر خيابان از طلاست و... مي توانند مفيد باشند، البته توجه كنيد كه از بين اين كتابها روشهايي را ياد مي گيريد ولي مهم خلاقيت خود شماست. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
به جای انتقاد از دخترتان، برایش الگو باشید
به جای انتقاد از دخترتان، برایش الگو باشید

یک مطالعه جدید نشان می‌‌دهد انتقاد خانواده‌ها از وزن و یا عادات غذایی دختران، آثار ماندگاری بر عزّت نفس آنها می‌گذرد. به گزارش رویترزهلث از نیویورک، محققان با مطالعه 455 دانشجوی دختر که از اندام خود ناراضی بودند دریافتند بیش از 80 درصد آنها، والدین و یا خواهر و برادرانشان در دوران کودکی از ظاهر اندام آنها ایراد می‌گرفته‌اند. بسیاری معتقدند این انتقادها نمایان‌گر فقدان عشق و علاقه و حمایت در خانواده است. و حتّی نمایانگر بدرفتاری عاطفی است بطوری که برخی در بین خانواده آنها را «زشت»، «خنگ» و «تنبل» می‌نامیدند. در عین حال در پاره‌ای از موارد والدین و یا خواهر و برادران فقط گاهی در مورد وزن و اندام آنها نظر منفی خود را ابراز می‌کردند نویسنده این مطالعه در مجله «PEDIATRICS گزارش داد:« این اطّلاعات نشان می‌‌دهد حتّی چند مورد انتقاد هم می‌تواند تأثیر منفی داشته باشد.» این محقّقان که دکتر «سی. بارتیلوا» از مرکز پزشکی «استنفورد» در «کالیفرنیا» ریاست آنها را بر عهده داشت، می‌گویند: در خانواده‌های حمایتگر فقط چند بار انتقاد، تاثیر به ویژه مخرّبی بر دختران می‌گذارد. از این رووالدین باید بدانند کلام آنها می‌تواند براحساس دختران در مورد خودشان تأثیر ماندگاری داشته باشد. در آغاز این مطالعه، این زنان مجموعه‌ای پرسشنامه را پر کردند. از جمله در یکی از این پرسشنامه‌ها درباره اظهار نظرهای منفی که در دوران کودکی آنها می‌شد و میزان عزّت نفس آنها پرسیده شده بود. بیشتر این زنان گفتند اعضای خانواده اظهار نظر منفی در مورد شکل اندام آنها می‌کردند. براساس گزارش‌های آنها، بیش از نیمی از مادران و تقریباً 40درصد از پدران و 40درصد خواهران و برادران چنین نظراتی داده‌اند. در این مطالعه دیده شد، زنانی که پدر و مادرشان چنین جملاتی به آنها گفته بودند از عزّت نفس کمتری برخوردار بودند و فقدان حمایت خانواده را احساس می‌کردند. به گفته تیلور و همکارانش، والدینی که درباره وزن و سلامت دختران خود نگران هستند باید بدون اینکه به انتقاد از آنها بپردازند، راه‌هایی را برای ارائه «توصیّه ی سازنده» درباره غذا خوردن سالم و ورزش بیابند. به گفته ی این محققان، الگو بودن والدین در رعایت رژیم غذایی متعادل، ورزش منظم و خودداری از ایراد گرفتن از اندام خودشان در این زمینه با اهمیّت است. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چرا کودکان از تاريکی می ترسند؟
چرا کودکان از تاريکی می ترسند؟

وحشت برخی کودکان از تاريکی، برخلاف تصور بعضی از والدين که آن را تلاش کودک برای جلب توجه می دانند، می تواند ناشی از شب کوری باشد.پژوهشگران می گويند که اين ناراحتی نادر و تشخيص طبی آن دشوار است. برخی کودکان قادر نيستند در تاريکی بخوابند وحشت برخی کودکان از تاريکی، برخلاف تصور بعضی از والدين که آن را تلاش کودک برای جلب توجه می دانند، می تواند ناشی از شب کوری باشد. پژوهشگران می گويند که اين ناراحتی نادر و تشخيص طبی آن دشوار است. چشم اکثر مردم پس از مدت کوتاهی به تاريکی عادت می کند، اما چشم برخی از کودکان، که ظاهرا از هيچ گونه ضعف بينايی رنج نمی برند و در محيط پرنور به خوبی می بينند، به تاريکی عادت نمی کند. ترس از سايه پژوهشگران بيمارستان عمومی "گارتناول" در شهر گلاسکو در اسکاتلند با انتشار نتايج تحقيقات خود در "نشريه پزشکی بريتانيا" يکی از دو نوع ناراحتی مادرزادی شب کوری را تشريح کرده اند. والدين يک دختربچه سه ساله که او را نزد پزشکان برده بودند گفتند که بچه بی وقفه از نابينايی در تاريکی شکايت می کند. او به سختی به خواب می رفت و در تاريکی قادر به حرکت از يک اتاق تاريک به اتاق تاريک ديگر نبود، در حالی که می توانست به سوی محيط روشن حرکت کند. پدر و مادر کودک او را تنها پس از آن که مشخص شد خواهر سه ماهه اش به ضعف بينايی مبتلا است نزد پزشک بردند. مورد دوم به يک دختربچه دو ساله مربوط می شد که علاوه بر مشکل بينايی در تاريکی دائم به اشيا برخورد می کرد و زمين می خورد. اين دختر بچه نيمه شب درحال گريه از خواب برمی خاست اما به اتاق خواب پدر و مادرش نمی رفت و شديدا وحشتزده می شد. او همچنين از سايه می ترسيد. پزشکان دريافتند که در خانواده اين کودک، مشکلات بينايی از جمله شب کوری سابقه دار است. به اين کودک چراغ قوه ای داده شد تا در تاريکی با خود حمل کند و اتاق خواب او شب ها روشن نگاه داشته شد. به نظر می رسد به اين ترتيب وحشت او از شب برطرف شده باشد. گروه پژوهشگران که سرپرستی آن را "گوردون داتون"، متخصص چشم به عهده داشت، نوشت: "نابينايی شبانه در کودکان می تواند باعث وحشت عميق از تاريکی شود." وی افزود: "تشخيص اين ناراحتی و اختيار دادن به کودک برای کنترل نور محيط می تواند زندگی خانوادگی را متحول کند گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
چرا درخت نقاشی‌های کودکان آبی است!
چرا درخت نقاشی‌های کودکان آبی است!

محققان دانشگاه ویسکونزین با انجام آزمایشهایی بر روی کودکان چهار و پنج ساله دلیل استفاده از رنگهای نامتناسب با طرح را در نقاشی های کودکان اعلام کردند. به گزارش خبرگزاری مهر، محققان اعلام کردند دلیل اینکه برخی از کودکان درختان را به رنگ آبی کشیده و علف ها را قرمز رنگ آمیزی می کنند این است که مغز این کودکان توانایی تلفیق رنگ و شکل یک جسم را با یکدیگر ندارد. به بیانی دیگر مغز شکل و رنگ یک جسم را در دو گروه متفاوت نرونی ذخیره می کند و عدم توانایی در تلفیق اطلاعات این دو گروه منجر به شکل گرفتن درختی آبی یا ماهی سبز در نقاشی یک کودک خواهد شد. محققان دانشگاه ویسکونزین بر این اساس اعلام کردند چنین کودکانی هنوز توانایی برقراری ارتباط میان اطلاعاتی که در مغز آنها ذخیره شده است را به دست نیاورده اند. به منظور اثبات این نظریه دانشمندان از 28 کودک چهارساله و 28 کودک پنج ساله در یک آزمایش استفاده کردند. در این آزمایش سه شکل مختلف از یک تصویر در فاصله ای کوتاه در رایانه به کودکان نشان داده شد. بلافاصله پس از آن تصویری جدید نمایش داده شده و محققان از کودک پرسیدند آیا این تصویر با آنچه قبلا دیده است مشابه است یا تفاوت دارد. نتایج نشان داد کودکان چهار ساله به خوبی قادر به تشخیص دادن رنگ جدید در اشکال بودند اما متوجه جابجایی رنگ اصلی دو شکل از میان دیگر اشکال نشدند. در مقابل کودکان پنج ساله این مشکل را نداشتند و به خوبی قادر به تشخیص تفاوتهای به وجود آمده درتمامی شکلها و رنگها بودند. بر اساس گزارش نیوساینتیست، محققان معتقدند این نظریه می تواند دلیل استفاده کودکان از رنگهای نابه جا در نقاشی هایشان را توضیح داده و نشاندهنده رشد توانایی تلفیق انواع مختلف اطلاعات بصری در سن پنج سالگی کودکان به شمار رود. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
بهترین لالایی نوزادان کشف شد
بهترین لالایی نوزادان کشف شد

پژوهشگران انگلیسی به تازگی دریافته‌اند موسیقیهای پخش شده در زمان جنینی نوزادان در سال نخست تولدشان بهترین لالایی هنگام خوابشان است. به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از کی‌اس‌ال نیوز، نوزادان بلافاصله پس از آغاز زندگی‌ به تمامی صداهایی که در دوران جنینی‌شان شنیده‌اند عکس‌العمل نشان می‌دهند و گاه دچار آرامش و گاه دچار پریشانی می‌شوند. در این تحقیق مشخص شده است که والدینی که در زمان جنینی‌ فرزندشان به موسیقی خاصی گوش داده‌اند در سال نخست پس از تولد کودکشان شاهد عکس‌العملهای نوزاد به همان موسیقی خاص خواهند بود و می‌توانند با کمک همان موسیقی کودکشان را آرام کنند. پژوهشگران انگلیسی همچنین متوجه شده‌اند که والدین این نوزادان با پخش این موسیقیها نه تنها می‌توانند روحیه کودکانشان را شاد نگه‌دارند بلکه تعداد دفعات بیخوابی‌های زمان نوزادی‌ فرزاندشان را نیز کاهش دهند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
گریه کودکان خود را ترجمه کنید
گریه کودکان خود را ترجمه کنید

شرکتی در اسپانیا ابزاری را مخصوص گوشی آی فن ارائه کرده است که می تواند گریه کودکان را ترجمه کرده و احساس نهفته در پس آن را آشکار سازد. به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی که کودکی می گرید، حتی حساس ترین پدر و مادرها نیز در یافتن دلیل گریه او دچار مشکل می شوند، مشکلی که به تازگی در صورت به همراه داشتن یک گوشی اپل می توان آن را رفع کرد. این ابزار جدید گوشی آی فن که متناسب با شرایط پدرها و مادرهای جوان ساخته شده است می تواند رازهای نهفته در صدای گریه و فریاد نوزادان را رمزگشایی کند. "مترجم گریه" نام ابزاری است که توسط شرکتی به نام Biloop در بارسلونا ارائه شده و می تواند با کمک گرفتن از فناوری آنالیز صدا یکی از حالتهای احساسی کودکان را از قبیل گرسنگی، خستگی، آزردگی، استرس و یا غمگینی تشخیص دهد. به گفته خالق این ابزار تحقیقات متعدد در رابطه با کودکان نشان داده است کودکانی که به نیازها و درخواستهای آنها توجه به موقع شده کمتر گریسته و در این صورت می توانند مهارتهای شناختی و اجتماعی مستحکم تری را پرورش دهند. مترجم گریه با صرف 10 ثانیه می تواند صدای کودک را ترجمه کرده و احساسی که در پس آن نهفته است را فاش کند و در عین حال برای آرام کردن کودک راهنمایی هایی را به پدر و مادر ارائه کند. بر اساس گزارش ای بی سی، به گفته شرکت تولید کننده این ابزار، مترجم گریه در ترجمه خود از دقتی 96 درصدی برخوردار است و قادر است گریه هر کودکی را با هر نوع فرهنگ و زبانی ترجمه کند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
اسباب بازی مناسب برای کودکان پیش دبستانی
اسباب بازی مناسب برای کودکان پیش دبستانی

بازی و اسباب بازی برای کودکان بسیار مهم می باشد. به طوری که آنها بیشترین ساعات بیداری خود را به بازی و فعالیت می پردازند. کودکان زمان بازی را بسیار دوست داشته و این زمان را بر هر چیز دیگری مقدم می دارند. انتخاب اسباب بازی مناسب برای کودکان در هر سنی بسیار حائز اهمیت است. به طوری که بهترین و مناسب ترین اسباب بازی برای کودکان به ویژه در سنین پیش دبستانی، اسباب بازی های آموزشی است. چرا که این گروه از اسباب بازی ها موجب پرورش تفکر، تخیل، سرگرمی، لذت و مهمتر از همه یادگیری در کودک می گردد و او را با مفاهیم و دنیای پیرامون آشنا می سازد. علاوه بر اینها، اسباب بازی باید از ایمنی و کیفیت لازم برخوردار باشد. به اعتقاد انجمن جهانی تعلیم و تربیت دوران کودکی ( ACEI )[1]، اگر اسباب بازی های کودکان به دقت انتخاب شوند، موجب ارتقای کیفیت بازی و رشد کودک می گردند. اسباب بازی های آموزشی، نقش بسزایی در رشد کودکان پیش دبستانی ایفا می نمایند. آنها موجب بالا رفتن هوش، مهارتهای اجتماعی و همچنین رفتارهای احساسی کودکان می گردند. اینگونه اسباب بازی ها طراحی شده اند تا دید وسیع تری در گروه های سنی مختلف ایجاد نمایند. هدف از اسباب بازی های آموزشی: به طور کلی اسباب بازی های آموزشی دو هدف عمده دارند: یکی سرگرمی و دیگری توسعه مهارتهای کودکان. اولین هدف کاملا روشن است. کودکان دوست دارند که بازی کنند. بنابراین تمام اسباب بازیها به انضمام اسباب بازیهای آموزشی، برای کودکان جنبه سرگرمی دارند مگر اینکه کودک، خود تمایلی به بازی کردن نداشته باشد. دومین هدف اسباب بازی های آموزشی توسعه مهارتهای کودکان می باشد. اما این هدف برای همگان کاملا واضح و روشن نیست. بیشتر والدین فکر می کنند که تنها هدف اسباب بازی ها تفریح و سرگرمی است. آنها نمی دانند که اسباب بازی های آموزشی برای کمک به آموزش بهتر کودکان طراحی شده اند. به همین دلیل است که در انتخاب اسباب بازی، بیشتر اسباب بازی هایی که جنبه لوکس و فانتزی دارند را برای کودکانشان خریداری می نمایند. اسباب بازی های مناسب برای کودکان پیش دبستانی اسباب بازی های علمی و طبیعی: اسباب بازی های علمی برای این گروه سنی، دنیایی از علم هستند. اینگونه اسباب بازی ها این شانس را به کودک می دهند که دنیای اطراف را کشف کرده و دامنه دانستنی های خود را افزایش دهند. اما متاسفانه والدین هنگام انتخاب اسباب بازی، کمتر به دنبال خرید اینگونه اسباب بازی ها هستند. پازل ها و بازی های حل مسئله: امروزه پازلها و بازیهای حل مسئله در اشکال و ابعاد مختلف به وفور در بازار یافت می شوند. کیفیت و طراحی آنها نیز روز به روز بهتر و متنوع تر می شود. پازلها با توجه به ماهیتی که دارند قدرت تمرکز، تفکر خلاق و منطقی را در کودکان افزایش داده و کودکان را وادار به تفکر می کنند. کودک با تمرکز بر روی پازل به راحتی قطعه ها را جابجا کرده و آنرا حل می کند. به طوری که در بعضی مواقع موجب حیرت والدین خود می شود. پازلها و بازیهای حل مسئله بهترین نوع اسباب بازی های آموزشی برای کودکان سنین پیش دبستانی هستند. زیرا آنها چند بعدی و قابل لمس هستند، مدلهای مختلف برای سنین مختلف وجود دارد و کودک می تواند به تنهایی و یا با دوستان خود به بازی بپردازد. لگو: لگوها قطعاتی هستند که کودکان از طریق متصل کردن آنها به یکدیگر، اشکال مختلفی را می سازند. این بازی بسیار مورد توجه و علاقه کودکان می باشد. لگوها به تفکر، ابتکار و خلاقیت کودک کمک بسیاری می نمایند. تخته سیاه یا وایت برد: تخته سیاه یا وایت برد یکی از انعطاف پذیرترین اسباب بازی های گروه سنی پیش دبستانی است که برای رشد خلاقیت کودکان بسیار مفید هستند. کودک از طریق تخته سیاه یا وایت برد، نوشتن و نقاشی کردن را تجربه کرده و نقش افراد مختلف به ویژه معلم را بازی می کند. ابزار و آلات موسیقی: موسیقی نقش بسزایی در رشد فکری و شخصیتی کودک دارد. اگر کودک شما کوچکترین توجهی به موسیقی نشان می دهد، وقت آن است که او را با یک ابزار واقعی موسیقی آشنا کنید. والدین می توانند با در اختیار گذاشتن آلات گوناگون موسیقی همچون پیانو، گیتار و ... در سایز کوچک، دید کودک را در موسیقی گسترش داده و این فرصت را به کودک بدهند که نه تنها عشق و علاقه خود را به موسیقی افزایش دهد بلکه مهارتهای هنری خود را نیز به معرض نمایش گذاشته و خود را کشف نماید. دوچرخه: داشتن دوچرخه به عنوان اسباب بازی، برای یک کودک پیش دبستانی نهایت آرزوست. والدین باید هنگام خرید دوچرخه دقت کرده و سایزی که مناسب با قد و جثه کودک است را خریداری نمایند و از سلامت و استاندارد بودن دوچرخه اطمینان حاصل نمایند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
خوابها از 7 سالگی رنگی می شوند!
خوابها از 7 سالگی رنگی می شوند!

پژوهشگران آمریکایی دریافتند که حتی رویا دیدن نیز آموخته می شود به طوری که کودکان از سن پنج سالگی خواب دیدن را یاد می گیرند. محققان دانشگاه ویکونسین در مدیسون در تحقیقاتی که درباره ماهیت رویاها انجام دادند کشف کردند که قبل از پردازش صحنه های غنی از حرکات، رنگها، تعاملات و احساسات در خواب، یک کودک باید توانایی شناختی و تصورات خود را توسعه دهد. این پدیده در حدود 7 سالگی به تکامل می رسد. یک روانشناس آمریکایی در دهه های 80 و 90 برای درک پدیده خواب دیدن، کودکان را تمام شب در لابراتوار خود بیدار کرده و حرکات چشم آنها را کنترل می کرد. نتایج بررسیهای وی نشان داد در حالی که بزرگسالان اگر در مدت REM (حرکات سریع چشم) از خواب بیدار شوند می توانند صحنه های عجیبی را که در خواب دیده اند به یاد آورند تنها 20 درصد از کودکان می توانند خواب خود را تعریف کنند. اکنون محققان آمریکایی در تحقیقات جدید خود نشان دادند که کودکان تا قبل از سن مدرسه به سختی می توانند حرکت و یا چرخش اجسامی را که در خواب دیده اند به یاد آورند و با توسعه ناقص تصورات به خصوص تصورات دیداری و فضایی مواجهند. براساس گزارش لارپوبلیکا، به گفته این دانشمندان رویاها همراه با کودکان رشد می کنند. تا 5 سالگی صحنه ها و شخصیتها بی حرکت و ثابت هستند. در رویا یک حیوان و یا آرزوی خوردن یک غذا دیده می شود. احساسات خاموشند و تعاملات میان افراد وجود ندارد. خاطرات روزانه در طول خواب تکرار نمی شوند و کودکان هرگز صحنه های خشن، موقعیتهای ناخوشایند، ترس و دیگر احساسات را در رویاهای خود نمی بینند. از سن 5 سالگی به بعد، رویاها شروع به بافته شدن می کنند اما هنوز بسیار خام هستند. شخصیتها حرکت کرده و چند کلمه نیز میان خود مبادله می کنند اما بسامد وقوع صحنه های خواب بسیار پایین است. ولی از 7 سالگی به بعد کودکان نیز همانند بزرگسالان در خواب خود قادر به درک احساسات، ترس، لذت بردن و حرکت کردن شده و صحنه های خوابهای آنها رنگی می شود. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
ابداعی برای کمک به مشکلات رفتاری کودکان
ابداعی برای کمک به مشکلات رفتاری کودکان

دانشمند‌ان تكنیكی را ابداع كردند كه به كودكان مبتلا به مشكلات گفتاری و ارتباطی كمك می‌كند، بهتر صحبت كنند. این فناوری جدید مجهز به نرم‌افزاری است كه به كودكان مبتلا به ناتوانی های كلامی و گفتاری امكان می‌دهد سریعتر صحبت كنند. دانش‌آموزان مدرسه "كورس فورد" در انگلیس نخستین گروهی هستند كه این فناوری نوین روی آنها آزمایش شده است. سیستم جدید مجهز به مجموعه‌ای از حسگرها، كارت های حافظه و وسیله ای برای ثبت رویدادهاست كه اطلاعات درباره كارهای كودك را در همه ی روز در مدرسه جمع‌آوری می‌كند. سپس رایانه ای ‌این اطلاعات را به داستان تبدیل می کند و وقتی به خانه بر می‌گردد، می‌تواند این اطلاعات را در اختیار والدین خود قرار دهد و با آنها درباره كارهایی كه در مدرسه انجام داده است، بهتر و سریعتر صحبت كند. این كودكان همچنین می‌توانند به سوالاتی كه از آنها پرسیده می‌شود، سریعتر پاسخ دهند. بیشتر كودكانی كه دچار ناتوانی‌های حركتی شدید هستند یا نمی‌توانند صحبت كنند و یا به سختی و محدود حرف می‌زنند و شركت كردن در یك گفت و گو برایشان دشوار است، می توانند از این ابداع استفاده کنند. وسیله جدید به آنها كمك می‌كند كه راحت‌تر جمله سازی كنند و اطلاعات را بهتر بازگو كنند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
تاثیر قصه ها بر ذهن کودکان
تاثیر قصه ها بر ذهن کودکان

قصه ها برای کودکان خردسال فقط یک محرک روانی و شنیداری نیستند، بلکه کارکردهای فراوانی برای این گروه از کودکان دارند . اکثر ما در کودکی ها ی خود روزهایی را به یاد می آوریم که بزرگترها برای سرگرم کردن و یا کوتاه نمودن شب های بلند زمستان با قصه، مثل و چیستان اعضای خانواده را گرد هم می آوردند و لحظات استثنایی و دلپذیری را در پس این داستانهای راز گونه و پر معنا فراهم می کردند لحظاتی که تا کنون در یاد و خاطره باقی مانده است. نویسندگان حوزه کودک و نوجوان هم چنین روانشناسان رشد بر این عقیده هم رای هستند که قصه-ها برای کودکان خردسال فقط یک محرک روانی و شنیداری نیستند، بلکه کارکردهای فراوانی برای این گروه از کودکان دارند . کودکان از طریق قصه ها با محیط پیرامون خود آشنا میشوند. هر قصه ای میتواند فضایی را به وجود بیاورد که کودکان هنگام رویارویی با نمونه های واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهند. قصه ها به کودکان یاری می رسانند تا ارتباط ها را درک کنند رابطه ای که بین شخصیت های یک قصه وجود دارد، می تواند به کودک یاری برساند که خود چگونه این موارد را در زندگی رعایت کند. موضوع مهم دیگر که تاثیر زیادی بر فرایند اجتماعی شدن کودک دارد این است که قصه ها پیامها و ارزش هایی را به مخاطب خود منتقل می کنند کودک در اثر شنیدن، تکرار شنیدن و حتی فکر کردن به قصه میتواند این پیامها را جذب کند و ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و انسانی را بگیرد.غیرمستقیم بودن این پیامها موجب میشود که برای کودک دلنشین تر، جذاب تر و دوستداشتنی تر شود هم چنین قصه ها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزایش میدهند .کودکان در اثر شنیدن این توانایی را به دست می آورند تا بتوانند شنیدن فعال را تجربه کنند. آنها حتی برای اینکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروری است که دقت و تمرکز لازم را برای خوب شنیدن تمرین کنند. برای منظم شدن و فعال شدن کودکان در امور هم قصه گویی یک آموزش جذاب است قصه ها می توانند به کودکان یاد بدهند که چگونه روی کار تمرکز کنند و با دقت آن کار را پیش ببرند. در عین حال قصه ها موجب میشوند تا کودکان بتوانند با گسترهای از کلمه ها آشنا شوند. کلمه هایی که ممکن است در گفتگوی روزانه هیچ وقت مورد استفاده قرار نگیرند همچنین قصه ها موجب می شوند تا کودکان با تجربه ها، احساسها، عواطف و شیو ههای نگرش بزرگترها آشنا شوند. کودکان از آن جا که هنوز تجربه گستردهای در شناخت دنیا ندارند، سعی می کنند که با ارتباط دادن بین آموخته های قبلی و موضوعهای جدید به تعادل ذهن خود کمک کنند. این روند معمولا با تخیل کودک عجین میشود و او را یاری میکند که با منطق خود به کشف و شناخت دنیا اقدام کند و بر اساس چنین روندی است که از قصه های تخیلی لذت می برند و از آنها بهره برداری میکنند. کارکردها و ارزش های قصه ها به مراتب بیشتر از آن است که بخواهد به همین چند مورد خلاصه شود. اما همین موارد با ارزش میتواند دلایل مهمی باشد که بتوان از طریق قصه ها به رشد عاطفی، اجتماعی، کلامی و ذهنی کودک یاری نمود. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
تيكها را دركودكان چگونه بشناسيم؟
تيكها را دركودكان چگونه بشناسيم؟

تيك‏ها طبق تعريف انقباض‏هاي عضلاني تكراري و سريعي هستند كه منجر به توليد حركات يا اصواتي مي‏شوند و فرد قدرت كنترل آنها را ندارد. كودكان و نوجوانان ممكن است به دنبال برخورد با محركي خاص يا در پاسخ به يك ميل دروني قوي، رفتارهاي تيك را بروز دهند. هر چند تيك‏ها ارادي نيستند اما در برخي افراد براي دوره‏هاي معيني سركوب مي‏شوند. تيك‏هاي حركتي مانند چشمك زدن، حركت دادن ناگهاني گردن، بالا انداختن شانه‏ها، شكلك در آوردن و تيك‏هاي صوتي مانند: سرفه كردن، صاف كردن گلو، غر غر كردن، بالا كشيدن بيني، بوئيدن اشياء و... مي‏باشد. نخستين گام در تعيين شيوه درماني مناسب، بررسي كاركرد كلي كودك يا نوجوان است (خانواده، معلمين و همسالان گاهي تيك‏ها را به عنوان رفتاري هدفمند تفسير مي‏كنند). درمان بايد با آموزش جامع خانواده شروع شود به طوري كه كودك مبتلا ندانسته به خاطر رفتارهاي تيك تنبيه نشود. مداخلات دارويي در سركوب تيك تا حدودي مؤثرند. و از مداخلات رفتاري نظير فنون "وارونه سازي عادت" استفاده مي‏شود تا افراد مبتلا از تيك خود آگاهي بيشتري پيدا كنند و حركات ارادي را شروع كنند كه تيك‏ها را جبران كنند. ساير روش‏ها از جمله تمرين تمركز، خود باز بيني و آموزش واكنش ناسازگار مي‏باشد. تصور مي‏شود فنون رفتاري و دارو درماني اثرات يكديگر را تقويت مي‏كنند. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
تمارینی برای افزایش هوش نوزاد
تمارینی برای افزایش هوش نوزاد

ورزش برای نوزادان باید به گونه‌ای باشد كه به آنها بیاموزد چگونه به تدریج از حواس پنج‌گانه خود برای شناسایی محیط اطرافشان استفاده كنند. طبیعی است كه هر نوزاد به سمت رنگ‌های شاد و براق جذب شود.باید فعالیت‌های ورزشی را كه برای آنها انتخاب می‌كنید به گونه‌ای باشند كه نوزاد هر چه بهتر محیط نزدیك خود را بشناسد و سپس به تدریج موفق به كشف دنیاهای دورتر شود.كنجكاوی نوزاد در این سن بسیار طبیعی است و مادامی كه والدین در حین انجام هر نوع فعالیت در كنار او باشند،خطری متوجه او نخواهد بود.فعالیت‌های بسیاری وجود دارد كه در كنار بازی یك جلسه آموزشی هم محسوب می‌شود.در این مطلب ما بعضی فعالیت‌های ساده برای نوزاد را به شما معرفی می‌كنیم: ورزش صدا این فعالیتی است كه بسیاری از والدین آن را انجام می‌دهند بدون آن كه بدانند این كار چقدر برای كودك مفید است.بسیاری از والدین هنگام عوض كردن پوشك،حمام یا بازی با كودك خود حرف می‌زنند.این كار به كودك كمك می‌كند تا بفهمد این صدا از دهان فردی - پدر یا مادر- خارج می‌شود علاوه بر این می‌توانید پیوسته اسم او را صدا كنید،در ابتدا او به صدای شما پاسخی نمی‌دهد اما رفته رفته هر گاه او را صدا كنید عكس‌العملی از او خواهید دید.فعالیتی كه شما می‌توانید در این رابطه انجام دهید این است كه سعی كنید هر گاه كسی اسم نوزاد شما را صدا می‌زند،او را به سمت صدا برگردانید.این فعالیت باعث تحریك و پرورش حس شنوایی كودك می‌شود. ورزش بینایی چند اسباب بازی با رنگ‌های جذاب برای بازی كودك بخرید متوجه خواهید شد،هر گاه، كودك با این اسباب بازی‌های رنگارنگ بازی می‌كند لبخند می‌زند یا به نوعی احساس رضایت خود را نشان می‌دهد.برای تقویت حس بینایی،كتاب‌های مخصوص نوزادان، با رنگ‌های شاد بخرید. هنگام لباس پوشیدن،چند دست لباس در رنگ‌های مختلف جلوی كودك بگذارید،اجازه دهید خودش رنگ دلخواهش را انتخاب كند و حتما همان لباس را بپوشد.این روشی است كه كودك به وسیله آن رنگ‌ها را می‌شناسد. ورزش دهانی امروزه در بسیاری از كودكان،رشد بسیار سریع‌تر از گذشته است و شما می‌توانید در تولد یك سالگی، یك یا 2 دندان در دهان كودك مشاهده كنید.طی مرحله رشد دندان و جوانه زدن آن در لثه،لثه‌ها خارش زیادی دارند از این رو كودك هر آنچه در نزدیك دست خود می‌یابد فورا برای مالیدن به لثه و رفع خارش به دهان می‌برد.در این سن سعی كنید اسباب بازی‌هایی را كه برای این كار در بازار وجود دارد،برای كودك بخرید چون جویدن باعث قوی شدن ماهیچه‌های آرواره و لثه‌های كودك می‌شود.علاوه بر این می‌توانید غذا‌های مناسب كودك با مزه‌های مختلف به كودك بدهید تا او طعم همه چیز را امتحان كند. ورزش لمسی این فعالیت شامل لمس انواع مختلف اسباب بازی‌ها توسط كودك است.كودك با این روش تفاوت بین سطوح سخت، نرم و پنبه‌ای را در می‌یابد. در این مرحله برای تقویت عضلات پا و گردن نوزاد می‌توانید به نرمی پاهای كودك را خم و راست كنید یا به آرامی اسباب بازی محبوبش را جلوی چشمانش تكان دهید به نحوی كه كودك گردنش را به آرامی با تكان دست شما حركت دهد. ورزش بویایی این سن برای درك تفاوت بوهای مختلف توسط نوزاد كمی زود است،اما با این‌حال شما می‌توانید برای تحریك این حس در نوزاد از پوست پرتقال و وانیل یا غذا و سوپی كه كودك می‌خورد استفاده كنید.این فعالیت‌ها باید به طریقی انجام گیرد كه برای كودك لذت بخش و نوعی بازی باشد و به محض این كه دریافتید كودك دیگر توجهی به این فعالیت‌ها ندارد باید آن را متوقف كنید.  گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
رابطه ی بین قد و موفقیت
رابطه ی بین قد و موفقیت

آیا شما می دانستید که ممکن است بین میزان موفقیت شما در زندگی و قدتان رابطه ای وجود داشته باشد؟ بسیاری از افراد بر این باورند كه افراد كوتاه قد در مقایسه با بلندقدها درآمد كمتری دارند و اغلب روسای این گروه از افراد قدبلند هستند. بررسی‌های انجام شده حاكی از آن است كه بیش از نیمی از افراد در كشور آمریكا به عنوان سرپرست ادارات و سازمان‌ها منصوب می‌‌شوند و بیش از 183 سانتی‌متر قد دارند. اگر تاكنون از شنیدن این همه نتایج غم‌انگیز درباره عاقبت زندگی افراد كوتاه ‌قد ناامید نشده‌اید،این را هم بدانید كه براساس نتایج به دست آمده از تحقیقات انجام شده توسط محققان دانشگاه جان‌هاپكینز،در قد بلندها بویژه زن‌های قد‌‌بلند در مقایسه احتمال ابتلا به بیماری‌های ناشی از زوال عقل كمتر است. ناپلئون و بتهوون تنها 170 سانتی‌متر قد داشتند و جالب این‌كه ماهاتما گاندی حتی از آن دو نیز كوتاه‌قدتر بوده است.همان طور كه محققان دانشگاه جان‌هاپكینز اعلام كرده‌اند،آنچه در ابتدا بیان شد موضوعی است كه تحقیقات علمی نیز آن را مورد تایید قرار داده‌اند. در‌صورتی‌كه تغذیه فرد در دو سال اول تولد مناسب نباشد، توانمندی‌های ذهنی و جسمی او در زندگی آینده به شدت تحت تاثیر قرارگرفت. بر این اساس به ازای هر 5/2 سانتی‌متر افزایش طول زانو احتمال زوال عقل و ابتلا به بیماری‌هایی نظیر آلزایمر 16 درصد كاهش خواهد یافت،گر چه در مردان نیز احتمال ابتلا به این گروه از بیماری‌ها با افزایش قد،كاهش خواهد یافت. اما با توجه به این‌كه مردان و زنان از نظر رژیم غذایی بهینه با هم متفاوت هستند،كاهش میزان ابتلا به بیماری‌ها در میان آنها متفاوت خواهد بود.جالب است بدانید كه افرادی كه حتی در سن نوجوانی در مقایسه با دیگر همسالان خود،كوتاه قد‌تر بوده‌اند نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود. بنابراین اگر دو فرد هم قد را مورد مقایسه قرار دهیم متوجه می‌شویم كه درآمد یكی از آنها كه در سن نوجوانی كوتاه‌قدتر بوده است 5/1 تا 2 درصد كمتر از دیگری خواهد بود.شاید این طور به نظر برسد كه معمولا افراد كوتاه قد كمتر در فعالیت‌های اجتماعی مشاركت داشته و بنابراین مهارت‌های اجتماعی كمتری را كسب خواهند كرد.ا ما باید پذیرفت كه علی‌رغم وجود شواهد علمی برای تایید این نـظـریـه،راهـكـارهـای مـخـتـلـفی نظیر رژیم غذایی مناسب،فعالیت‌های فیزیكی و برقراری روابط اجتماعی در زندگی وجود دارند كه می‌توان از آنها برای كاهش خطر احتمال ابتلا به بیماری‌های ذهنی و آلزایمر استفاده كرد. این در حالی است كه در برخی از افراد كوتاه‌قد،جهش ژنتیكی نادری رخ می‌دهد كه منجر به افزایش طول عمر آنها خواهد شد.این ناهنجاری روشی كه سلول‌های بدن آن را برای استفاده از عامل رشد هورمون شبیه به انسولین به كار می‌برند تحت تاثیر قرار می‌دهد. در حالی كه این عامل رشد،نقش بسیار مهمی در رشد فرد در دوران كودكی داشته و از آن به عنوان یك راهكار منحصر به فرد برای افزایش حجم ماهیچه‌ها و عضلات بدن،جلوگیری از مرگ سلول‌ها و كاهش تجمع چربی در بدن استفاده می‌ کنند.  گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
بچه تا چه سنی می‌تواند کنار مادرش بخوابد ؟
بچه تا چه سنی می‌تواند کنار مادرش بخوابد ؟

یکی از روانشناسان در این باره می گوید: معمولا تا یک سا لگی کودک باید کاملا در دسترس مادر باشد. مادر باید صدای او را بشنود و به راحتی متوجه تقلا و احساس نیاز او شود .ازیک سالگی به بعد این تغییر ، به روحیه کودک بستگی دارد . همه کودکان به راحتی قبول نمی کنند که اتاق مادر را ترک کنند یا از او دور شوند . از قالبهای سنتی و قالبهای غربی که گاهی با فرهنگمان همخوانی ندارد باید جدا پرهیز کنیم. باید ببینیم فرزندمان چه شخصیتی دارد. آیا می پذیرد یا می ترسد و گریه می کند و وحشت زده می شود ؟ اگر چنین است مادر باید در اتاق کودک بخوابد . اینها مواردی نیست که ازنظر سنی زمان مشخصی داشته باشد، یعنی بگویم حتما راس دوسالگی باید کودک را در اتاق جداگانه بخوابانیم. باید در این باره باید انعطاف داشت! برخی از کودکان با بالاتر رفتن سنشان توانسته اند از مادر جدا شوند وحتی در بعضی از فرهنگها ، بچه ها در هفت سالگی توانسته اند اتاق جداگانه را بپذیرند. باید از افراط و تفریط بپرهیزیم، یعنی نه از بدوتولد فرزند را از مادر جدا کنیم و نه اجازه دهیم تا هفت سالگی در کنار مادر بخوابد. درفرهنگ ما معمولا بچه ها در سه سالگی این جابه جایی را بهتر می پذیرند ولی استثناء هم وجود دارد. یعنی همان طور که بزرگسالان با هم تفاوت دارند، کودکان نیز با هم متفاوتند و رفتارشان با یکدیگر فرق دارد. مثلا برخی از بچه ها خیلی دیرتر این جابه جایی را می پذیرند. در مورد این کودکان به والدین توصیه می شود که اگر فرزندتان حاضر نیست جدا از شما بخوابد، بهتراست شما در اتاق اوبخوابید و نگذارید که اودر اتاق شما بخوابد و عادت کند و جدا کردن او از خودتان به یک مشکل تبدیل شود. کاملا آزادانه در اتاق او بخوابید، برایش داستان بگویید و نوازشش کنید، زیرا کودکان از سنین پایین به همدم نیاز دارند. برای کودکان پیش از سن دبستان، قبل ازآنکه به خواب بروند، در اتاق خودشان داستان می گوییم و نوازششان می کنیم و بعد به اتاق خودمان می رویم. در این حالت بچه ها اصرار زیادی دارند که حتما باید فردا شب هم پیش من باشید و تا صبح بمانید. در این صورت نباید اصرارکنیم که حتما باید جدا باشیم. به او بگویید که یکی دوبار دیگر هم می آیم ودر اتاقت می خوابم. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
10 توصیه برای بهتر خوابیدن کودکان
10 توصیه برای بهتر خوابیدن کودکان

نقاشی کردن خواب ها: هرگاه خواب ترسناکی کودک شما را اذیت می کند از او بخواهید آنچه را که در خواب دیده نقاشی کند. سپس بگذارید تمام چیزهایی را که در نقاشی اش کشیده برای شما توضیح دهد. پای حرف های کودکتان بنشینید تا درباره هیولا یا صحنه ترسناکی که در خواب دیده است دقیقاً توضیح دهد. با این روش به تدریج تلخی آن خواب را از او بگیرید. وقتی کودک در روشنایی روز خواب ِ بد خود را تعریف می کند وحشت و هراس آن کابوس رنگ می بازد و از بین می رود. همچنین کودک می تواند خواب های قشنگ خود را هم نقاشی کند. به کمک ترسیم خواب های قشنگ، بچه می تواند خواب خود را بسط دهد و شما هم بدین ترتیب می توانید از روی این رؤیاهای زیبا در شب های آینده قصه های خوبی برای او نقل کنید. شمردن گوسفندان: صداها یا تصاویر ذهنی ای که به صورت یکنواخت در ذهن مرور می شوند تأثیر خواب آور دارند. شما می توانید برای کودکتان از روش معروفِ شمردن گوسفندان استفاده کنید. لازم نیست که فرزند شما حتما گوسفندانی را تصور کند که در ذهن خود به آنها اجازه عبور می دهد. از طرفی نباید آنها را بشمارد چون این به معنی تلاش و زحمتی است که کودک شما را مجبور به بیدار ماندن می کند. به فرزندتان بگویید بره های ناز، بچه گربه ها یا پروانه های رنگارنگ را تجسم کند که در صفی طولانی سلانه سلانه از مقابل چشمان او عبور می کنند. پرخوری نکردن: پرخوری کمی قبل از خواب می تواند منجر به مشکلات فراوانی در خوابیدن به خصوص در نیمه شب شود. بهتر است که کودک حدود دو ساعت قبل از خواب به همراه دیگر اعضای خانواده شامش را بخورد و قبل از خواب نیزبه اندازه کافی آب بخورد، همچنین به دستشویی برود تا نیمه شب مجبور نباشد به این خاطر دوباره از خواب برخیزد. انتخاب رنگ مناسب: رنگ ها بر روان و سلامتی انسان ها تأثیر بسزایی دارند. در انتخاب رنگ ملافه و روبالشی کودک این نکته را حتماً در نظر داشته باشید. اصولاً در این مورد نباید از رنگ های محرک و تند استفاده کرد . رنگ های بسیار تیره، قهوه ای، مشکی، آبی تیره بیشتر تأثیر ترسناک و وحشت انگیز دارند و در کودک ایجاد خوف می کنند. کوچولوها از ملافه ها و روبالشی هایی که طرح های گل و اسباب بازی یا حیوانات با نمک و کارتونی روی آ نها حک شده باشد، بسیار خوششان می آید. بچه های پیش دبستانی هم نسبت به رنگ های قهوه ای روشن، قرمز سیر، سبز ملایم و آبی روشن احساس خوبی دارند. بنابراین تا می توانید فضای اطراف محل خواب کودک را از وجود اشیای با رنگهای تند و براق و درخشان خلوت کنید. یک محیط ساده و عاری از تنوع زیاد، همراه با آرامش، می تواند بهترین موقعیت برای خواب کودک باشد. ایجاد مزاحمت برای بچه: نه تنها احساس آرامش و راحتی، بلکه احساس ناامنی نیز به کودک انتقال می یابد. سعی نکنید در هنگام خواب تندتند به بچه سر بزنید. این کار سبب مزاحمت برای کودک می شود و او فکرمی کند که شما از دستش ناراحت یا عصبانی هستید و در نتیجه مرتب از خواب بیدار می شود. دما و رطوبت مناسب : دما و رطوبت اتاق نقش مهمی در خوب خوابیدن دارند. در زمستان ها اتاق خواب بچه ها را بیش از حد گرم و هوای آن را خیلی خشک نکنید. چند ساعت قبل از خواب، شوفاژ یا بخاری را خاموش و هوای اتاق را تهویه کنید. دمای اتاق در طول زمان خواب نباید از 18 درجه سانتیگراد تجاوز کند. در طول شب نیز به اندازه کافی به فکر تهویه هوای اتاق باشید. گوشه پنجره یا در اتاق را باز بگذارید که همیشه هوای تازه در داخل جریان داشته باشد. همچنین در مواقع فوری قرار دادن دستمال مرطوبی روی شوفاژ یا کتری آب روی بخاری نیز به ازبین بردن سریع خشکی هوا کمک می کند. خواباندن کودک در رختخواب خودش : کودک را حتماً در رختخواب خودش بخوابانید. در مواردی که بچه مریض می شود یا به خاطر یک کابوس ترسناک نیمه شب از خواب می پرد و دیگر خوابش نمی بَرد می توانید او را استثنائاً پیش خودتان بخوابانید. تغذیه سالم : تغذیه سالم می تواند تأثیر بسزایی در خواب راحت او داشته باشد. کمبود آهن در بدن می تواند در بدخوابی کودک مؤثر باشد .از آنجایی که کودک در سنین رشد قرار دارد برنامه غذایی فرزندتان را باید طوری تنظیم کنید که ویتامین ها و مواد معدنی به میزان کافی در آن موجود باشد. برای این منظور می توانید از گوشت، سبزی، میوه یا حبوباتی چون نخود و لوبیا که سرشار از آهن هستند استفاده کنید. اما گوشت و ماهی بهتر است، چون آهن موجود در آن سریع تر و آسان تر جذب بدن می شود. خوابیدن در وقت مناسب : هنگام نزدیک شدن وقت خواب، به آرامی به کودک بگویید بازی دیگر بس است و باید زودتر به رختخوابش برود.سپس دستش را بگیرید و او را در مسواک زدن، پوشیدن لباس خواب، شب بخیر گفتن به اعضای خانواده و عروسکش همراهی کنید. و در نهایت، قبل از خواب برایش قصه بگویید. نگا ه مثبت به روزی که در پیش است : نگاه مثبت به روزی که در پیش است، تأثیر بسزایی در خوب خوابیدن دارد. کودک را در جریان برنامه ها و تفریحاتی که قرار است فردا با همدیگر انجام دهید بگذارید. این تفریحات می تواند شامل پارک رفتن، یا دیدار دوستان و آشنایان باشد. ضمناً از دادن وعده های پوچی که در او تأثیر منفی می گذارند پرهیز کنید گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
دقت بچه های دو زبانه بیشتر است!
دقت بچه های دو زبانه بیشتر است!

پژوهشگران ایتالیایی دریافتند که قدرت شناختی و دقت بچه های دو زبانه ای که در خانواده هایی بزرگ می شوند که پدر و مادر به زبانهای مختلفی سخن می گویند بیش از بچه های تک زبانه است. به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان عصب زبانشناسی مدرسه عالی بین المللی مطالعات پیشرفته در تریسته کشف کردند که مغز کودکان دو زبانه فعالتر از کودکان عادی بوده و در نتیجه پدیده دوزبانه بودن یک امتیاز شناختی برای این کودکان محسوب می شود. این دانشمندان با بررسی 6 کودک دو زبانه و 6 کودک تک زبانه 12 ماهه، عملکردهای اجرایی آنها را باهم مقایسه کردند. در این آزمایش برای کودکان تحریکات صوتی به شکل کلمات مختلف با ساختارهای متفاوت تجویز شد. این کودکان باید می فهمیدند که در کدام طرف تصویر رایانه، شکل یک عروسک ناپدید می شود به طوری که همزمان با پخش بعضی کلمات، عروسک از طرف راست و با بعضی دیگر از واژه ها عروسک از طرف چپ تصویر خارج می شد. این آزمایش برای درک قدرت توجه و دقت کودکان انجام شد و نتایج آن نشان داد که واکنش بچه های دو زبانه صحیح تر و سریعتر از بچه های تک زبانه است. این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند: "قبل از حرف زدن، کودک دو زبانه از لحظه تولد برای تشخیص و تمایز زبان مادری از زبان پدری خود آماده می شود و بنابراین نسبت به یک کودک تک زبانه سازگاریها و انعطاف پذیری زبانی بیشتری دارند اما این بدان معنی نیست که بچه های دو زبانه باهوشترند اما مغز آنها کارآزموده تر از مغز بچه های تک زبانه است. مغز انسان انعطاف پذیری بسیار بالایی دارد و از این قابلیت برخوردار است که تحریکات زیادی را بپذیرد. از 7 تا 12 ماهگی مغز توسعه شناختی خود را آغاز می کند و یک کودک دو زبانه از همان ابتدا یاد می گیرد که مسائل پیچیده تری را حل کند و ساختارهای زبانی مختلفی را تشخیص دهد." گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
ارتباط ساعت خواب و افسردگي در كودكان
ارتباط ساعت خواب و افسردگي در كودكان

تحقیقات جدید نشان می‌دهد کودکان و نوجوانان باید قبل از ساعت 10 شب به رختخواب بروند تا دچار افسردگی نشوند. بررسی‌ها نشان می‌دهد نوجوانانی که تا دیر وقت بیدار می‌مانند نسبت به دیگران با احتمال 24 درصد بیش‌تر به افسردگی دچار می‌شوند و به احتمال 20 درصد بیش‌تر به فکر آسیب زدن به خود می‌افتند. نویسینده این تحقیق که آن را در نشریه "خواب " به چاپ رسانده است در این باره گفت : هرچه قدر نوجوانان خواب بهتر و بیش‌تری داشته باشند به همان میزان سلامت مغزی آن‌ها بیش‌تر است. محققان بیش از 15 هزار دانش آموز بین 12 تا 17 ساله و والدین آن‌ها را در کشور آمریکا مورد مطالعه قرار دادند و متوجه شدند نوجوانانی که 5 ساعت یا کم‌تر در طول شبانه روز می‌خوابند 71 درصد بیش‌تر دچار افسردگی می‌شوند و 48 درصد بیش‌تر ممکن است به فکر خودکشی بیفتند. در حال حاضر کارشناسان معتقدند نوجوانان باید 9 ساعت در طول شبانه روز بخوابند ، اما تحقیقات نشان می‌دهد به طور متوسط میزیان خواب آن‌ها 7 ساعت و 53 دقیقه است. نوجوانانی که از ساعت 10 یا زودتر می‌خوابند نسبت به کودکانی که ساعت 11 به رختخواب می‌روند نزدیک به 33 دقیقه و نسبت به کودکانی که در نیمه شب می‌خوابند نزدیک به 40 دقیقه بیش‌تر می‌خوابند. دکتر جیمز گانگ ویش استاد دانشگاه کلمبیا در این باره گفت : تحقیقات ما با این نظریه که کمبود خواب ممکن است منجر به افسردگی شود سازگار است.بنابر این خواب کافی می‌تواند به عنوان یک عامل پیشگیرانه از ابتلا به افسردگی در کودکان به حساب بیاید و با کمک آن می‌توان بسیاری از افسردگی‌ها را درمان کرد. محققان معتقدند کمبود خواب باعث می‌شود نوجوانان بیشتر به فکر خودکشی کردن بیفتند.یکی از دلایل این موضوع این است که نوجوانانی که خواب کافی ندارند قادر نیستد بااسترس‌های روزانه خود به خوبی کنار بیایند و در برقراری ارتباط با دوستان خود و پدر و مادرو معلمان خود مشکلات بیش‌تری دارند. کارشناسان معتقدند بی‌خوابی می‌تواند باعث بروز بیماری‌هایی مانند مشکلات روانی ، کاهش توجه ، استرس و افسردگی شدید شود. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
آنچه كودكان نياز دارند
آنچه كودكان نياز دارند

هيچكس نمي داند كه آيا محيط و طبع انسان سبب تفاوت در رفتار او نسبت به پسران و دختران مي گردد  و يا روش تربيت او. اما تحقيقات نشان داده‌اند كه والدين مي توانند نقش بسيار مهمي را در كمك و حمايت كودكانشان در جهت يافتن روش هايي سالم و مفيد براي مقابله و روبه رو شدن با تعصبات مربوط به جنسيت ايفا نمايند. اولين قدم براي دستيابي به اين امر مهم آگاهي از نيازهاي كودكان مي باشد. آنچه دختــــر كوچكتــــان نياز دارد اعتمــــاد به نفس : سعي كنيد همواره كودكتان را تشويق و ترغيب نماييد تا خصوصياتي را كه شما از او انتظار داريد، در خود پرورش دهد. براي مثال ممكن است به او بگوييد : من مطمئنم تو آنقدر شجاع هستي كه بتواني پله‌ها را يكي يكي بالا بروي. بگذاريد او خود را بشناسد و بداند كه شما كاملا به توانايي هايش اعتماد داريد. به او اعتماد دهيد كه با ن شاط، سرشار از انرژي و همچنين با لياقت است. خـــودكفايــــــي : بگذاريد فرزندتان احساس نمايد كه فردي با لياقت و قابل است و آنچه را كه قادر است اجرا نمايد. براي مثال ليوان آب ميوه را در دستانش بگيرد و بنوشد.موهاي خود را شانه كند و بدون كمك شما يا‌‌ديگران خانه اي بسازد. مي توانيد در مواردي او را راهنمايي كنيد. مي توانيد به او بگوييد: براي نگه داشتن قطعات خانه سازي بر روي يكديگر و ساختن خانه، بهتر است اين كار را انجام دهي... و يا به او يادآوري كنيد كه براي آن كه قدش به شير آب برسد مي تواند صندلي كوچكي را زير پاهايش بگذارد، اما بگذاريد كه او شخصاً امور خود را انجام دهد. ارتبـــاطات و هماهنگـــــــي خاص: براي او اسباب بازي‌هاي گوناگوني نظير انواع ماشين‌هاي بازي و اتومبيل‌هاي متفاوت، قطعات خانه سازي، وسايل گل بازي، انواع توپهاو وسايلي كه بتواند براند و يا از آنها بالا برود، تهيه نماييد. آمادگـــــي جسمانــــي : با او بازي كنيد و او را به فعاليت وا داريد. همراه با او مسيري را به صورت سينه خيز طي كنيد، به دنبال هم بدويد و يا كشتي بگيريد. حتي دختر بچه هايي كه براي اجراي ورزش هاي سازمان يافته كوچك هستند از انجام دادن كارهايي نظير بالا رفتن از سطحي شيب دار و سر خوردن از آن، دويدن و پشتك زدن روي سطحي نرم، احساس هيجان و لذت فراوان مي نمايند. قـــدرت تصميــــم گيـــري: فرصت‌هاي گوناگوني را در انجام‌كاري خاص به دختر كوچكتان پيشنهاد دهيد و او را ترغيب نماييد تا خود تصميم گيري نمايد. اگر هنوز فرزندتان نوپاست، بگذاريد او ليوان يا بشقابي را كه مي خواهد در آن آب يا غذا بخورد، خودش انتخاب كند و يا اگر كودكتان مي خواهد با يكي از دوستانش بازي كند، بگذاريد او خود از ميان دوستانش يك نفر را انتخاب كند. كنجكــــــاوي : فرصت‌هايي را براي او مهيا كنيد تا بتواند در محيط اطراف خود سياحت و كاوش نمايد. زماني كه فرزندتان هنوز نوزاد يا نوپاست منزلتان را براي او كاملاً ايمن نماييد به طوري كه او بتواند آزادانه بدون آن كه خطري تهديدش كند در آن حركت كند. او را به كتابخانه، پارك يا باغ وحش ببريد. هم چنين بهتر است به نقاط مختلف كشور‌سفر كنيد و او را با مكان‌هاي جديد آشنا كنيد. آنچه پســــر كـــــوچكتان نيـــاز دارد محبت ظاهـــــري : پسر كوچولوي شما بيش از دخترتان نياز دارد كه او را در آغوش بگيريد. بنابراين اگر او در حال گريه كردن است، اين كار شما او را بسيار آرام و ساكت مي نمايد. زماني را به بازي كردن با او به ويژه اجراي بازي هاي آرام و بي سر و صدا اختصاص دهيد. همچنان كه پسر كوچكتان بزرگ تر مي شود، به او اجازه دهيد تا بازهم به آغوشتان پناه آورد. مهــــارتهاي كلامـــــي : همواره با كودكان حتي در دوران نوزادي صحبت كنيد. صداي ملايم شما سبب مي شود او احساس آرامش نمايد. هم چنين حرف زدن با كودك‌تان، سبب پرورش مهارت هاي كلامي او مي شود. تـــوجه و احتــــرام به ديگـــران: براي فرزند خود توضيح دهيد كه چگونه اعمال و رفتارش بر ديگران تاثير مي‌گذارد. تحقيقات نشان مي دهند كه هنگاميكه دختر بچه اي رفتار بدي از خود نشان ميدهد اغلب به او گفته ميشود كه اين كار او شخصي را آزرده است. براي مثال ممكن است گفته شود:" الهام تو با اين كارت نسرين را آزار داده اي." اما بسيار مشاهده شده كه پسر بچه‌ها تنبيه ميشوند زمانيكه آنان به خاطر انجام كار يا رفتار نادرستي تنبيه ميشوند. ناراحتي و عصبانيت خود را بر دانستن اثرات رفتار بد خود بر والدين و همبازيهايشان ترجيح ميدهند. رفــــع درگيـــــــري ها به صـــورت صلح آميـــز: پسر كوچكتان را با روش هايي سودمند در جهت رفع كشمكشها و درگيريهايش آشنا كيند. ممكن است او در شرايط ناآرامي قرار گرفته باشد، براي مثال همسن و سالانش به او حمله كرده و يا او را كتك زده و در اين حال او نيز مقابله به مثل كرده باشد. برايش شرح دهيد كه آزردن و آسيب رساندن به ديگران، ‌كاري نادرست است. بهتر است روشهاي ديگري را به او آموزش دهيد تا بتواند عصبانيت و ناراحتي خود را از طريق آنها ابراز نمايد. بيــــان احســـاســــات : پسر كوچولوي خود را تشويق كنيد تا احساساتش را بيان نمايد. حتي از او بخواهيد گريه خود را بروز دهد. اگركودك‌تان اين پيام رادريافت‌كندكه احساساتي نظير ناراحتي، اندوه و ... مجاز نمي باشند قطعاً مي‌آموزد كه چنين احساساتي را حتي در زمان بزرگسالي نيز در خود سركوب نمايد. گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
کودکان ما چقدر اسباب بازی نیاز دارند!
کودکان ما چقدر اسباب بازی نیاز دارند!

کودکان ما چقدر اسباب بازی نیاز دارند! در گوشه گوشه کشور بیمارستان‌ها و مراکزی مخصوص کودکان بیمار قرار دارند. کودکانی که مظلومانه در تخت‌های بیمارستان‌ها خوابیده و از درد به خود می‌پیچند. کودکانی که هنوز رنگ شوخی را ندیده و مفهوم شادی را درک نکرده‌اند. حسرت دویدن، بازی کردن و یا حتی خوردن غذاهای خوشمزه در جانشان مانده است و بی هیچ دلخوشی روزگار را طی می‌کنند. بزرگان دین بر احترام فرزندان و رعایت برخوردهای احترام‌آمیز با آنان تأکید فراوان داشته‌اند تا شرافت ذاتی آن‌ها سرکوب نشود. رفتار مبتنی بر روش‌های پسندیده و گرامی داشتن کودکان است که آن‌ها را افرادی مستقل، آزاده، محکم، با شرافت و صاحب فضیلت می‌سازد. اگر کودک کرامت دید و شخصیت حقیقی‌اش احترام شد، راست و مستقیم و با فضیلت می‌شود و چنانچه مورد تحقیر و اهانت قرار گیرد، رشد فضائل در او متوقف شده، به انحراف و کجی می‌گراید.[1] توجه به کودکان در دین مبین اسلام بسیار مهم است و آن‌ها به عنوان سرمایه‌های عظیم اجتماع دانسته شده‌اند که باید با برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و آموزشی روح و جانشان را پرورش داد تا آینده جامعه تضمین گردد. زمانی که ملتی از این امر خطیر غافل شده و در جهت رشد فرزندان میهن کوتاهی نماید از رشد و ترقی جامعه خویش جلوگیری کرده‌اند. شاید بتوان گفت علت اصلی پیشرفت بسیاری از کشورهای جهان توجهی است که بر کودکان داشته‌اند و اهمیتی که برای آموزش و پرورش آن قائل شده‌اند. امری که متأسفانه در جوامع اسلامی با وجود سفارشات فراوان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) مغفول مانده است. پیشرفت علم و تکنولوژی بیش از هر چیز دیگر وابسته به نیروهای بالقوه جامعه ـ یعنی جوانان ـ است. در این مجال به بررسی جایگاه تکریم‌آمیز کودکان در احادیث و اخلاق آن بزرگواران با کودکان پرداخته می‌شود. برخورد پیامبر رحمت با کودکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در دوران زندگانی خویش مسئولیت‌های سنگینی از قبیل اداره دولت، رهبری سپاه، حکومت بر مردم، دریافت و ابلاغ وحی از سوی پروردگار و بسیاری امور دیگر را بر عهده داشتند. جای بسی تعجب است که با وجود این حجم بالای کار اهتمام بسیاری به کودکان داشته و به خوبی با ایشان برخورد می‌نمودند. پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) نسبت به کودکان بسیار مهربان بودند. با آن‌ها بازی می‌کردند. گاه آن‌ها را بر دوش خویش سوار می‌نمودند. سعی در خوشحال نمودن آن‌ها داشتند و یاران خویش را نیز به صورت کلامی و عملی به این کار تشویق می‌نمودند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «اکرموا اولادکم و أحسنوا آدابکم»؛ « فرزندان خود را کرامت کنید و با آداب نیکو با آنها معاشرت نمایید». اسامة بن زید گفته است: «کان رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم) یأخذنی فیقعدنی علی فخذه و یقعد الحسن ... »؛ «رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم) چنین بودند که مرا می گرفتند و بر راه خویش می نشاندند و حسن (علیه السلام) را نیز می‌نشاندند .... ». در جایی دیگر روایت شده است که: «کان یصلی، فإذا سجد وثب الحسن و الحسین علی ظهره، فإذا أرادوا أن یمنعوهما، أشار إلیهم أن دعوهما، فلما قضی الصلاة وضعهما فی حجره و قال: من أحبنی فلیحب هذین»؛ «رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم) نماز می خواندند که هنگام سجده حسن و حسین (علیه السلام) بر پشت ایشان پریدند در این هنگام خواستند که مانع آن دو بزرگوار شوند که رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم) به آنها اشاره کرد که رهایشان کنید هنگامی که نمازشان تمام شد آن دو را در آغوششان قرار دادند و فرمودند: هر کس مرا دوست دارد پس باید این دو را دوست بدارد». حضرت محمد این صحنه‌ها در کرامت کودکان در تاریخ بشر بی‌نظیر است. تاریخ به یاد ندارد که رهبری مذهبی ـ سیاسی، آن هم مانند رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) با کودکان این‌گونه رفتار کرده باشد و لطف و عنایت و توجه به کودکان از عادت رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) بود. آن وجود گرامی در تکریم کودکان، به آن‌ها سلام می‌کرد و توصیه می‌کرد که به این عمل او تأسی شود: عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ‏: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله و علیه و آله و سلم) مَرَّ عَلَی صِبْیَانٍ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ وَ هُوَ مُغِذ»؛ انس بن مالک گوید:پیغمبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) به كودكانی گذشت و به ایشان سلام كرد، و به آن‌ها خوراكی پخش كرد». سنت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) بر کرامت استوار بود چرا که نتایج کرامت یا حقارت شخصیت بسیار گسترده است و در بیانات آن وجود گرامی و اوصیایش نسبت به آن‌ها تذکرات فراوانی داده شده است.[2] ناله‌های پنهان در گوشه گوشه کشور بیمارستان‌ها و مراکزی مخصوص کودکان بیمار قرار دارند. کودکانی که مظلومانه در تخت‌های بیمارستان‌ها خوابیده و از درد به خود می‌پیچند. کودکانی که هنوز رنگ شوخی را ندیده و مفهوم شادی را درک نکرده‌اند. حسرت دویدن، بازی کردن و یا حتی خوردن غذاهای خوشمزه در جانشان مانده است و بی هیچ دلخوشی روزگار را طی می‌کنند. در این میان برخی از این کودکان به دلیل وضع اقتصادی بد والدین از حداقل‌های درمانی نیز محروم هستند. در حالی که برخی والدین نمی‌دانند که برای شادی بیشتر فرزند خود چگونه اموالشان را اسراف کنند برخی دیگر به دنبال آن هستند که بتوانند پولی به دست آورده و فرزند خویش را مراکز درمانی برسانند. شاد کردن قلب این کودکان بسیار آسان است. می‌توان به دیدارشان رفت و به آنان گفت که یادشان هستیم و یا در حد توان به آنان کمک نمود که در شرایط راحت‌تری بهره گیرند و روزگار را آسان‌تر طی نمایند. ایام عید می‌تواند فرصتی مناسب برای این کار باشد. زمانی که کودکان دوست دارند در کنار خانواده خویش به مسافرت رفته، گردش کنند و با دوستان خویش شاد باشند دیدار از این کودکان می‌تواند آتش حسرت نهفته در جانشان را سرد سازد و لبخند را به لبانشان بازگرداند. تمام کودکان سرمایه‌های اصلی ایرانند و حق بهترین‌ها را دارند. پس به یادشان باشیم. و با لبخندی دلشان را به دست آوریم آن درد کشیدگان محک و محک ها،شیرخوارگاهای بهزیستی و... نگاهشان منتظر ماست. پی‌ نوشت ها : [1]. سیره عملی، دفتر دوم، مصطفی دلشاد، ص59. [2]. همان، ص 61. منبع:tebyan.net گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
تقويت اعتماد به نفس کودکان
تقويت اعتماد به نفس کودکان

بچه ها سرشت مختلفي دارند. براي مثال بعضي از بچه ها به راحتي با اطرافيان ارتباط برقرار مي کند و اصولا بچه هاي اجتماعي هستند و برخي ديگر خجالتي که بخشي از آن ناشي از وراثت است و بخشي ديگر تحت تاثير محيط و رفتارهايي که با او مي شود است. بچه هايي که اعتماد به نف بالايي دارند وقتي که در برابر انجام کار سختي قرار مي گيرند اگر نتوانند به راحتي آن را انجام دهند شروع به آزمايش کردن راه هاي مختلف مي کنند. به عبارتي پيگير هستند و به راحتي عقب نشيني نمي کنند. اغلب مدام در تعامل با همسالان خود هستند و کمتر رفتارهاي پرخاشگرانه، تند و غير عادي دارند و کمتر احساس گوشه گيري مي کنند. بچه هايي که اعتماد به نفس خوبي دارند از اشتباه کردن نمي ترسند و به راحتي از اطرافيانشان کمک مي گيرند. اما والدين بايد توجه داشته باشند که کمک ها بايد به گونه اي باشد که وابستگي فرزند را به آنها زياد نکند. هرچند به مرور زمان و با سير طبيعي رشد اين وابستگي کمتر مي شود و بچه ياد مي گيرد که کارهايش را به تنهايي انجام دهد. اين بچه ها اغلب زياد سوال مي کنند و از اينکه مبادا ديگران از سوال پرسيدن هايش بخندند نمي ترسند. اغلب قدرت تصميم گيري بالايي دارند. بچه هايي که قدرت اعتماد به نفس خوبي ندارند اغلب پشت پدر و مادرها پنهان مي شوند و قادر به تصميم گيري نيستند. والدين مي توانند به منظور تقويت اعتماد به نفس بچه ها کم کم و متناسب با سنش از او بخواهند که در مورد برخي مسائل اظهار نظر بکنند. براي مثال اگر فرزند 3 يا 4 ساله داريد مي توانيد به هنگام مهماني رفتن دو لباس را برايش انتخاب کرده و از او بخواهيد که خودش از بين آن دو يکي را انتخاب کند و بپوشد. همچنين مي توانيد براي چيدن ميز از او کمک بگيريد و هر طور که اظهار نظر کرد او را تشويق و تحسين کنيد. سعي کنيد کمتر از او انتقاد کنيد. والدين مي توانند از بدو تولد با رفتارهاي خود اين آموزش ها را به مرور به فرزندانشان بدهند. براي مثال مي توانيد فرزند 6 ماهه تان را در آغوش گرفته و با محبت کردنتان عشق و دوست داشتن را به او بياموزيد. بايد آموزش ها هم به صورت کلامي و هم در رفتار والدين مشهود باشد. لالايي خواندن، قصه گفتن، آواز خواندن و ... راه هايي هستند که مي توانيد براي انتقال مفاهيم به فرزندان استفاده کنيد. شما بايد از طريق صداهايي که بچه از خودش در مي آورد با او در تعامل باشيد و به صداها و واکنش هايش خوب گوش کنيد و پاسخ دهيد. پدر و مادر بايد مهارت خوب گوش دادن را بياموزند. هرچند که بچه ها در سنين 5، 6 ماهگي قادر به حرف زدن نيستند اما سر و صداهايشان تلاشي براي حرف زدن است. با گوش دادن به او نشان مي دهيد که کاملا مورد توجه شماست. همه اينها عواملي است که به تقويت اعتماد به نفسش کمک مي کند. به محض اينکه بچه گريه کرد و گرسنه بود، سريع واکنش نشان داده و به او غذا دهيد چون باعث مي شود احساس  کند که مهم و مورد توجه والدين است. يکي ديگر از راه هاي تقويت اعتماد به نفس اين است که مدام اسمش را صدا بزنيد و او را با ضمير صدا نکنيد. مثلا نگوييد "باز اين گريه کرد"، الان ميام ببينم که چي ميگي تو". او را در مقابل آينه قرار داده و اسمش را تکرار کنيد تا برايش آشنا شود و سعي کنيد اسمش را با الفاظ زيبا به کار ببريد. تمام کارهايش را با محبت زياد انجام دهيد. وقتي که به بدنش پودر يا روغن مي زنيد او را مورد نوازش قرار دهيد و با احترام با او برخورد کنيد. از فرآيند رشد فرزندتان فيلم و عکس تهيه کنيد و لحظات مهم زندگي اش را ثبت کنيد. اين کار باعث مي شود وقتي که بزرگ شد متوجه شود که چقدر براي والدينش مهم بوده است. نقاشي اي دوران کودکي و کاردستي هايش را ضبط و نگهداري کنيد. به چشم هايش نگاه کنيد، با او حرف بزنيد و بگويييد که دوستش داريد. به کودکتان محبت بي قيد و شرط داشته باشيد و او را به خاطر کارهاي بد و اشتباهش سرزنش و سرکوب نکنيد. هيچ وقت به خاطر اشتباهاتش نگوييد " من ديگر مادر تو نيستم"، "ديگر تو را دوست ندارم" و امثالهم؛ چون شديداً باعث آسيب زدن به روح و روان او مي شود. انتظارات و سطح توقع شما بايد متناسب با توانايي هاي فرزندتان باشد. پرسش: آيا اعتماد به نفس مي تواند وراثتي باشد؟ پاسخ: خير. اعتماد به نفس جزو مهارت هايي است که والدين بايد به فرزندان بياموزند و کاملا به طرز رفتار و کلام بستگي دارد . کاملا قابل يادگيري است. منیع:radiosalamat.ir  گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
اگر تیزهوشی شناسایی نشود...
اگر تیزهوشی شناسایی نشود...

اگر پرداختن به موضوع کودکان معلول ذهنی مفید و تحسین آمیز است، از یاد بردن گروه دیگری از کودکان، یعنی کودکان پراستعداد که غالباً آنان را در پریشان حالی کامل وا می نهند، تا جایی که دچار نومیدی شوند، خطاست. شاید گفته شود که کودکانی که از قرایح استثنایی برخوردارند، نیاز چندانی به کمک ندارند. قطعاً سرآمد در بسیاریش از موارد به راحتی از جمع سر در بر می آورد و راه خود را در جامعه می گشاید، ولی همیشه چنین نیست. هیچ چیز تأسف بارتر از این نمی تواند باشد که یک نابغه بالقوه، درست همانند یک معلول براثر خفقان محیط بهنجار به انحطاط کشیده شود. ملالت بار بودن کلاسهای درسی که در آن به تکرار بیهودگی مفاهیم اجمالی می پردازد، برای سرآمد و تیزهوش که بی درنگ آنها را درون سازی می کند، کشنده است. اقرار نیست اگر بگوییم که تیزهوش از نبوغش می گذرد، چون نبوغ بار بسیار سنگینی بر دوشش می نهد، باری که هیچ کس طرز حملش را به وی نیاموخته است و خود نیز به تنهایی و بدون کمک اطرافیانش، در این راه ناتون است. پس مسلم است که کودک سرآمد در برخی از موارد نمی تواند سر بر آورد و راه خود را در جامعه بگشاید. چیزی را که معمولاً مانع درک این واقعیت مسلم می شود، پیشداوری یا سوءتفاهم دموکراتیک می نامند. در بادی امر، تصور می شود ـ و اشتباه ه نیست ـ که محیط سهم بسزایی در تحول سرآمدها دارد و از آن نتیجه می شود و حقیقت هم دارد که سرآمدها به خانواده های بسیار روشنفکر تعلق دارند، یعنی به خانواده هایی که برای برانگیختن کودکان خود به انتخاب مشاغلی که با استعدادهایشان وفق می کند، واجد همه گونه تسهیلات هستند، لکن در این استدلال خطایی وجود دارد که معلول فراموشی است: چه نسبتی از نوابغ بالقوه به طبقات مرحوم تعلق دارند؟ در سال ۱۹۶۴، محققی به نام جنکینز (Jenkins) در میان کودکان نابغه های شیکاگو به نسبت ارزنده ای از کـــودکان سرآمد دست یافت. به نظر جنـکینز برای یافتن کودکان سرآمد، کافی است معتقد باشیم وجود دارند و بخواهیــم پیدایشان کنیـــم... انجام دادن این تحقیق در میـــان اقوام غیر اروپایی و انگلیسی، آمریکایی مشکل است، زیرا آزمون های هوشی با این جوامع تطبیق نمی کند. برهمین اساس است که در گذشته برخی از روان شناسان ادعا کرده اند که کودکان مایا (maya) واجد پایین ترین تراز هوشی اند. در واقع نتایجی که از آزمون این کودکان به دست آمده است، حاکی از آن است که تراز هوشی آنان از متوسط هم پایین تر است، لکن این نتایج زایده عواملی نظیر ترکیب رقابت آمیز آزمونها نیز هست. در این آزمونها باید با سرعت عمل کرد. چه در داوری، سرعتی که آزمودنی در هنگام آزمون نسبت به نزدیکان خــود دارد بسیار مؤثر است. بنابراین، نگرانی در مورد وقت تلف شده یا روحیه رقابت که برای ما عادی به نظر می رسد، ظاهراً برای مایاها و بسیاری دیگر از رنگین پوستان کاملاً عجیب است. منبع: روزنامه اطلاعات گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
تفاوت کابوس و هراس شبانه در کودکان
تفاوت کابوس و هراس شبانه در کودکان

می خواهیم در این مطلب به فرق کابوس دیدن کودک با هراس شب هنگام در وی پی ببریم. برخی اطفال مرتب خواب ترسناک می بینند و از خواب بیدار می شوند و برخی دیگر نیز با ترس و اضطراب های شب هنگام مواجه هستند راه های درمانی برای آن ها چیست؟ دو عامل شایع بیدار شدن کودکان از خواب کابوس دیدن و هراس شبانه دو عامل شایع بیدار شدن کودکان از خواب هستند که بیشتر والدین آنها را با هم اشتباه می‌گیرند. پیش از آنکه به تفاوت بین کابوس و هراس شبانه پی ببریم لازم است نسبت به روند خواب نرمال آگاهی پیدا کنیم. چرخه خواب تمامی کودکان و بزرگسالان مراحل خواب‌ عمیق و خواب سبک را شامل می‌شود. به طور طبیعی فرد ابتدا به خواب عمیق می‌رود و سپس وارد چرخه خواب سنگین و سبک می‌شود. این چرخه خواب در کودکان ۳۰ تا ۶۰ دقیقه و در افراد بزرگسال حدود ۹۰ دقیقه به طول می‌انجامد. زمانی که فرد وارد مرحله خواب سبک می‌شود برای چند لحظه بیدار می‌شود، اطراف خود را می‌بیند و اگر مشکلی وجود نداشت مجدد به خواب می‌رود. کابوس دیدن و هراس شبانه در بخش‌های مختلف چرخه خواب و قسمت‌های مختلف شب رخ می‌دهند. به طور معمول هراس شبانه پیش از نیمه شب رخ می دهد و کودک بین مرحله خواب عمیق و سبک آن را تجربه می کند. در این شرایط بدن بیدار است اما ذهن هوشیاری ندارد. در حالی که کابوس پس از نیمه شب و هنگام خواب سبک رخ می‌دهد. کودک به هنگام هراس‌های شبانه شروع به جیغ کشیدن کرده و با چشم های باز به سرعت نفس می‌کشد. همچنین ضربان قلب بالایی پیدا می‌کند هر چند از آنجایی که واقعا بیدار نیست رفتارهای خود را پس از بیدار شدن به یاد نمی‌آورد. کودکی که دچار هراس شبانه شده حتی اگر چشمانش کاملا باز باشد و شما هم درست جلوی او قرار گرفته باشید اصلا نمی داند که آنجا هستید. کودک در این زمان همچنان خواب است و کلمات و آغوش شما اثری روی او ندارد. کودک به هنگام هراس‌های شبانه شروع به جیغ کشیدن می کند شما نمی توانید فرزندتان را در خلال هراس شبانه بیدار کنید. زمان ترس شبانه کوتاه است و کودک دوباره مثل اول با آرامش به خواب می رود. صبح کودک اصلا نمی داند چه اتفاقی افتاده است و معمولا وقتی ترس های شبانه تمام می شوند هیچ اثری از خود باقی نمی گذارند. اگر تشخیص دادید که کودک دچار ترس شبانه شده است و نه کابوس، هیچ کاری از دست شما بر نمی آید. این پدیده طبیعی مربوط به خواب عمیق است و در زمان بیداری ادامه ندارد. اما در کابوس دیدن کودک به طور معمول کاملا از خواب بیدار می‌شود و می‌تواند به هنگام صبح هر آنچه را دیده و پس از آن برایش اتفاق می‌افتد به یاد آورد. کابوس کودکان از بزرگسالان بزرگ تر و ترسناک تر است. در این مرحله کودک نوپا نسبت به خطرات دنیا آگاهی پیدا می کند. متوجه می شود انسان آسیب می بیند، گل ها می میرند و پدر و مادرش هم می توانند مریض شوند. حتی شادترین کودکان نیز با خاطراتی از نگرانی های واقعی و خیالی به خواب می روند و این نگرانی ها خود را در رویا نشان می دهد. هنگامی که کودک تان جیغ زنان از خواب می پرد بهتر است مطمئن شوید که در دام کابوس گرفتار آمده یا دچار هراس شبانه شده است. اگر کابوس باشد خودش بیدار می شود، اما سعی می کند تشخیص دهد کدام دنیا واقعی است. در این صورت او را آرام کنید و به واقعیت برگردانید، با او صحبت کنید که کابوس واقعی نیست، پیش او بمانید تا مطمئن شوید همه چیز رو به راه است. لمس کردن شما، شنیدن صدای‌تان، دیدن صورت‌تان یا حتی بوی آشنای شما به او کمک می کند بر ترس خود غلبه کند. به گفته کارشناسان، کودکانی که به طور مرتب و در یک زمان مشخص هر شب دچار هراس شبانه می‌شوند باید با تکنیک «بیدار شدن برنامه ریزی شده» تحت درمان قرار گیرند. به این ترتیب که کودک را ۳۰ دقیقه پیش از شروع هراس شبانه از خواب بیدار می‌کنیم در این شرایط چرخه خواب باز تنظیم می‌شود.به گزارش لایوساینس، برخی بیماری‌ها و کمبود خواب از عوامل موثر در بروز کابوس و هراس شبانه هستند. منبع:isna.ir  گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر
استفاده از اینترنت روی نمرات بچه ها تاثیر می گذارد
استفاده از اینترنت روی نمرات بچه ها تاثیر می گذارد

شما نمی توانید بچه ها را به طور کامل از مقابل کامپیوتر، لپ تاپ، تبلت و یا موبایل های هوشمند دور کنید. فقط باید سعی کنید زمانی را که فرزندتان برای سرگرم بودن با تکنولوژی های روز دنیا صرف می کند کنترل کنید، چون زیاده روی در این قضیه آنها را از سبک زندگی سالم دور می کند. بچه های امروزی به اصطلاح بچه های «دات کام» هستند. بچه هایی که با تکنولوژی به دنیا آمده و با تکنولوژی هم در حال رشد هستند. در دنیای امروزی تقریبا محال است که از رایانه، تبلت و موبایل های هوشمند دور باشید، مگر اینکه به طور کلی وسایل الکتریکی را از برق بکشید و مانند رابینسون کروزوئه زندگی کنید. این روزها بچه ها بدون دخالت شما نیز از آخرین گجت های روز اطلاع دارند. تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که اجازه ندهید یکسره در دنیای تکنولوژی غرق شوند. باید واقع بین بود. شما نمی توانید آنها را به طور کامل از مقابل لپ تاپ، تبلت و تلفن های هوشمند دور کنید. فقط باید تلاش کنید زمانی را که فرزندتان برای سرگرم بودن در تکنولوژی های روز دنیا صرف می کند مدیریت کنید، چون زیاده روی در این قضیه آنها را از عادت و سبک زندگی سالم دور می کند. در این مطلب شش دلیل می آوریم که نشان می دهد زمان استفاده از تکنولوژی در کودکان و نوجوانان باید محدود شود. شبکه های اجتماعی، روابط واقعی اجتماعی بچه ها را کمتر می کنند همه ی ما با این عارضه ی جانبی دنیای مجازی آشنا هستیم. شما قبل از ظهور گفتگوهای الکترونیکی و مجازی به دنیا آمده اید و با روابط اجتماعی واقعی بزرگ شده اید، ولی فرزند شما این شانس را نداشته است که در دنیایی عاری از غول های تکنولوژی متولد شود. بنابراین لازم است که در گام اول وی را درک کنید. اما در عین حال به یاد داشته باشید که صرف زمان زیاد در برابر صفحه ی رایانه، تلویزیون و غیره زمانی را برای گفتگو با اعضای خانواده و دوستان باقی نمی گذارد، یعنی اینکه بچه ها بیش از شما با دوستان مجازی خود اخت می شوند و به آنها اعتماد می کنند. بنابراین لازم است که ابتدا خودتان به دنیای مجازی وابسته نشوید و در گام بعدی اجازه ندهید فرزندتان تمام وقت خود را در شبکه های اجتماعی و مقابل بازی های رایانه ای سپری کند. تکنولوژی بی رویه و کاهش تمرکز بچه ها رایانه ها حجم بالایی از محرک ها را به بچه ها تحمیل می کنند که ممکن است به مرور اعتیادآور شود. هافینگتن پست گزارش داده است که رایانه به مغز کودکان وصل می شود و باعث می شود که به جای ذخیره سازی جزئیات خاطرات، اطلاعات کوتاه در مغز پذیرفته شود. به عقیده ی محققان غرق شدن در تکنولوژی و استفاده ی بیش از اندازه از موبایل، بازی های رایانه ای و شبکه های اجتماعی باعث کاهش تمرکز بچه ها می شود. همیشه آنلاین بودن حس همدلی را کاهش می دهد حس همدلی متمایزکننده ی انسان از بیشتر حیوانات است، یعنی ارتباط با دیگری و فهمیدن شرایط غیر. با این حال مشغول بودن دائمی با رایانه می تواند حس همدلی بچه ها نسبت به دیگران را کاهش دهد. بر اساس مقاله ای که در  Scientific American به چاپ رسیده است میزان همدلی مردم نسبت به همدیگر از سه دهه ی گذشته (حدودا از زمانی که رایانه های شخصی همه گیر شدند) کاهش پیدا کرده است. به عقیده ی محققان این کاهش همدلی بویژه از یک قرن گذشته بیشتر به چشم می خورد. شاخص تعاملات بین فردی نشان می دهد که پاسخ دانشجویان به اینکه نگاهشان نسبت به دیگران چگونه است، به طرز تاسف باری تغییر کرده است. بنابراین اگر نمی خواهید فرزندانی داشته باشید که نسبت به شما و دیگران بی تفاوت و بی عاطفه باشند، سعی کنید مدت زمانی را که صرف رایانه و دیگر ابزارهای تکنولوژی می کند محدود کنید. ممکن است بچه ها تصویر نامناسبی از خود کسب کنند از آنجایی که مغز کودکان اطلاعات داده شده را مانند جاروبرقی به خود می کشد، ممکن است هر آنچه شما نمی خواهید وارد ذهن او شود (مانند تبلیغات زیبایی و تصاویری که به وفور در اینترنت یافت می شود) و به راحتی جای خود را در روح و روان او باز کند. از آنجایی که بشر امروز در سیطره ی تصاویر و تبلیغات است، کودکان بیشترین آسیب را می بینند، چون با هجوم این تصاویر و ذهنیت پروری در خصوص زیبایی و تناسب اندام و غیره، کودکان بیشتر احساس تنهایی و عدم اعتماد به نفس می کنند. دنیای مدرن به دلیل «کانکت» بودن های شبانه روزی، هر روز جای خود را بیشتر در زندگی همه ی ما باز می کند. در این بین کودکان و نوجوانان فشار بیشتری برای همانندسازی خود با افراد معروف متحمل می شوند. این مسئله نیز آنها را به انزوا و کاهش اعتمادبه نفس می کشاند. بنابراین لازم است که زمان تماشای تلویزیون یا وبگردی ها و استفاده از شبکه های اجتماعی را در آنها محدود کنید. زمانی برای بازی های کودکانه نمی ماند اگر موقعیتش را فراهم کنید می توانید از فرزندان خود قهرمانان ورزشی فوق العاده ای بسازید. با وجود اینکه بازی های رایانه ای نیز سرعت عمل بچه ها را بالا می برند، اما در عین حال مدت زمان بازی های واقعی و تحرک بدنی را از آنها می گیرند. به گفته Canadian Broadcasting Corporation بازی نکردن کودکان در محیط بیرون از منزل نه تنها هوای تازه و نور خورشید را از آنها می گیرد، بلکه به رشد کودکان (در زمینه ی تصمیم گیری و حل مشکلات) نیز آسیب می رساند. به عقیده ی محققان غرق شدن در دنیای مجازی باعث محدود شدن خیالپردازی بچه ها نیز می شود. استفاده از اینترنت روی نمرات بچه ها تاثیر می گذارد لطفا از آن طرف بام نیافتید. تکنولوژی به خودی خود بد نیست، چون همین حالا هم برای خواندن این مطلب از تکنولوژی مدد گرفته اید. اما اینکه هر تحقیق علمی را که از بچه هایتان خواسته اند، با کپی از اینترنت از سرتان باز کنید به ضرر فرزندانتان خواهد بود. به گفته ی محققان وابسته بودن به اینترنت باعث کاهش تلاش و حس جستجوگری بچه ها می شود. نتایج برخی از پژوهش ها نشان می دهد که استفاده ی زیاد از رایانه در مدرسه، تاثیر منفی روی درس خواندن و نمرات بچه ها دارد. در کشورهایی مانند کره ی جنوبی و چین که مدت زمان استفاده از رایانه به شدت محدود شده است، دانش آموزان و دانشجویان نمرات بهتری کسب می کنند. نکته پایانی باز هم تاکید می کنیم که تکنولوژی برای تسهیل زندگی آمده است نه برای سلطه بر زندگی. ابتدا از خودتان شروع کنید. اگر همیشه سرتان در گوشی و تبلت و رایانه است نمی توانید به بچه هایتان امر و نهی کنید. مدت زمان استفاده از اینترنت و انواع بازی ها را کاهش دهید و با فرزندان تان در دنیای واقعی زندگی کنید. منبع:tebyan.net  گردآوری شده توسط گروه مشاوره ایران دبستان

مشاهده بیشتر

Follow